روایتی از مشاغل مجازی؛ کسب و کار در مرز کابوس
سال ۱۹۶۹ در چنین روزی نخستین پیام الکترونیکی از یک رایانه به رایانهای دیگر ارسال شد و به همین دلیل ۲۹ اکتبر به عنوان روز جهانی اینترنت شناخته شد.
تقریبا از این زمان بود که پستچی ها کارشان کم شد و نامه ها به سرعت برق به دست مخاطبان می رسید زنگ خطر بسیاری مشاغل زده شد. اما این تمام ماجرا نبود زیرا این خلاقیت که موجب تخریب و تهدید بسیاری از مشاغل سنتی بود، به سرعت و به جرات جهان موازی با جهان واقعی را ایجاد تا در آن کسب و کارها نه فقط رشد و توسعه یابند بلکه برای میلیاردها فرد فرصت کسب درآمد فراهم شود ویا کسب و کارهای قدیمی تقویت شوند.
بدیهی است در چنین شرایطی واکنش های موافق و مخالف به مثابه هر نوآوری درگیر یکدیگر شدند و به تبع ان آثار مثبت و منفی آن نیز از سوی هر گروه بزرگنمایی شود. با این حال روند استفاده از اینترنت به اقتصاد دیجیتال روندی پر شتاب بود که در کتاب های مختلف از ان به انقلاب چهارم و پنجم اشاره کردند.
محدودیت محیط و زمان در این انقلاب برداشته شد و اکنون می توانید در قالب کسب و کار های موسوم به فری لنسرها با کارفرمایی کار کنید که نه تنها در آن سوی زمین قرار دارد بلکه در هنگام فعالیت شما به احتمال بسیار زیاد ، او خواب است. و یا در همین ایران با وضعیت کنونی به مدد اینترنت بیماران قادرند در دوره افتاده ترین نقطه کشور با پزشک فوق تخصص خود در تهران ویا حتی در خارج از کشور مشورت و خدمات درمانی بگیرد.
شما حتی در جهان مجازی قادر به خرید و فروش زمین مجازی و حجره مجازی بشوید و فروش واقعی داشته باشید اما این دنیای وسیع ظاهرا در بین اذهان مسئولین ما بیشتر شبیه رویا و یا حتی کابوس است و این کابوس شور بختانه نه فقط آنها را که فعالان این عرصه، نوآوران و شرکت های دانش بنیان را اذیت می کند.
هنوز وزیر محترم ارتباطات از قادر بودند افزایش سرعت چند برابر اینترنت صحبت می کند اما جایگاه ۷۷ در میان کشورهای جهان در حالی است که کشورهای اطراف ما اهم از امارات ، قطر، عربستان و… در جایگاه ده کشور اول قرار دارند.
در حالی که میلیونها فرصت شغلی در شقوق مختلف کسب و کار در فضای مجازی وجود دارند و کسب و کارهای جدید در این حوزه به شدت متنوع شده اند ما همچنان از این فضا می ترسیم و ترس خود را در قالب آیین نامه های مختلف و محدود کننده؛ متبلور می کنیم.
این در حال است که تجربه جنگ اخیر در خاور میانه نشان داد، دسترسی به فناوری اطلاعات تا چه حد می تواند برای مظلومان جهان فرصت ایجاد کرده و پرده از حقایق تلخ مظلوم نمایان بردارد.
کابوسی که منتشر می شود!
واقعیت این است که کسب و کارهای مجازی امروز در حالی در مرز کابوس حرکت می کنند که امنیت داده ها و رصد فعالیت ها در فضای مجازی به عنوان وظیفه ای حاکمیتی شناخته شده است و کشورهای منطقه به جای پاک کردن صورت مساله به استقبال این فرصت های شغلی می روند و برای توسعه خود بیشترین تمرکز را بر روی اقتصاد دیجیتال قرار داده اند.
دیر زمانی نیست که امارات با رتبه اول و یا دوم سرعت اینترنت جهان در سالهای اخیر به دنبال شکار متخصصان ایرانی برای آنها فرش قرمز پهن کرده و دکترسحر بنکدار پور، دبیرکل مجمع تشکل های دانش بنیان افزایش مهاجرت برنامه نویسان به امارات را اعلام کرد و در همان زمان کانادا با اعطای ویزا به شرکت های استارتاپی گروه های متعدد متخصص را به شکل تیمی پذیرایی کرد در حالی که ما به دنبال محدود کردن سرعت اینترنت و ایجاد محدودیت در فضای مجازی بودیم. آن هم درست در زمانی که چند صد هزار نفر راه کسب و کار از مسیر فضای مجازی را یاد گرفته بودند در حال آزمون و خطا بودند!
لذا می توان ادعا کرد که فعالان این عرصه هنوز در مرز کابوس کار خود را با احتیاط پیش می برند بی ان که بدانند، چه خواهد شدو بدیهی است که بر اساس علم اقتصاد، سرمایه ترسو است!
پاک کردن صورت مساله راه حل نیست!
ما باید بیاموزیم که هر تکنولوژی و نوآوری جدید در حد یک انقلاب بزرگ قطعا تبعات و نگرانی هایی دارد که راه حل آن پاک کردن صورت مساله نیست!
شاید این تعبیر را سادینا آبایی رئیس کمیسیون فناوری اطلاعات و ارتباطات اتاق ایران بهتر ترسیم کرده است که معتقد است: ایران با وجود این که نیروی انسانی مستعد و توانمند در حوزه تکنولوژی های نوین و، نرم افزار، بازی ها و… دارد؛ نتوانسته آن طور که شایسته است از این فرصت استفاده کند در حالی می توانست به عنوان نقطه تبادل تکنولوژی بین شرق و غرب باشد.
وی در این باره می نویسد: ما نتوانستیم با وجود نمایشگاههای متعدد مانند الکامپ، تلکام، شهرهوشمند، دولت الکترونیک و… خروجی مناسب ومتناسب با ظرفیت های داخلی و همسو تغیییرات سریع در جهان برای خود رقم بزنیم در حالی که امارات برای اهداف ۲۰۵۰ خود حتی اساسنامه اتاق بازرگانی خود را اصلاح کرده و برنامه های متعددی برای ایجاد زیر ساخت ها و جذب نیروی انسانی طراحی کرده است .
متاسفانه ما هنوز باورمان نشده که تکنولوژی های جدید متعلق به سایر کشورهاست و ما باید بتوانیم از این تکنولوژی ها استفاده کرده و به آنها ارزش افزوده بیافزاییم و خود را به عنوان گذرگاه تکنولوژی غرب به شرق و برعکس تبدیل کنیم.
بدیهیی است مقایسه ایران با امارات که یک دولت تمام الکترونیک و بدون کاغذ را مستقر کرده در زمان حاضر مناسب نیست اما می توان و باید به مسئولان گوشزد کرد که خروج تدریجی از فیلترینگ و تعداد زیادی از آیین نامه های محدود کننده در کنار مصائب تحریم نرم افزاری و مبادله پول و… برای فعالان این عرصه روزگار سختی رقم زده و نباید نمک به زخم آنها پاشید.
هنوز فعالان این عرصه وعده های عملی نشده امیرحسین اسدی مدیرکل دفتر خدمات کسبوکار وزارت صنعت، معدن و تجارت را از یاد نبرده اند که در نشست چالش قطعی اینترنت و اثرات آن به فضای کسب و کار مطرح کرد. با این حال دلهره آیین نامه ای جدید، قطعی و یا محدودیت های جدید و مصوبات اخیر در برنامه هفتم توسعه برای آنها مانند فعالیت وریسک در محیطی برزخی است.
نتیجه محدودیت اینترنت چه بود؟
به گفته افشین کلاهی رییس کمیسیون کسب و کارهای دانشبنیان اتاق بازرگانی ایران، اینترنت مانند آب، برق و گاز جزو زیر ساخت های کسب و کار هستند و امروز بسیاری از کسب و کارها بدون اینترنت بی معنی شده است.
و در انتها باید مسئولان بدانند که کسب درآمد از فیلترشکن ها نه تنها محیط بهتری برای کسب و کار در فضای مجازی را رقم نمی زند بلکه روند پر شتاب توسعه در اقتصاد دیجیتال را کند تر کرده و فرصت های زیادی را می سوزاند!
اجازه ندهیم این کابوس برای محیط کسب و کار همیشگی باشد.
انتهای پیام/
نظر شما