یکی بود یکی نبود / زیر برجای عمود / از قضای روزگار / دلمون شکسته بود
عوضش یه جای دور / اونور تپه نور / تو یه روستای قشنگ / جوجه ای داشته حضور
جوجه مرغ ناقلا / به مامان مرغ و بابا / گفت میخوام برم به شهر / قاطی طهرونیا
مامانش شاکی و داغ / کشیدش کنج اتاق / تو غلط کردی بری / پاتو میکنم چلاق!
لای اون شلوغیا/ موتورا سواریا / واسشون یه لقمه ای/ بمون و کوتاه بیا
جوجه گفت مادر من/ حرف اشتباه نزن/ الان این طهرونیا / خوب پولی به ما میدن
شنیدم تو شهرشون/ شده هر چیزی گرون / ماهی و مرغ و پلو / حتی گندم! حتی نون!
این اواخرم خاله/ میگفت اونجا باحاله/ حتی تخم ما طلاست / مفت و ارزون ریاله
پشت ویترین میشینم / سگدوهارو میبینم / پولشون نمیرسه/ به رونم یا به سینم
توی ده اما ننه! / کی به ما زل میزنه؟/ آخرم شغال میاد / بال مارو میکنه
حرف به کارم نمیاد / من میرم آروم و شاد / جوجه همسایمون / داره دنبالم میاد
مادرش نالون و پیر/ گفت به اون طفل صغیر/ حرف تو گوشت نمیره؟ / برو لاکچری بمیر
ارزشامون شده پول/ معرفت رو به افول/ همه دنبال ریا/ زندگی بی اصول
ندمت هی دردسر / جوجه بست بار سفر / رفت و تهرون که رسید / شهرو دید پر شور و شر
هیشکی خنده رو نبود / اهل گفتگو نبود / جوباشون آبی نداشت / آسمون تیره و دود!
حتی گربه ها! سگا / بش نکردن یه نگا / کلاغای خیره سر / نوک زدن بش بی هوا
جوجه همسایه گفت / توی غصه ها نیوفت / گیرمون میاد الان / یه پول خوب و کلفت!
اون که نورش آبیه / فک کنم قصابیه / نونمون تو روغنه / دونمون حسابیه
پشت ویترین که بریم / سری تو سرا میشیم / از خوراک خوبمون / واسه بچه ها میگیم
دم در تا رسیدن / یهو از جا پریدن / همه جا خون زیاد / سر و پاها بی بدن
پر و بالی که نبود / صورت مرغا کبود / ساطور تیز و بزرگ / اونجا شاه قصه بود
مرد قصاب بی درنگ / انگاری که باشه جنگ / مرغارو تیکه میکرد / مث چنگال پلنگ
جوجه با ترس زیاد / گفت ببخشید استاد / پشت ویترین که بریم / واسه ما چن درمیاد؟
یارو گفت: بچه برو / کی میخاد گوشت تو رو؟ / پولو مردم میارن / بخرن مرغ و پلو
توی این وضع گرون / بیخودی اینجا نمون / همه رو سر میبریم! / خروس و بوقلمون
مشتری وقتی میاد / میاره پول زیاد / اون که بی پوله ولی / از بیرون مارو میپاد
کسی که پول جیبشه / صاحب مرغا میشه / دل من واسه اونا / همیشه پر میکشه
جوجه دید پول که بیاد / زنده نیستش که بخواد / عشق و حالی بکنه / همه چیش رفته به باد
یهو زود و بیدرنگ / جستی زد مث فشنگ / دیگه هیچ چیزی نبود / توی شهر واسش قشنگ
آه و نالش دم مشک / آروزهاش همه کشک! / تو دلش درد زیاد / توی چشمش پر اشک
خلاصه جوجه ما / خسته از رنگ و ریا / راهی شد تا برسه / پیش مامان و بابا
با خودش زمزمه کرد / توی میدون نبرد / آدمیزاد میبره / ما میشیم کشته با درد!
دیگه اینجا نمیام / پول و قدرت نمیخام / شهر تهرون واسه من / نیست رویای شبام
- نویسنده : میلاد محمدی