درگفتگوی تیتر کوتاه با کارشناس سیاسی حوزه خاورمیانه بررسی شد؛
معادلات پیچیده خاورمیانه؛ نقش تحریر الشام در نزاعهای آتی منطقه
تحریر الشام، بهعنوان یکی از گروههای مسلح پرنفوذ در سوریه، در میانه بازیهای اطلاعاتی قدرتهای منطقهای و جهانی، نقشی پیچیده و چندلایه در معادلات خاورمیانه ایفا میکند. از سکوت این گروه در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی تا احتمال تأثیرگذاری آن بر عراق و دیگر همسایگان سوریه، سرنوشت این جریان میتواند به یکی از عوامل تعیینکننده در نزاعهای آتی منطقه تبدیل شود.
به گزارش تیتر کوتاه - با روی کار آمدن تحریر الشام بهعنوان یکی از محوریترین گروههای مسلح در سوریه، سؤالات متعددی پیرامون ساختار حکومتی، روابط منطقهای و تأثیرات احتمالی آن بر تحولات خاورمیانه مطرح شده است. در این راستا با بهرام زاهدی استاد دانشگاه و کارشناس برجسته مسائل منطقهای به جهت تحلیل و مقایسه تحریر الشام با طالبان، نقش بازیگران خارجی، روابط احتمالی این گروه با آمریکا و رژیم صهیونیستی، و همچنین چشمانداز آینده تعامل ایران و تحریر الشام به گفت و گو پرداختیم.
برخی تحریر الشام را با طالبان مقایسه میکنند و معتقدند که مدل حکومتی این دو گروه شباهتهایی با یکدیگر دارد. نظر شما چیست؟
به نظرم شباهتهای میان تحریر الشام و طالبان محدود و تفاوتهای آنها اساسی است. طالبان سالها پیش از قدرتگیری مجدد در سال 2021، بر بخشهای گستردهای از افغانستان تسلط داشت و در نشریات و بیانیههای خود اهداف و برنامههای حکومتی خود را بهوضوح تشریح کرده بود. طالبان سابقه پنجساله حکمرانی پیشین را نیز داشت، که همین تجربه به آنها کمک کرد تا ساختاری مشخص برای امارت اسلامی در افغانستان طراحی کنند. همچنین، طالبان پیش از رسیدن دوباره به قدرت روابط نسبتاً پایداری با همسایگان افغانستان برقرار کرده بود.
اما وضعیت تحریر الشام در سوریه متفاوت است. این گروه از ائتلافی از گروههای متعدد و ناهمگون تشکیل شده که برنامههای سیاسی و اهداف مختلفی دارند. برخلاف طالبان که یک گروه منسجم با رهبری یکپارچه بود، در سوریه هنوز نمیتوان از یک گروه واحد با سیطره کامل سخن گفت. علاوه بر این، نقش اطلاعاتی و استخباراتی بازیگرانی مانند ترکیه، غرب، و سایر قدرتها در سوریه، بر پیچیدگی اوضاع افزوده است.
تحریر الشام چه موضعی درباره گسترش نفوذ خود فراتر از مرزهای سوریه اتخاذ کرده است؟
تحریر الشام رسماً اعلام کرده است که قصد ندارد فراتر از خاک سوریه فعالیت کند. با این حال، نمیتوان از تغییرات احتمالی در این موضع چشمپوشی کرد، چراکه بازیهای اطلاعاتی و تحولات سیاسی میتوانند مسیر این گروه را تغییر دهند. حتی اگر تحریر الشام بر اهداف محدود خود تأکید کند، بیشک تأثیراتی بر همسایگان سوریه، بهویژه عراق، خواهد گذاشت و نیاز به پایش جدی دارد.
وضعیت اجتماعی سوریه چه نقشی در آینده حکمرانی تحریر الشام دارد؟
وضعیت اجتماعی سوریه یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی تحریر الشام است. جامعه سوریه سرشار از خشم، نفرت و انتقامجویی است و میراث تاریخی و ایدئولوژیک قدرتمندی از اختلافات اموی-ابن تیمیهای در این کشور وجود دارد. این شرایط تفاوتی جدی با افغانستان سال 2021 دارد، جایی که به هر حال بستری برای همزیستی اقوام و مذاهب مختلف فراهم بود. خشم و کینه موجود در سوریه، احتمال پذیرش یک حکمرانی باثبات از سوی تحریر الشام را دشوار میکند.
نقش ترکیه و قطر در آینده تحریر الشام چگونه ارزیابی میشود؟ آیا امکان شکلگیری یک حکومت نزدیک به جریان اخوان وجود دارد؟
ترکیه و قطر بهعنوان دو بازیگر کلیدی، احتمالاً بهدنبال بهرهگیری از تحریر الشام برای پیشبرد اهداف خود در منطقه هستند. برخی معتقدند که با وساطت این دو کشور، احتمال ظهور یک حکومت اخوانی در سوریه وجود دارد. البته این امر مشروط به تثبیت امنیت و آرامش در سوریه است که در حال حاضر، نشانهای از آن دیده نمیشود.
طالبان چه نگاهی به تحریر الشام دارد؟ آیا امکان ارتباط یا همکاری میان این دو گروه وجود دارد؟
طالبان در ابتدا نگاهی مثبت به تحریر الشام داشت و به دلیل شعارهای اسلامگرایانه این گروه و مبارزه با حکومت لائیک سوریه، نوعی همذاتپنداری میان آنها شکل گرفت. اما اخیراً نشانههایی از تردید در این رویکرد دیده میشود. یکی از دلایل این تردید، سکوت تحریر الشام در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی به سوریه است که انتقادات برخی چهرههای طالبان را برانگیخته است.
طالبان معمولاً از حماس بهعنوان معیاری برای ارزیابی خوب یا بد بودن گروهها استفاده میکند. از آنجا که حماس نیز ابتدا با معارضان سوری همدل بود، نگاه مثبت اولیه طالبان به تحریر الشام طبیعی به نظر میرسید. اما آینده این روابط به نحوه تعامل تحریر الشام با حماس و دیگر بازیگران منطقه بستگی دارد.
آیا تحریر الشام میتواند با آمریکا یا حتی رژیم صهیونیستی روابطی برقرار کند؟
در وضعیت فعلی سوریه، هیچچیز غیرممکن نیست. اما شواهد نشان میدهد که آمریکا رویکردی محتاطانه نسبت به تحریر الشام دارد. این کشور، نقش برهمزننده وضع موجود توسط این گروهها را قوی ارزیابی میکند و در مواقع ضرورت ترجیح میدهد دوستان منطقهای خود، مانند ترکیه، بهصورت مستقیم با این گروهها ارتباط برقرار کنند. با این حال، بدنه اجتماعی و شعارهای اولیه تحریر الشام، بدبینی و بیم آمریکاییها را نیز برانگیخته است.
درباره رژیم صهیونیستی، باید گفت که سکوت تحریر الشام در برابر حملات این رژیم شائبههایی ایجاد کرده است. هرچند بعید است تحریر الشام بهصورت علنی با رژیم صهیونیستی رابطه برقرار کند، اما نقش کشورهای واسطه مانند ترکیه و امارات در روابط پشت پرده نباید نادیده گرفته شود.
ایران چه رویکردی در قبال تحریر الشام میتواند اتخاذ کند؟
روابط ایران و تحریر الشام، تحت تأثیر عوامل تاریخی، سیاسی و ایدئولوژیک، در حال حاضر منفی است. با این حال، اگر تحریر الشام بهعنوان یک قدرت حاکم تثبیت شود، هر دو طرف چارهای جز گفتگو نخواهند داشت. باید توجه داشت که طراحان اصلی تخریب جهان اسلام، از جمله غرب و رژیم صهیونیستی، تلاش خواهند کرد با دامن زدن به اختلافات، منطقه را به ورطه نزاعهای گستردهتر بکشانند. ایران باید با پایش دقیق تحولات، از وخامت بیشتر اوضاع جلوگیری کند.
با توجه به معادلات فعلی، آینده منطقه را چگونه ارزیابی میکنید؟
ترکیه خود را پیروز میدان میبیند، اما بافت اجتماعی ناپایدار سوریه و احتمال درگیریهای بعدی، این پیروزی را لرزان میکند. رژیم صهیونیستی نیز گمان میکند با تخریب زیرساختهای نظامی سوریه، امنیت بیشتری برای خود فراهم کرده است، هرچند در بلندمدت، آسیبهای جدی و غیرقابلجبران دیده است.
محور مقاومت باید با تقویت حلقههای ارتباطی و هستههای مقاومت، طرحهای صهیونیستی را ناکام بگذارد. تجربه انصارالله یمن و حزبالله لبنان نشان میدهد که مقاومت میتواند از دل بحرانها سربرآورد و نقش مؤثری در منطقه ایفا کند.
در نهایت، جهان در شرایطی مشابه "صلح مسلح" پیش از جنگ جهانی اول به سر میبرد. با توجه به تحولات اوکراین، تایوان و خاورمیانه، احتمال درگیریهای جدید جهانی افزایش یافته و ضرورت پایش تحولات منطقه بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
نظر شما