تبلیغات و اقناع به روش موسیوی تشک فروش
شاپور پشابادی - کارشناس ارشد رسانه و تبلیغات
شاهکلید اقناع و مارکتینگ؛ دست آقایی است که آشنایی هفتادوچندساله؛ قصهاش را برایم تعریف کرد. به نظرم کنار آمدن با مرگ برای آدمهایی مثل آن آقای آشنا، سختتر باشد. ترکیبی از چند استعداد، تلاش بی قفه و البته خوش بیاری، باعث شده که زندگی؛ تقریبا باب میلش پیش برود. از آنهاست که بیهقی بزرگ در وصفشان مینویسد: «جهان خورد و کام راند!».
تا این اواخر، همهچیز خوب پیش میرفت. شانس آورد که از دو جراحی ناجور، جست. جسته اما ترسیده. و از اقبال بد، دوست و آشناهایش یکییکی رفته اند و میروند. دمخور بودن با او به من فهماند که بازمانده بودن، بد دردی است. به خاطر خودمان هم که شده عمر طولانی بخواهیم برای دوستانمان.
برگردیم به قصه. خلاصه میکنم:
تشک آبیهای مغازهای در پاریس؛ توجهش را جلب میکند. نه به نیت خرید؛ که از سر کنجکاوی، وارد میشود. قیمتها نجومیاند! فروشنده از خوبی کارها میگوید ولی بیشتر؛ روی خرید قسطی مانور میدهد: «شما میتوانید در اقساط ۲۰ ساله پرداخت کنید!».
همین یک جمله ساده، کارستان کرد.
-«به خودم گفتم فروشنده در من چه دیده که فکر میکند ۲۰ سال بعد زندهام؟ حتماً حالوروزم آنقدرها هم بد نیست».
به نظرم در چند سال اخیر کمتر حرفی، اینقدر به وجدش آورده است. بازپرداخت ۲۰ ساله بهاحتمالزیاد؛ فن کوزهگری موسیوی تشک فروش است ولی کارش را کرد. نمیدانم به تراپی اعتقاد دارد یا نه ولی مطمئنم هیچ حرفهای، نمیتوانست اینچنین به او بقبولاند که «خدا را چه دیدی؛ ۲۰ که سهل است؛ شاید چهل و بلکه ۵۰ سال دیگر هم باشی. بس کن گذاشتن پستهایی که بوی الرحمن میدهند».
آشنای هراسان من سالهاست که به خودش قبولانده ایستگاه بعدی، باید پیاده شود ولی فروشنده پاریسی؛ زیرپوستی اما کاملاً موثر به او فهماند که دنبال مرگ نرو؛ خودش میآید به وقتش.
به نظر من آن روز؛ چیزی بسیار قیمتیتر از تشک معامله شد: امید به زندگی! بسیارند فروشندگان و مذاکرهکنندگان بیادعایی که هیچ کتاب بست سلری ننوشتهاند؛ دورههای آموزشی دهن پرکن هم برگزار نمیکنند اما کارشان را فوت آبند. این کاربلدها به تجربه یا از روی غریزه فهمیدهاند که شاه قلق اقناع، کار کردن روی نیازهای بنیادی و لایه های عمیقتر روح و روان آدمهاست. به مشتری همانی را بده که میخواهد!
گذر زمان مدها و سلیقهها را دگرگون میکند ولی حریف خرپاهای روانشناختی آدمیزاد نمیشوند. بیشترمان از مرگ ترسیدهایم، میترسیم یا خواهیم ترسید. مرگ هراسی، از سپیده دم تاریخ با ما بوده و به قول یالوم یکی از بزرگترین ترس های هستی شناختی ماست.
آن آقای فرانسوی این را خوب میدانست. و میدانست که جرعهای زندگی بیشتر، کلان آرزوی بیشتر ماست. لولوخورخوره این پیرمرد غمگین چیست؟ چه چیز به وجدش میآورد؟ «شما میتوانید در اقساط ۲۰ ساله پرداخت کنید!».
نظر شما