کشورهای عربی خاورمیانه چگونه از ورزش برای رشد اقتصادی استفاده میکنند؟
فوتبال و تبدیل پول نفت سخت به قدرت نرم
قطریها پس از موفقیت چشمگیر در میزبانی از جام جهانی ۲۰۲۲، میزبانی جام ملتهای آسیا ۲۰۲۳ را نیز به خوبی انجام دادند تا باعث جلب اعتماد بینالمللی بیشتر نسبت به خود شوند.
به گزارش تیترکوتاه، شبکه ورزشی ابوظبی در گزارشی اعلام کرد که قطر یک دوره استثنایی از جام ملتهای آسیا را از همه نظر ارائه کرد. در این گزارش تاکید شده است که این سازمان به یک الگوی ایده آل برای کسانی که میزبان چنین رویدادهایی هستند، تبدیل شده است. این گزارش میافزاید که قطر پس از موفقیت چشمگیر خود در برگزاری جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ برای سومین بار پس از دورههای ۱۹۸۸ و ۲۰۱۱ موفق شد یک نسخه عالی ارائه دهد که استانداردهای بالایی را در میزبانی ایجاد میکند.
این گزارش بر زیرساختهای درجه یک قطر، از جمله استادیومها و جادهها تأکید میکند و این نسخه را از زمان آغاز به کار آن در سال ۱۹۵۶ در هنگکنگ، محبوبترین نسخه در میان تماشاگران بیان کرده است. این تورنمنت در پایان مرحله اول رکورد حضور تماشاگر که پیش از این به مدت دو دهه در اختیار چین بود را شکست.
این نقطه اوج یک پروژه مهم است که در جنبههای مختلف به ویژه در ورزش قطر متولد و توسعه یافته است و هویت این کشور را منعکس میکند.
فوتبال در خدمت اعراب
در طول دهه گذشته، فوتبال به عنوان یک راه قوی برای پرورش قدرت نرم، تقویت روابط دیپلماتیک و ژئوپلیتیک و ابزاری جدید برای ملتسازی برای کشورهای نفت خیز خاورمیانه ظهور کرده است.
در ۲ دسامبر ۲۰۱۰، هنگامی که سپ بلاتر، رئیس سابق فیفا، قطر را به عنوان میزبان جام جهانی فوتبال مردان در سال ۲۰۲۲ معرفی کرد، جهان غافلگیر شد. این تصمیم برای سپردن معتبرترین تورنمنت فوتبال جهان به یک کشور کوچک خلیجفارس بلافاصله واکنشهای شدید جامعه فوتبال، کشورهای میزبان رقیب و دشمنان سیاسی قطر در خاورمیانه را برانگیخت. رقابت برای میزبانی این رویداد شدید بود و با اتهامات فساد و پیامدهای سیاسی و اقتصادی قابل توجهی همراه بود.
پیشتازی امارات با فعالیتهای دبی و ابوظبی
قطر نخستین کشور خلیجفارس نیست که سرمایهگذاری قابل توجهی در ورزش انجام داده است. دبی، یکی از هفت شهر امارات، برنامه خود را برای تنوع اقتصادی در دهه ۱۹۷۰ آغاز کرد. اگرچه نفت بیش از نیمی از تولید ناخالص داخلی آن را در دهه ۱۹۹۰ تشکیل میداد، دبی به ماهیت محدود ذخایر نفت پی برد و مقدمات اولیه را برای دوران پس از هیدروکربن آغاز کرد و تمرکز اقتصادی خود را به گردشگری، تجارت و بانکداری تغییر داد.
دبی از نظر استراتژیک خود را به عنوان یک پناهگاه مجلل مورد علاقه افراد مشهور برای تعطیلات و خرید قرار داد. افق خود را با شگفتیهای معماری نوآورانه، از جمله بلندترین آسمان خراش جهان، برج خلیفه و بزرگترین مرکز خرید، دبی مال، تزئین کرد و البته برای نشان دادن زرق و برق خود به جهان، به ورزش نیز روی آورد.
دبی میزبان گرانترین مسابقه اسبسواری جهان یعنی جام جهانی بود و از رویدادهای معتبری مانند تور گلف PGA با حضور چهرههای مشهوری مانند تایگر وودز و مسابقات قهرمانی تنیس دبی که ستارگانی مانند راجر فدرر و رافائل نادال سرلوحه آن بودند، استقبال کرد.
دبی و شرکت هواپیمایی دولتی آن به زودی جای خود را در فوتبال اروپا گذاشتند.
در سال ۲۰۰۴، دبی حق نامگذاری ورزشگاه جدید آرسنال، امارات را بهدست آورد که حضور چشمگیری در فوتبال انگلیس را نشان داد. خطوط هوایی امارات همچنین حامی پیراهن چند باشگاه بزرگ از جمله آرسنال، چلسی، پاری سن ژرمن، رئال مادرید، بنفیکا و آث میلان شد.
دبی سپس تلاش بلندپروازانه بعدی خود را آغاز کرد؛ پیشنهاد خرید لیورپول اف سی، یکی از محبوبترین باشگاههای فوتبال جهان. این حرکت به عنوان قدرتمندترین پلتفرم تبلیغاتی امارات تا کنون عنوان شد. با این حال، تلاش برای خرید به دلیل رقابت شدید میلیاردرهایی که به محبوبیت جهانی فوتبال و درآمد تلویزیونی پرسود آن پی برده بودند، با شکست مواجه شد. با این وجود، دبی قبلاً خود را به عنوان یک بازیگر برجسته در بازاریابی ورزشی و طرح قدرت نرم تثبیت کرده بود.
ابوظبی، مرکز برق امارات متحده عربی، پیشرفت دبی را از نزدیک زیر نظر داشت. هنگامی که رکود اقتصادی جهانی در سال ۲۰۰۸ رخ داد و دبی و سایر مناطق را تحت تأثیر قرار داد، ابوظبی با ثروت نفتی قابل توجه خود وارد عمل شد. در آگوست ۲۰۰۸ معاون نخست وزیر ابوظبی از خرید باشگاه فوتبال منچستر سیتی خبر داد.
با این اقدام، خطوط هوایی دولتی ابوظبی به نام اتحاد ایرویز به طور برجسته بر روی پیراهنها و بیلبوردهای باشگاه قرار گرفت و ورزشگاه به ورزشگاه اتحاد تغییر نام داد. ابوظبی قصد داشت از دبی پیشی بگیرد و خود را به عنوان مکانی پر زرق و برق برای زندگی معرفی کند.
فوتبال و الجزیره در خدمت قطر
قطر نیز مسیر مشابهی را دنبال کرد و میزبان مسابقات قهرمانی گلف و تنیس و سرمایهگذاری قابل توجهی در لیگ فوتبال خود در اواسط دهه ۲۰۰۰ بود. در سال ۲۰۱۱، قطر با خرید پاری سن ژرمن (PSG)، یکی از بزرگترین باشگاههای فوتبال فرانسه، خرید قابل توجهی کرد. با این حال جاه طلبیهای قطر از تنوع اقتصادی صرف فراتر رفت و از وابستگی به درآمد نفت و گاز دور شد. برای کشوری با قدرت نظامی محدود در یک منطقه ناآرام سیاسی، اهمیت قدرت نرم بسیار مهم بود.
قطر قدرت نرم خود را از طریق ترکیبی از عوامل، از جمله اتحاد نظامی با ابرقدرتها، نفوذ شبکه خبری الجزیره در شکل دادن به روایت خاورمیانه، و سرمایه گذاریهای قابل توجه در ورزش و ابتکارات کمکهای خارجی، مهار کرد. قدرت نرم قطر به ویژه در طی تحریمهای سیاسی و تحریمهای اقتصادی که بین ژوئن ۲۰۱۷ تا ژانویه ۲۰۲۱ علیه دوحه رخ داد، آشکار شد.
علیرغم این چالش ها، قطر تا حد زیادی با تلاشهای الجزیره و سرمایهگذاری هایش در فوتبال توانست وجهه خود را به عنوان یک کشور مترقی و غرب دوست حفظ کند.
قطر از طریق الجزیره بیثباتی سیاسی رقبای خاورمیانه و تحریمهای سیاسی آنها را برجسته کرد و از این طریق افکار عمومی را شکل داد. ورزش علاوه بر جلب توجه مثبت بینالمللی، به عنوان مانعی از ادعاهای مداوم نقض حقوق کار در کشور شد.
قطر همچنین راهبردی برای استفاده از فوتبال به عنوان وسیلهای برای ترویج هویت ملی متمایز از تصویر کلیشهای از یک کشور بیابانی خاورمیانه که با گرمای شدید، قوانین سختگیرانه و سابقه مشکوک حقوق بشر مشخص میشود، ابداع کرد. علاوه بر این، علیرغم داشتن جمعیت کم و قوانین سختگیرانه شهروندی، قطر قصد داشت به یک کشور رقابتی فوتبال تبدیل شود.
در ابتدا، قطر تلاش کرد تا به سرعت تابعیت بازیکنان خارجی متناسب با تیم ملی خود را دنبال کند - اقدامی که فیفا به شدت با آن مخالفت کرد. متعاقباً، آنها با راهاندازی آکادمی اسپایر که استعدادهای محروم فوتبال را در سطح جهانی جستوجو میکرد، با ارائه بورسیه تحصیلی و آموزش، یک استراتژی بلندمدت اتخاذ کردند. در نهایت، بسیاری از این استعدادها بر اساس قوانین تازه اصلاح شده تابعیت اعطا شدند و فوتبال را به بخشی جدایی ناپذیر از سیاست ملی تبدیل کردند.
این روند باعث شد تیم ملی قطر در جام ملتهای آسیا ۲۰۱۹ قهرمان شود و در ادامه میزبان یکی از موفقترین و پربینندهترین جامهای جهانی فوتبال در تاریخ لقب بگیرد و البته در ۲۰۲۳ قهرمانی در جام ملتهای آسیا را تکرار کند. قطر در این فرآیند، نه تنها نام خود را در صحنه جهانی تغییر داد، بلکه جایگاه ژئوپلیتیکی قابل توجهی نیز ایجاد کرد.
نوبت به عربستان رسید
در حالی که قطر در کانون توجه قرار گرفته است، عربستان سعودی به عنوان بازیگر اصلی بعدی در اقتصاد جهانی فوتبال ظاهر شده است. سرمایه گذاریهای این کشور در فوتبال باعث جذب ستاره هایی مانند کریستیانو رونالدو، کریم بنزما و نیمار جونیور شد که به باشگاههای لیگ برتر عربستان پیوستند.
عربستان سعودی از اوایل سال ۲۰۲۱ بودجه قابل توجهی را از صندوق سرمایهگذاری عمومی خود (PIF) برای فعالیتهای ورزشی اختصاص داد، از جمله خرید باشگاه انگلیسی نیوکاسل یونایتد به مبلغ ۳۹۱ میلیون دلار.
فوتبال یک عنصر محوری در چشمانداز ۲۰۳۰ عربستان است. هدف آن تنوع بخشیدن به اقتصاد، کاهش وابستگی به درآمد نفت، و تقویت قدرت نرم آن، منحرف کردن توجه از تصویر محافظه کارانه و نگرانیهای حقوق بشری آن است.
فوتبال، فراتر از یک سرگرمی در خاورمیانه
در حالی که مزایای اقتصادی سرمایهگذاری کشورهای خاورمیانه در فوتبال مشهود است، تأثیر بالقوه آنها بر حاکمیت و سیاست همچنان نامشخص است. منتقدان استدلال میکنند که علیرغم افزایش نظارت جهانی در مورد مسائل حقوق بشر، پیشرفتهای قابل توجهی در حاکمیت داخلی هنوز محقق نشده است. اصطلاح "ورزششویی" برای توصیف این تلاشها برای تحت الشعاع قرار دادن نگرانیهای حقوقی با زرق و برق ورزش ابداع شده است.
فوتبال از نقش خود به عنوان یک سرگرمی صرف فراتر رفته و تبدیل به یک موضوع دولتی در خاورمیانه شده است. این به ابزاری قدرتمند برای طرح قدرت نرم، تقویت روابط دیپلماتیک و تأثیرگذاری بر ادراک بینالمللی تبدیل شده است. از آنجایی که کشورهای منطقه به سرمایهگذاری هنگفت در پدیده جهانی فوتبال ادامه میدهند، اهمیت فرهنگی و پیامدهای سیاسی آن همچنان در حال تکامل خواهد بود.
نظر شما