فرهنگیان بازنشسته دوباره راهی کلاس درس / حقوق ۵ میلیونی برای تدریس!

«ما کارگریم. حقوق‌مان‌ کارگری ا‌‌ست، معیشت‌مان کارگری ا‌ست، زندگی‌مان کارگری‌ است.» اینها جملاتی است که گروه بزرگی از معلمان در وصف وضعیت معیشتی و جایگاه خود در ساختار اجتماعی و اقتصادی کشور عنوان می‌کنند. آنها می‌گویند، جایگاه آنها مانند معلمان کشورهای توسعه‌‌یافته مورد احترام نیست؛ کارگری و مسافرکشی معلم بعد از ساعت کاری، گواهی بر این مدعاست.‌

فرهنگیان بازنشسته دوباره راهی کلاس درس / حقوق ۵ میلیونی برای تدریس!

معلمان با مشکلات معیشتی عدیده‌ ای در جامعه امروز روبرو هستند. وقتی پای درد و دل آنها می نشینیم به عمق فاجعه پی می بریم. 

آنها از مشکلات معیشتی‌شان می‌گویند؛ رسمی و غیررسمی هم ندارد،‌ معلمان رسمی درظاهر حکم‌های استخدام پرزرق و برقی دارند اما دریافتی‌های‌شان چنگی به دل نمی‌زند. خریدخدمتی‌ها و حق‌التدریسی‌ها اما شرایط بحرانی‌تری را تجربه می‌کنند، به‌ویژه آنها که در مناطق محروم درس می‌دهند. حق بیمه آنها که استخدام رسمی نیستند، کامل پرداخت نمی‌شود. دستمزدها علاوه بر ناچیزبودن به‌ شیوه‌ای نامنظم پرداخت می‌شود. حقوق پرداخت‌شده به آنها، گاهی به ۸ میلیون تومان هم نمی‌رسد و همین مقدار اندک بعد از چندماه و با تاخیر بسیار پرداخت می‌شود.

بااین‌حال رضا مرادصحرایی، وزیر آموزش‌وپرورش نظر دیگری دارد. او در اولین روزهای شهریورماه ۱۴۰۲ گفته بود: «با اجرایی‌شدن قانون رتبه‌بندی معلمان، حداقل ۲۶ درصد به حقوق هر همکار مشمول اضافه شده، سال گذشته ۲۴۰ هزار معلم حداقل حقوق را دریافت می‌کردند، اما امروز حتی یک معلم کف حقوق و کمتر از ۱۰ میلیون تومان، دریافت نمی‌کند.»

اظهاراتی که با حقایق موجود در جامعه معلمان کشور فاصله بسیار دارد و گویی بالاترین مقام آموزش‌وپرورش، هرگز پای دردِدل معلمان ننشسته است. نکته اینکه دوماه بعد یعنی در آبان‌ماه سال گذشته هم علی فرهادی، معاون برنامه‌ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش‌وپرورش، درباره معلمان خریدخدمتی گفته بود: «پرداخت حقوق آنها به‌صورت ماهانه نیست و مبتنی بر عملکرد ماست، یعنی ابتدا باید اعتبار ازسوی سازمان برنامه و بودجه به وزارت آموزش‌وپرورش اختصاص یابد و پس از آن در اختیار شرکت‌ها و معلمان قرار گیرد.» صحبت‌هایی که نشان از نادیده‌گرفتن ضروریات معیشتی معلمان دارد؛ ‌رفتاری که سخنگوی سازمان معلمان ایران در گفت‌وگو با هم‌میهن از آن به‌عنوان نوعی سوءاستفاده از معلمان خریدخدمتی و حق‌التدریسی یاد می‌کند.  

حقوق ماهانه ۵ میلیون تومان

بعد از فراخوان آموزش‌وپرورش برای به‌کارگیری معلمان بازنشسته به‌صورت حق‌التدریس،‌ «مریم» که به‌تازگی به جرگه بازنشستگان پیوسته، این دعوت را می‌پذیرد و راهی کلاس‌های درس می‌شود. او به پول نیاز دارد و آموزش‌وپرورش به معلمانی که بتوانند کمبود معلم در این سازمان را با کمترین هزینه جبران کنند. مریم می‌گوید: «آموزش‌وپرورش در پرداخت دستمزدهای‌مان تعلل می‌کند، به‌نحوی‌که از آغاز سال تحصیلی تاکنون تنها ۳ ماه از حقوق ما را پرداخت کرده و مشخص نیست مابقی حقوق‌مان را چه زمانی می‌پردازد. آنچه از طرف مدیر مدرسه به من پرداخت شد، به‌ازای هر ماه ۵ میلیون تومان بود، مبلغی بسیار کم در ازای ساعات کاری عادی.»

بنا بر اعلام او، بسیاری از معلمان حق‌التدریس به‌دلیل این رفتار آموزش‌وپرورش کلاس‌های درس خود را رها کرده‌اند، زیرا هیچ تضمینی برای اینکه دستمزدهای‌‌شان پرداخت شود، وجود ندارد. مرخصی گرفتن هم برای این معلمان شرایط خاصی دارد: «برای رفتن به مرخصی باید یک معلم رسمی یا بازنشسته را به‌جای خودمان در کلاس بگذاریم و از جیب‌ خودمان به او پول بدهیم و بعد به مرخصی برویم وگرنه برای‌مان غیبت رد می‌کنند. معلمان رسمی فعال هم، چنین شرایطی دارند. فلسفه‌شان این است که سه‌ماه تابستان تعطیلند و در طول سال تحصیلی نباید مرخصی بگیرید. مگر اینکه مدیر با معلمان همراهی کند.»

مریم در سن ۵۳ سالگی و بعد از ۳۲ سال تدریس همچنان مستأجر است و نه حقوق ۱۰ میلیون و ۳۰۰ هزار تومانی بازنشستگی و نه مبلغ حق‌التدریس هیچ‌یک جبران‌کننده مشکلات مالی او نیست: «قصد ادامه تدریس به این شکل را ندارم. بعید می‌دانم باتوجه به این شیوه پرداخت دستمزد، برای سال تحصیلی جدید کسی حاضر شود به‌صورت حق‌التدریس،‌ با سازمان همکاری کند.»

به همه بدهکاریم

«محمد» اهل راسک از توابع استان سیستان و بلوچستان است. او ۹ سال است که به‌عنوان معلم خرید خدمت یا شرکتی در مقطع ابتدایی تدریس می‌‌کند. نتیجه‌ سال‌ها معلمی در مناطق صفر مرزی برای محمدی که عاشق این حرفه است، شرایط معیشتی سخت و فعالیت پاره‌وقت به‌عنوان بهیار است؛ راهکاری برای تامین مخارج خانواده‌ای ۵ نفره‌.‌ رسیدگی ناکافی آموزش‌وپرورش به این گروه از معلمان، دلیل تمام این اتفاقات است: «دو سال ابتدایی کارمان از بیمه محروم بودیم. بعد از این مدت گفتند در ماه، ۴ روز حق بیمه می‌پردازیم، بعدها این عدد به ۸ روز و ۱۲ روز افزایش یافت. بااین‌حال از سال تحصیلی گذشته حق‌بیمه‌‌های‌مان پرداخت می‌شود اما برخلاف معلمان رسمی تابستان‌ها بیمه نیستیم. در سال تحصیلی جاری شرایط بدتر شد یعنی حق‌بیمه ۵ ماه ابتدایی سال را هنوز پرداخت نکردند. تاکنون هیچ قراردادی با ما منعقد نشده و نمی‌دانیم میزان دقیق حقوق‌مان چقدر است.»

محمد می‌گوید: «حقوق ما به صورت متوسط ماهی ۶ میلیون تومان است، اما گاهی ۴ میلیون تومان هم پرداخت شده، به‌هرحال حقوق‌ ما به‌صورت ماهانه پرداخت نمی‌شود. درحالی‌که ۶-۵ سال است وزارت آموزش‌وپرورش دراین‌خصوص وعده می‌دهد.»

او ادامه می‌دهد: «امسال حقوق‌مان طی سه مرحله به‌صورت علی‌الحساب پرداخت شد و باز هم متوجه نشدیم که میزان حقوق‌ چقدر است. حقوق بهمن و اسفندماه را هنوز پرداخت نکرده‌‌اند. حتی حق‌اولاد سال تحصیلی گذشته را به‌صورت کامل نداده‌اند.»

به گفته او، آنها امنیت شغلی ندارند؛ تابستان‌ها می‌گویند قرار نیست با شما قرارداد ببندیم اما مهرماه که با کمبود نیرو مواجه می‌شوند، اعلام می‌کنند که با شما قرارداد می‌بندیم: «ما در حالی وارد آموزش‌وپرورش شدیم که این سازمان به‌ویژه در سیستان و بلوچستان از نظر نیرو، زیر خط فقر قرار داشت اما با گذشت ۹ سال سابقه کار هنوز استخدام رسمی نشده‌ایم و در تمام این سال‌ها از هرگونه عیدی و پاداش هم محروم بوده‌ایم.»

او بر سختی کار معلمان خرید خدمت تاکید می‌کند؛ ‌معلمانی که در نقطه صفر مرزی و در محروم‌ترین مناطق تدریس می‌کنند،‌ مسیرهای بسیار دور را طی می‌کنند اما وزارتخانه متبوع‌شان به شرایط زندگی آنها توجه و رسیدگی نمی‌کند: «با این شیوه پرداخت حقوق، همواره به مغازه‌داران بدهکاریم و گاهی تا ماه‌ها نمی‌توانیم بدهی‌های‌مان را پرداخت کنیم و شرمنده مغازه‌دارها می‌شویم. به‌اندازه معلمان رسمی کار می‌کنیم، اما برخلاف آنها تابستان‌ها حقوق دریافت نمی‌کنیم درواقع از کوچکترین مزایای معلمان رسمی محروم هستیم، مثلاً در صورت سفر کردن، خانه‌های معلم را در اختیارمان قرار نمی‌دهند. مرخصی هم نداریم و در صورت استفاده از مرخصی حقوق آن روز را از دست می‌دهیم.»

۴ سال بیمه برای ۹ سال کار

«سیما» هم در شهرستان راسک تدریس می‌کند؛ زنی ۳۱ ساله که عاشق خدمت در زادگاهش است. «۹سال پیش به‌عنوان معلم خرید خدمت وارد حوزه آموزش شدم، آن زمان به ما وعده دادند با وجود حقوق و مزایای کم فعلی، در سال‌های بعد که سابقه‌ کاری‌‌مان بیشتر شود، حقوق‌ هم به‌صورت ماهانه پرداخت خواهد شد و حتی براساس یک پروتکل یا آزمون تبدیل وضعیت شده و استخدام رسمی می‌شویم؛ اتفاقی که تاکنون رخ نداده.»

سیما ادامه می‌دهد: «وضعیت معلمان خرید خدمت خوب نیست. ۹ سال است کار می‌کنم اما به اندازه چهار سال بیمه‌ام را پرداخت کرده‌اند‌، یعنی حق بیمه ما در هر سال تحصیلی تنها به اندازه دو، سه ماه پرداخت می‌شود. ازطرف‌دیگر از ابتدای سال تحصیلی تاکنون تنها چهار ماه‌ از حقوق‌مان را پرداخت کرده‌اند، آن‌هم در فروردین‌ماه و به‌صورت علی‌الحساب؛ مبلغی که میزان آن برای هر ماه اندکی بیش از  ۷ میلیون تومان می‌شود. دراین‌میان حق‌اولاد سال تحصیلی گذشته‌ و امسال را هم هنوز نداده‌اند. وقتی حقوق‌‌مان را به‌صورت علی‌الحساب پرداخت‌ می‌کنند ما متوجه نمی‌شویم که دقیقاً چقدر است و حساب و کتاب از دست‌مان خارج می‌شود. در بسیاری موارد، حقوقی که پرداخت می‌شود از آنچه باید پرداخت شود کمتر است، این درحالی‌است که من در منطقه‌ای دوزبانه به دانش‌آموزان کلاس اول درس می‌دهم که کار سختی است. معلمان خرید خدمت در مدارس دولتی، به اندازه معلمان رسمی آموزش‌وپرورش فعالیت می‌کنند اما شیوه برخوردها به‌شکلی است که گویی ما را جزئی از خانواده آموزش‌وپرورش حساب نمی‌کنند.»

این معلم تاکید می‌کند که بیمه و حقوق آنها برای روزهای پنجشنبه و جمعه، ‌روزهای تعطیل و تابستان پرداخت نمی‌شود: «گاهی از وزارت آموزش‌وپرورش بخشنامه می‌آید که معلمان خرید خدمت نیز می‌توانند از برخی مزایای معلمان رسمی استفاده کنند اما این بخشنامه‌ها اجرا نمی‌شود.» او می‌گوید که دیگر انگیزه‌ای برای ادامه کار ندارد، زیرا حتی اداره آموزش‌وپرورش هم راه‌حل مناسبی در مقابل پای معلمان خرید خدمت نمی‌گذارد: «وقتی اعتراض می‌کنیم به‌راحتی می‌گویند اگر می‌خواهید بروید، ‌نیروی جایگزین برای شما زیاد است.»

معلمان مسافرکش

«حسین»  ۱۱ سال سابقه کار به‌عنوان معلم دارد که ۲ سال از این فعالیت به‌عنوان سرباز معلم بوده است. در ۹ سال اخیر در شهرستان جازموریان واقع در جنوب استان کرمان معلمی کرده، اما به‌عنوان معلم خرید خدمت: «از سال ۹۳ به‌دلیل کمبود معلم در مناطق محروم، استان‌های مختلف کشور از ۲۳ هزار معلم تحت عنوان معلم خرید خدمت استفاده کردند. برای تبدیل وضعیت و استخدام، به وزارت آموزش‌وپرورش مراجعه کردیم اما می‌گویند سازمان امور استخدامی نمی‌پذیرد.»

او ادامه می‌دهد: «در این سال‌ها فقط به اندازه چهارسال‌ونیم حق‌بیمه‌مان پرداخت شده است. وزارت آموزش‌وپرورش هم به این موضوع رسیدگی نمی‌کند.» براساس اعلام او، پرداخت دستمزدها هم مسئله‌ساز است، به‌طوری‌که دو ماه حقوق آنها از سال تحصیلی ۱۴۰۱- ۱۴۰۰ هنوز پرداخت نشده و این وضعیت هم رسیدگی نمی‌شود: «در سال تحصیلی جاری تنها حق‌بیمه دی و بهمن‌ماه توسط شرکت پیمانکار پرداخت شده، همچنین به اندازه ۳ ماه‌ونیم هم حقوق دریافت کرده‌ایم،‌ به ازای هر ماه ۹ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان اما حقوق مهر، ‌آبان، ‌آذر و اسفند مانده است.»

این میزان دستمزد برای حسینی که دو فرزند دارد، کافی نیست. به همین دلیل هم او چاره‌ای جز مسافرکشی در ساعات غیرکاری ندارد: «بیشتر نیروهای خرید خدمت متولدین دهه ۶۰ هستند. سایر ادارات به‌دلیل محدودیت سنی ما را استخدام نمی‌کنند، درحالی‌که به‌دلیل پایین بودن دستمزدها و پرداخت نا‌بسامان آن توسط آموزش‌وپرورش و شرکت‌های پیمانکار، بسیاری از همکاران من بعد از ساعت کاری یا کارگری می‌کنند یا کشاورزی. در همین شهرستان جازموریان یکی از همکاران‌مان به‌دلیل بیماری فوت کرد، زیرا در نبود بیمه و دستمزد کافی نتوانست از عهده هزینه‌های درمانی‌اش برآید.»

۱۱ سال کار، ۲سال بیمه

معلمان رسمی آموزش‌وپرورش هم حال‌وروز خوبی ندارند. اگرچه حکم حقوقی آنها به‌ظاهر بالاتر از نیروهای خرید خدمتی‌ است اما پرداختی‌ها بسیار کم است. نیرو هرچه جوان‌تر و سال‌های استخدام‌ رسمی کمتر باشد، شرایط بدتر است، مانند «مهناز» که از سال ۱۴۰۱ معلم رسمی شده. او از سال ۹۰ وارد حوزه آموزش شده و کار خود را با فعالیت در نهضت سوادآموزی و مدارس غیردولتی آغاز می‌کند. سال ۱۴۰۰ تبدیل وضعیت شده و یک‌سال بعد به جرگه معلمان رسمی آموزش‌وپرورش در اهواز پیوسته. او حالا در سن ۳۷ سالگی و با وجود ۱۱ سال سابقه خدمت اما معلمی با ۲ سال سابقه کار به شمار می‌رود، چراکه آموزش‌وپرورش سوابق کاری او را نپذیرفته است.

به گفته او، برای بازنشسته‌شدن باید تا سال ۱۴۳۰ کار کند و به‌این‌ترتیب ۱۰ سال عمر و جوانی‌اش سوخته: «ازدواج کرده‌ام و دو فرزند دارم. حالا هم دانشجوی دکتری‌ام. در سال جدید با در نظر گرفتن ۲۰ درصد افزایش دستمزد، حقوقم به کمی بیشتر از ۱۲ میلیون تومان می‌رسد و با کسورات، ۱۰ میلیون تومان می‌شود. سال قبل ۸ میلیون و ۴۰۰ حقوق می‌گرفتم.»

موظفی آنها ۲۴ ساعت در هفته است: «مدارس ما دونوبتی و تعداد دانش‌آموزان زیاد است و من در هر دو نوبت تدریس می‌کنم. بااین‌حال دستمزد تعیین شده برای ما بسیار کم است و به نظرم ۱۰ میلیون تومان هزینه یکی، دو روز تدریس است، نه ۴ روز. بااین‌حال به‌دلیل علاقه‌ای که دارم کلاس‌های فوق‌برنامه رایگان هم برای دانش‌آموزان می‌گذارم.»

همسر مهناز هم معلمی با ۱۰ سال سابقه رسمی است و در رتبه‌بندی معلمان، رتبه سه گرفته؛ ‌رتبه‌ای که بالا به‌شمار می‌رود. بااین‌حال حقوق هر دوی آنها درمجموع نمی‌تواند پاسخگوی مخارج زندگی باشد: «معلمان از حق مسکن،‌ حق ایاب و  ذهاب و حق رفاهیات و حتی هدایای اعیاد مختلف محرومند. تنها مزایای پرداختی، آن‌هم به معلمان مرد،‌ حق عائله‌مندی است.» او، از دوران فعالیتش به‌عنوان معلم غیررسمی هم دل پردردی دارد: «آن زمان از مدارس غیرانتفاعی به‌صورت ساعتی دستمزد می‌گرفتیم، اما در نهضت سوادآموزی نه حقوق آنچنانی می‌گرفتیم و نه بیمه‌‌ پرداخت می‌شد. پرداخت حقوق هم به این شکل بود که بابت هر دانش‌آموز قبول شده در امتحانات پایان سال تحصیلی مبلغی پرداخت می‌کردند، این مبلغ در سال ۱۴۰۰ حدود ۶۰۰ هزار تومان برای هر نفر بود. البته حق‌الزحمه هم ماه‌ها پرداخت نمی‌شد. ضمن اینکه گاهی از یک‌کلاس هشت‌نفری تنها یک‌نفر قبول می‌شد.»

به گفته این معلم، هر زمان افرادی در شرایط او بابت احتساب سوابق‌ کاری‌ به آموزش‌وپرورش مراجعه می‌کنند، پاسخ داده می‌شود که دستورالعملی نیامده: «من روزهای سختی را برای آموزش گذراندم، در مدارس غیردولتی کار می‌کردم و درآمد ناشی از آ‌ن را صرف رفت‌و‌آمدم به کلاس‌های نهضت سوادآموزی می‌کردم،‌ به‌جز علاقه به معلمی اما امید به استخدام هم در تحمل این سختی‌ها نقشی بسزا داشت.»

فقط یک میلیون و ۱۵۰ هزار تومان

«فکر می‌کنم تا وقتی پیرشوم، باید تدریس کنم و با عصا در کلاس درس حاضر شوم.» این را سمیه‌ می‌گوید؛ معلمی ۴۲ ساله که از نگاه آموزش‌وپرورش تنها ۵ سال سابقه خدمت دارد، اما در عمل ۱۵ سال از زندگی‌اش را صرف تدریس کرده: «در سال ۹۸ به‌صورت پیمانی به استخدام آموزش‌وپرورش درآمدم اما این وزارتخانه، سوابق کاری من را نپذیرفت، علت آن را هم تدریس در مدارس غیرانتفاعی عنوان کردند. این برخورد در شرایطی صورت گرفت که مدارس غیرانتفاعی محل تدریسم حق بیمه‌ام را کامل پرداخت نمی‌کردند و من چاره‌ای نداشتم جز آنکه باقی حق‌بیمه‌‌ام را به‌صورت خویش‌فرما پرداخت کنم، به این امید که وقتی رسماً به استخدام آموزش‌وپرورش درآمدم، سابقه کاری‌ام لحاظ شود.»

این معلم درباره شرایط استخدامش در آموزش‌وپرورش هم توضیح می‌دهد: «آموزش‌وپرورش ما استخدامی‌های جدید را تحت بیمه تامین اجتماعی قرار داده.‌ ما  زمانی تحت بیمه خدمات درمانی قرار می‌گیریم که استخدام‌مان از حالت آزمایشی به‌صورت رسمی قطعی تغییر کند. برای قطعی‌شدن استخدام باید تعهد ۱۰ ساله‌ام به خدمت در مناطق محروم به پایان برسد. با اینکه مدرک کارشناسی ارشد دارم و در یکی از روستاهای محروم اطراف رباط‌کریم تدریس می‌کنم اما سال تحصیلی گذشته، ‌اعلام شد فاقد رتبه هستم و شامل من نمی‌شود، اعتراض کردم و به من رتبه یک دادند. درحالی‌که با همین یک رتبه هم مزایایی شاملم نمی‌شود. دلیل را کم‌بودن سابقه کارم عنوان کردند.»

سمیه توضیح می‌دهد که در سال ۱۴۰۲ حکم حقوق او را ۱۰ میلیون تومان تعیین کردند، اما با کسر کسورات مربوطه، میزان حقوق دریافتی او به ۷ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان رسید: «در سال جدید حکم حقوقی‌ام را ۱۲ میلیون تومان تعیین کرده‌‌اند که با کسر همان کسورات احتمالاً میزان حقوق دریافتی‌ام حدود ۹ میلیون تومان خواهد بود. جالب آنکه برای تردد به مناطق روستایی تنها ۲۷۰ هزار تومان به من پرداخت می‌شود‌، ‌البته این مبلغ سال گذشته کمتر هم بود، درحالی‌که روستای محل خدمتم به انواع معضلات اجتماعی و اقتصادی دچار است و من برای رفت‌وآمد به این روستا روزی ۹۰ هزار تومان پرداخت می‌کنم.»

او ادامه می‌دهد: «میزان ساعاتی که موظف به فعالیت در مدرسه هستم ۲۴ ساعت در هفته است و ۱۲ ساعت هم به‌صورت اضافه‌کاری کار می‌کنم که دستمزد آن به‌صورت حق‌التدریسی پرداخت می‌شود. آموزش‌وپرورش ۲۹ اسفندماه مبلغ حق‌التدریس ماه‌های مهر، ‌آبان و آذر را پرداخت کرد، یعنی بابت این ۱۲ ساعت ماهیانه یک‌میلیون و ۱۵۰ هزار تومان دریافت کردم؛ مبلغی که حتی کرایه رفت‌وآمد من هم نمی‌شود. به‌دلیل همین شیوه پرداخت، بسیاری از همکاران من از حضور در کلاس‌ها به‌صورت اضافه‌کاری کناره‌گیری کردند.»

بنا بر اعلام این معلم، هنوز هم مبلغ اضافه‌کاری مربوط به ماه‌های دی،‌ بهمن و اسفند او پرداخت نشده. بااین‌حال آموزش‌وپرورش اعلام کرده که حقوق اسفندماه به اندازه دو هفته و حقوق فروردین‌ماه هم به‌دلیل تعطیلات عید، براساس تعداد جلساتی که تشکیل می‌شود، پرداخت خواهد شد: «آموزش‌وپرورش می‌گوید، حقوقی بابت خردادماه پرداخت نمی‌کند زیرا کلاسی تشکیل نمی‌شود. از اسفندماه به‌بعد تنها حقوق اردیبهشت‌ماه به‌صورت کامل پرداخت می‌شود، یعنی در عمل هفته‌ای ۱۲ ساعت اضافه‌کاری داریم که بیشتر به فعالیت رایگان می‌ماند.»

این معلم مقطع متوسطه می‌گوید که متاهل و مستاجر است و دستمزدهای تعیین‌شده کفاف زندگی‌ را نمی‌دهد: «تنها دلیل ادامه کارم، عشقی ا‌ست که به دانش‌آموزانم دارم،؛ بچه‌هایی که در منطقه‌ای محروم زندگی می‌کنند و امکانات لازم برای شرکت در کنکور را ندارند. اگر ما بر سر کلاس نرویم، وضعیت‌شان بدتر می‌شود.»

منبع: هم میهن
دیگران می‌خوانند
اینستاگرام تیتر کوتاه

نظر شما

  • بازنشسته

    آقای وزیر سال گذشته چقدر برای شما شیرین بود

  • ناشناس

    هرهمکار بازنشسته ایی که وارد کلاس ها بشود ،وطن فروش هست
    اینا باعث شده که حقوق یه بازنشسته فرهنگی ۱۲ تومان بشه
    لعنت بر همشون که مرتکب این خیانت می شوند

  • ناشناس

    زندگی معلمان را بررسی نمایید و یا اگه از خود معلمان سوال نمایید بیشتر معلمان از فقر اقتصادی در رنج و عذابند و توان خرید ندارند چون از معلم غیر از حقوق خشک و خالی هیچ گونه حمایتی نمیشه. مسکن و زمین و ماشین و دردهای دیگر زندگی را با کدوم پول فراهم کنند مسئولین محترم شرایط زندگی معلمان با این شرایط سخت اقتصادی و گرانی ها و تورم شدید زیر خط فقر هست و معلمان در اثر عدم قدرت خرید از بین میرن و روز به روز از توانایی می افتند خواهشاً بفکر این قشر زحمت کش باشید و برای ده تومن حقوق که باهاش ده روز بسختی میشه ساخت حمایت لازم را در حق معلمان نمایید تا شرمنده ی معلمان در آن دنیا نشوید

  • حسین

    سلام بنده معلم رسمی برای همکاری ۱۰ ساعت کلاس برداشتم اونم ریاضی
    با مدرک فوق لیسانس برای بنده ساعتی ۶۰ تومن ساعتی افتاده اونم چقدر تعدیل کردند دیگه نمیرم نمیرم

  • بهروزی

    حنای دولت برای فرهنگیان بیدار رنگی ندارد پنج میلیون پول جیب خرجی یک دانش آموز ابتدایی هست

  • ناشناس

    این حال روز ما فرهنگیان است حالا فردا در انتخابات دست و پا میشکنیم. که اسم ما رو جز اعضاصندوق بنویسند، البته به قول اون آقا یه پرس غذا هم میدن

    • علی

      منم باز نشسته ام خانه نشین شدم دولت مجبور بشه یه جوان ببر سر کار کسی بعد باز نشستگی برگرد خیانت به جوانان بیکار کرده.
      همکاران از کمبود حقو قتان جهنمی برای بچه نسازید انها مقصر نیستند اجازه بدید نفس بکشند

      • ناشناس

        شما نرید فکر می کنید دولت کسی رو استخدام می کنه!؟ نه عزیز با سرباز معلم پر می کنه

  • نوذر قعرمانی

    به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خودرا
    بازنشسته پیش از موعد سال92با حقوق25روز...هزینه تدریس غیردولتی نازل..شغل آزاد مدینه فاضله
    ضرورتا برکشتم به تدریس که hrm
    ندارم
    مزاحم همکاران شده به حسابشان واریز میشه که گاهی افرادجوان باهزینه ساعتی43تومان حتی و چه دردسرهایی که همین ناچیز یک سال طول میکشد
    حداقل تدریس مجدد مارا سابقه کنید
    مجوزhrm به پیش از موعدا بدهید
    ما نیز انسانیم...

  • بازنشسته فرهنگی

    یک فروشگاه در شهر ما به کارگران خودش ماهی 8 میلیون میده تقریبا دو برابر این حقوق.
    مقصر اصلی خود فرهنگیانی هستند که زیر بار ذلت می روند.

  • ناشناس

    آقا ما نمیگیم معلمی میلیارد هستن ، ولی وقتی خودمو میبینم با مدرک دکتری و متاهل بیکارم و وضع زندگی ...
    به اون معلم میگم قدر کارت رو بدون ...
    به خدا جهنم به پولیش ، سرگردانی و فشار فکری فقط آدم رو روانی میکنه ...
    نمیخام بگم چه دوره هائی رفتم و چه رشته ای ، اونهم بماند ...!

    • ناشناس

      حتما مدرک دکترات عین مدرک دکترای رییس جمهور کلاس ششمی هست عزیزم و در حق شما اجحاف شده چون حداقل دیگه باید معاون رییسی بودی الان !!

    • بازنشسته

      معلمی که بعد غز بازنشستگی برگرده سر کار لیاقتش همینه پس زیاده‌گویی نکنید .
      برید گدایی بهتره تا برگردید به کلاس

  • ایرانی

    من یک معلم هستم با ۲۶ سال سابقه .الان به خاطرفقر میخوام تابستان برم کارگری

  • یاثارالله

    واقعاً شرم آوره! 🤔 وقتی کسی به بازنشستگی می رسد یعنی عملاً توانایی انجام خیلی از کارها را ازدست میده و یعنی دوره است استراحتش هست، حالا دولت ها به مکر و حیله سعی میکنند از قشر زحمت کش

  • محمود

    منهم با۵۴ سال سن دقیقا وضعیت مریم رادارم
    بپایان اردیبهشت ازکوچه دبیرستان محل کارم هم عبورنمی کنم .
    حالا که قشرفرودست جامعه شدم بعد از۳۲سال خدمت میروم سراف سطل زباله ای که هموطنم رانان می‌دهد نه دستگاهی که گرسنه ام کرد

  • احمدی

    تبعیض حقوق بازنشسته با شاغل ،بازنشسته با مدرک کارشناسی و ۳۰ سال خدمت ۹و نیم میلیون ،اما شاغل با ۲۲ سال با همان مدرک ۱۸ میلیون و کارمند بانگ با وزندگی لاکچری وبا تمام امکانات رفاهی و بهترین خانه و باغ لاکچری و اکثر کارمندان بانک با باشین های خارجی وریخت وپاش های آن چنان ،،،، فقط شما را به خدا قسم میدهم به استخدام معلمی نروید ، حمالی و ‌کارگری از شغل معلمی از نظر حقوق شرافت مند تر است ،

  • ناشناس

    با ۳۰ سال سابقه حاضرم ابتدایی تدریس کنم

  • ناشناس

    دوساله بازنشسته شدم

  • مسعود جلیل پور افشار

    متاسفانه تا جوانان جویای کار فریب وعده نویدهای مسئولین آپ را بخورند.نه حقوق آنها بلکه حق معلمین رسمی هم ضایع میشود.
    چون آنها بزرگترین نقطه ضعف خودرا (کم بود شدید معلم)پوشش میدهند

  • حسن

    مدیران آموزش وپرورش درحال رسیدن به هدف هستند اون هم نابودی کامل آموزش وپرورش

  • شهین طلعتی خوئی

    فرهنگیان را دریابید اشراف لقمه های بزرگ در دست دارند ومیخورند ومردم چشم به ریزه هایی که از لقمه آنان میریزد دوخته اند،انصاف داشته باشید

  • م

    با این حقوق کی از خواب بلند میشه صبح زود . خیلی بی عرضه هستین

  • ب

    دررابطه با رتبه بندی معلمین بازنشسته اول مهر ۱۴۰۰ هم رسیدگی تا از احکام رتبه وحقوق آن برخوردار شوند

  • بازنشسته401

    سلام من بازنشسته هستم، از تمام همکاران بازنشسته با روی سیاه عذر خواهی می کنم چرا که فریب خوردم وبا التماس مسولین از اینجانب دوباره اغفال شدم و به کار گرفته شدم، الان اعتراف می کنم که هم به خود، هم جوانان بیکار، وهم همکاران دیگر خیانت کردم اما بخاطر وجدانم نسبت به بچه ها مجبورم سال را تمام کنم.

  • بازنشسته 1402

    قبلا هم پیامی ارسال کردم و از اینکه اغفال شدم و با آموزش و پرورش همکاری کردم اظهار ندامت کردم، عاجزانه از همکاران بازنشسته می خواهم که به خود، فرزندان و خانواده و جوانان بیکار خیانت نکنید و از همکاری جدا خودداری کنید که عده ای از کار شما سو استفاده می کنند

  • ناشناس

    ,شرم باد .

  • ناشناس

    سلام آموزگاران بازنشسته یکم مهر ۴۰۰ درسامانه رتبه بندی ثبت مدارک نموده و قبلا رتبه آنان نیز صادر ولی تاکنون از احکام رتبه در حکم بازنشستگی بهر ه مند نگردیده لطفا پی گیری شود.

  • نژاد

    عمر و زندگی وجوانیمون در آموزش و پرورش سوخت و نباه شد و به باد هموارفت اکنون نیز خواری و خفت و بدبختی وفقر و نداری و دستنگی ادامه دارد واقعاً متاسفم که اینقدر ما معلمان بی ارزش و قرب و منزلت شدیم

  • ناشاس

    بازنشستگان کارگری کنند شرف داره بروند برای آموزش وپرورش وحصوصا با جناب صحرایی همکاری کنند لااقل آدم هاباکسی سروکارداشته باشند که صحبت کردن وسوادحسابی داشته باشدوای برای بازنشسته ها با آموزش وپرورش همکاری میکنند آدم دوسه تاگوسفند بگیره وبچرونه بهتر به صحرایی کمک کند

  • فرهنگی

    واقعا این افراد ی که برای پنج میلیون میروند تدریس اون هم بعد از بازنشستگی افراد ناکارآمد و بی عرضه ای هستند که به غیر از کار تدریس توان هیچ کاری را ندارند .

    در شرایط کنونی جامعه درآمدزایی هزاران روش دارد که تدریس خفت باز اولین گزینه و در دسترس ترین است.

    بیگاری بردگی معلمی بعد از بازنشستگی

  • کیارش نورسته

    نمی دانیم آه چه کسی پشت سرماست که معلم شدیم !
    یکی از مشاغل پایین دریافت ها !
    می گویند چرا معلم در کلاس زحمت زیادی نمی کشد !
    می گویند تابستان تعطیل هستیم،
    من رشته شیمی خوندم و پایان سال کاری را سپری می کنم پیشنهاد می کنم به پدر و مادرها نگذارید فرزندتون وارد شغل والای معلمی شود ! که اگر چنین نکنید به آنها خیانت کردید
    در این شغل فقط شرمندگی خانواده را باید به دوش بکشند و بس!

  • علی

    سلام.نگاهی گذرا به کشورهایی که نردبان ترقی را سپری کرده و توسعه یافته شده اند نشان می دهد که رمز سعادت آن جوامع نگاه عمیق و مسئولانه برنامه ریزان به اصلاح آموزش و پرورش بوده است .ارتقاه زندگی علمی و معنوی و مادی معلمان باعث توسعه همه جانبه کشور خواهد شد.کما اینکه کشورهای که به این امر توجه کرده اند سرآمد شده اند.کمترین ارتفاء در حوزه مادی است که معلم در ایران در کف این توجه است .جوامع پیشرفت نمی کنند جزء با توجه به آموزش و پرورش، پس باید معلم را از هر نظر غنی کرد تا جامعه غنی و توسعه یافته بدست اید.

  • افضلنیا

    من بازنشسته فرهنگی هستم پسرم لبسانس وپایان خدمت هم دارد بیکارهست به فکرجوانان تحصیل کرده بیکاربازنشسته هاباشین نه ما بازنشیسته ها

  • ناشناس

    هر چه مزایا دولتهای قبل به ما معلمان دادند دولت روحانی ازمون گرفت الانم که رفاه نداریم حقوق نداریم مزایا نداریم به عالم وادم بدهکار مالی شدیم کلی قسط وام بدهی ... حال نیروهای جدید الورود که معلمی را شغل دوم وسومشان تصور کردند دارند به کلاسهای درس میایند

  • م

    انگار یه عده عمدا معلمان را درفقر نگه داشته اند تا روی نسل اثر مخرب بزاره وبعدازدیپلم هرسال ۱/۵میلیون جوان عصبی به دانشگاه وجامعه تحویل بده.

  • دکتر قرمزی

    متاسفانه شغل معلمی تو ایران بدترین شغل دولتیه، چون نه حقوق درست حسابی داره، نه مزیت خاصی، از قشر مالی پایین جامعه میشه معلم، با اینکه تو دنیا معلمی یکی از پر درآمدترین و بااهمیت ترین شغلها محسوب میشه... متاسفانه اینجا ایرانه و همه چیزمون برعکس دنیاست!😔

  • زهره

    عاشقان را بگذارید بنالد همه....مصلحت نیست که این زمزمه خاموش کنید ......بعنوان یک معلم برای آموزش و پرورش کشورم متاسفم

  • ناشناس

    به نظر می آید اینکه عمدا معلمان را خوار و حقیر و ذلیل می کنند ،چراکه 45سال است که از این حرفها ی تکراری و درد دلهای مسخره مسیولین زیاد به یاد داریم

  • ناشناس

    وزیر فعلی ما خوب نیست

  • صالح

    با سلام مگه اقای صحرایی قبلا فرهنگی بوده خیر ایشلن از وزارت علوم تحمیل شده رییس مملکت هیچ معلمی را درست ندید که وزیر قرار بده یعنی بزرگترین وزارت خانه کسی را ندارد این توهین به تمامی معلمها است

  • اصغر

    در جامعه فرهنگیان خودشان مهندس دارند حسابدار دارند در هنرستانها خیلی افراد با سواد دارند ولی دولت ترجیح داد که وزیر از وزارت علوم باشد یعنی از معلمان نباشد چون معلمان نمره بده نیستند

  • کاظمی :بازنشسته۸۷

    مستمری یک بازنشسته بسیار کمتر(حدود نصف) از مبلغی است که سرای سالمندان برای نگهداری یک نفر مطالبه میکند!
    چگونه با آن زن و فرزندانمان (چند نفر !!) اداره کنیم!
    لطفاً یک" کت جادویی"بیاورید!!!

  • زهره

    بنده هم یک معلم بازنشسته هستم که هنوزمستآجرم ودرمنطقه ی محروم سیستان خدمت کردم وبااین حقوق ناجیزفقط میتونم شکم بچه هام سیرکنم واجاره خونه بدم

اخبار
اخبار
پیشنهاد سردبیر