اندیشکده موسسه خاورمیانه؛ بخش ۳
نگاه آمریکا به چین برای مذاکرات ایران
یک اندیشکده آمریکایی به وجود فرصت های متعدد برای همکاری آمریکا و چین اشاره می کند و می نویسد که یک مساله مهمی پرونده هسته ای ایران است که در برخورد با پرونده هستهای ایران، پکن نقشی کلیدی خواهد داشت.
گروه بین الملل تیرکوتاه- اندیشکده موسسه خاورمیانه: دولت بایدن در تلاش برای تعامل مجدد دیپلماتیک با چین است، هرچند تاکنون واکنش کمی از سوی پکن به همراه داشته. هر گونه تعامل گسترده میان دو کشور باید شامل همکاری های مجدد در خاورمیانه و شمال آفریقا شود. هر دو طرف فهرست بلندبالایی از منافع مشترک در خاورمیانه دارند و در مواقعی که منافع آنها متفاوت است، دلیل آن عمدتاً سوء ظن نسبت به استراتژی بلندمدت طرف مقابل و جاه طلبی های جهانی طرفین بر می گردد. واشنگتن و پکن چگونه میتوانند در عین رسیدگی به نگرانیهای بلندمدت خود و کاهش نگرشهای خصمانه شدید در سایر زمینهها، بر روی منافع مشترک در خاورمیانه تمرکز کنند؟
اندیشکده واشنگتن در گزارشی به بررسی امکان تعامل میان دو کشور آمریکا و چین پرداخته که در گروه بین الملل تیترکوتاه بنا داریم در چند بخش به این مطلب بپردازیم.
سیاست دقیقتر و سنجیدهتر ایالات متحده در قبال چین در خاورمیانه چگونه خواهد بود؟ «جیک سالیوان»، مشاور امنیت ملی آمریکا، در سخنرانی اخیر خود در موسسه «واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک»، پنج اصل را برای سیاست کلی ایالات متحده در خاورمیانه تشریح کرد: مشارکت، بازدارندگی، دیپلماسی و تنش زدایی، یکپارچگی و ارزشها. در سه اصل از این پنج اصل، ایالات متحده و چین امکان تعامل دارند.
دولت بایدن برای رهبری دیپلماسی چه در سطح جهانی و چه در منطقه خاورمیانه جدی بوده است و در واقع در چند هفته گذشته، تلاش کرده است تا تعاملات دیپلماتیک خود را با چین از سر بگیرد. در پکن نیز صداهایی به گوش می رسد که خواستار از سرگیری دیپلماسی برای کاهش تنش های تشدید شده هستند. ابتدا ایالات متحده و چین باید با دیپلماسی برای مدیریت منافع مشترک و مشکلات خود در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا برای تقویت منافع و محدود کردن خطر درگیری تلاش کنند.
از نظر تنشزدایی، ایالات متحده و چین میتوانند هماهنگی زیادی داشته باشند. چین در تنش زدایی از مناقشه عربستان و ایران موثر بوده است، ایالات متحده نیز در دستیابی راهی برای پیشرفت صلح میان اسرائیل و کشورهای عربی موفق نشان داده. از طرف دیگر چین میتواند در کمک به یافتن راهحلهای سیاسی و طرحهای بازسازی برای کشورهای درگیر مانند یمن، سودان، لیبی و در نهایت حتی سوریه مفید باشد.
سالیوان در سخنرانی خود تاکید می کند یکپارچگی منطقهای برای پیشبرد صلح و رفاه منطقهای ضروری است. از نظر تشویق یکپارچگی منطقه ای، چین در حال حاضر نقشی در مقیاس بزرگ ایفا می کند. یکپارچگی مستلزم ایجاد شبکهها و ارتباطات تجاری، حملونقل و انرژی منطقهای است. چالش هر دو کشور چین و آمریکا این است که چگونه می توان سرمایه گذاری در یکپارچگی را از هر دو طرف تشویق کرد بدون اینکه همزمان نگرانی ها و تنش های استراتژیک بر سر همین سرمایه گذاری ها تشدید شود.
حتی از نظر اولین اصل مشارکت، از جمله نمونههایی که سالیوان بر آن تاکید کرد، ابتکار «آی2یو2» است که هند و ایالات متحده در کنار اسرائیل و امارات متحده عربی را در رسیدگی به چالشهای منطقهای مرتبط با آب، انرژی، حملونقل، فضا، سلامت درگیر میکند. امنیت غذایی اگرچه تصور کردن در فضای سیاسی داغ امروز در واشنگتن و پکن دشوار است، اما چندین زمینه وجود دارد که ایالات متحده و چین می توانند به طور مفید در منطقه همکاری کنند.
اولین مورد مربوط به پرونده ایران است، چین یکی از اعضای کلیدی 1+5 است که برجام است در هر سناریویی که در سالهای آینده در برخورد با پرونده هستهای ایران رخ دهد، نقشی کلیدی خواهد داشت. دوم، چین با صندوق بین المللی پول مستقر در ایالات متحده و بانک جهانی به عنوان بزرگترین وام دهنده در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا رقابت می کند. از آنجایی که کشورهای با درآمد متوسط و کم در منطقه تحت فشارهای متعدد کووید-19، قیمت های بالای مواد غذایی و انرژی، نرخ های بهره بالا و تورم بالا دست و پنجه نرم می کنند، برخی از آنها از نظر اقتصادی سقوط کرده اند، مانند لبنان، و برخی دیگر به طور خطرناکی تحت فشار قرار گرفته اند. مصر، اردن، تونس و مراکش. ایالات متحده و چین علاقه مند به هماهنگی وام دهی بین المللی برای تقویت اقتصادهای تحت فشار خطرناک و جلوگیری از فروپاشی بیشتر دولت هستند. ثالثاً، بدون همکاری بهتر ایالات متحده و چین، هیچ اقدام اقلیمی جهانی معناداری وجود نخواهد داشت. در واقع، چند دهه بعد، در حالی که جهان به طور بالقوه در تلاطم فاجعه آمیز تحولات اقلیمی عمیق در مقیاس جهانی است، ممکن است به درگیری های ملی گرایانه و ژئوپلیتیکی دهه 2020 نگاه کنیم، همانطور که اکنون به طور غیرقابل درک به درگیری های قرون وسطایی نگاه می کنیم.
انتهای پیام/
نظر شما