چاهی به نام افراط در نسل جوان/ زیادهروی جایگزین سرکوبهای کودکی خواهد شد
یک روان درمانگر اظهار داشت: کسی که در مدگرایی و تغییر و تحول زیادهروی میکند، در کودکی به لحاظ زیبایی از طرف نهاد خانواده پذیرفته نشده و همیشه در حال مقایسه شدن بوده است.
سید علیرضا مرتضوی روانشناس، روان درمانگر و متخصص کودک و نوجوان، درباره رفتارهای افراطی در جوانان گفت: مفهموم افراطیگری که در جامعه مورد استفاده قرار میگیرد، در دیدگاه تخصصی روانشناسی به عنوان رفتارهای تک بعدی شناخته میشود.
وی افزود: علت نامگذاری این رشدهای غیرمتوازن یا تک جانبه این است که تمرکز روی یک موضوع باعث میشود که فرد از بقیه ابعاد خارج شود و از باقی حوزهها عقب بماند. افراطی گری در یک مسیر ممکن است به یک نقطه قابل مورد قبول برسد ولی سلامت روان و جسم مورد هجمه قرار خواهد گرفت و از نگاه روانشناسی فرد دچار خطر میشود.
این روانشناس تأکید کرد: وقتی فرد فقط یک بعد را تقویت میکند، طبیعی است که از ابعاد دیگر غافل شود. نوجوانی که بیتوجه به ابعاد تحصیلی، آموزشی، حوزه رشدی و حوزه خانواده فقط به یکی از ابعاد مثل ابعاد ورزشی یا ارتباطات با همسالان توجه میکند، مثالی برای این حفره است.
اشتباه رفتاری خانواده در کودکی، بزرگسالی را به باد خواهد داد
مرتضوی با بیان این که افراط در یک مسئله ناشی از اضطراب است، ادامه داد: این اضطراب در چند موقعیت نشان داده میشود. اولین موقعیت، زمانی است که نیازهای فرد در حوزههای مختلف برطرف نشده است. به طور مثال، وقتی نیازهای حیاتی شخص مثل خوراک و پوشاک به خوبی تأمین نشود، فرد به واسطه جبران این نیازها دست به هرکاری میزند تا کمبود مالی و اقتصادی را جبران کند تا به این وسیله بتواند نیازهای ابتدایی را برآورده کند. در موقعیت دیگر وقتی نیازهای عاطفی و توجه طلبی کسی برطرف نشده باشد، او برای نشان دادن و برجسته کردن این که به محبت نیاز ندارد هرکاری خواهد کرد.
این روانشناس یکی از عوامل اصلی سرکوب شدن نیازهای بنیادین روان را نهاد خانواده سرکوبگر دانست و تشریح کرد: تحقیر، سرکوفت، کنایه و عدم پذیرش توانمندیها در دوره کودکی و نوجوانی، افراطیگری را به بار خواهد آورد. تحقیقات نشان داده است که کسی که در مدگرایی و تغییر و تحول زیادهروی میکند، در کودکی به لحاظ زیبایی از طرف نهاد خانواده پذیرفته نشده و همیشه در حال مقایسه شدن بوده است. از همین رو برای ارضای نیازی که در کودکی سرکوب شده، به افراط روی میآورد که مسیر درستی نیست.
وی با بیان این که رفتارهای افراطی در بزرگسالی برای هر فرد متفاوت است، ادامه داد: اگرچه رفتارهای افراطی در هر فرد متفاوت است اما ریشه اصلی همه رفتارهای افراطی را میتوان سرکوب نیازهای اصلی به ویژه نیازهای عاطفی احساسی دانست. ندیده گرفتن نیاز به توجه و تعریف مثبت، پذیرش بدون قید و شرط، در دسترس بودن، دوست داشته شدن نیز از جمله مصادیق سرکوب احساسات است.
این روان درمانگر ادامه داد: عدم توجه به نیازهای شناختی نیز بستر را برای ورود به اضطراب مهیا میکند. با پیدا کردن استعداد و تواناییها، پاسخ صحیح به سوالات ابهامات و شبهات و آموزشهای مثبت در حوزههای مختلف میتوان نیازهای شناختی را تامین کرد.
مرتضوی مهمترین دلیل گرایش به افراط گرایی را سرکوب نیازهای اصلی دانست و افزود: سرکوبی که در گذشته اتفاق افتاده باعث پیدایش اضطراب میشود که به مرور زمان به اضطراب انباشته تبدیل میشود. یکی از پیامدهای اضطراب انباشته میزان گرایش به رفتارهای پرخطر و افراطی است. این اضطراب هرچقدر شدیدتر باشد، میزان گرایش به رفتارهای افراطی در دوره های مختلف به مراتب بیشتر خواهد بود.
موفقیت ناشی از پشتکار و افراطیگری چه تفاوتی خواهند داشت؟
این روان درمانگر با بیان این که پشتکار به معنای توازن است، افزود: علاوه بر این که پشتکار، توسعه متوازن تمام ابعاد انسان است، انگیزه و انرژی نیز به عنوان پشتوانه پشتکار شناخته میشوند که همراه با تعادل روان انجام میگیرد. در غیر این صورت هرکاری که بدون انگیزه و انرژی انجام شود بعد از مدتی فروکش خواهد کرد. یعنی فردی که پشتکار دارد نمیتواند بدون تعادل باشد.
وی ادامه داد: همچنین آدم متعادل پشتکار دارد و تعادل به این منظور اهمیت دادن به تمام ابعاد است. به عبارت دیگر فرد سعی میکند در همه زمینهها پیشرفت داشته باشد. رشد و عملکرد مناسب در همه ابعاد جسمانی، اجتماعی، هویتی، تحصیلی، آموزشی و شناختی نشان دهنده پشتکار مثبت است. انگیزه، تکمیل کننده پشتکار است و از تعادل به وجود میآید در حالی که فرد افراط گر در روند کاری خود انگیزهای برای پشتکار ندارد و انرژی خود را به زودی از دست میدهد و در نهایت وارد چرخههای نادرست و نامتعادلی خواهد شد.
مرتضوی با بیان این که پشتکار، بعد جسمانی و بعد روانی را تحت تاثیر قرار میدهد، تشریح کرد: به همین جهت یک نخبه علمی که ارتباطات موفقی ندارد مورد قبول نیست چرا که در زمینه علم افراط کرده است. همچنین ورزشکاری که تمام عمر خود را وقف ورزش کرده است و به طور مثال هیچ کتابی نخوانده، دچار توسعه نامتوازن شده است.
جامعه گاهی نمیتواند آموزگار خوبی باشد
این روانشناس با توجه به این که افراط، رشد در یک بعد است، ادامه داد: در افراطی گری رشد اتفاق میافتد و موفقیت هم به دنبال آن خواهد آمد اما موفقیت در راستای سلامت روان و جسم نخواهد بود. موفقیتی که در جهت سلامت روان باشد ابعاد مختلف وجود را مورد حمایت قرار میدهد.
وی با اشاره به انواع آموزش خاطرنشان کرد: جامعه گاهی نمیتواند آموزگار خوبی باشد. در خیلی موارد دیده شده که یا آموزش داده نشده و یا آموزش اشتباه داده شده است. زمانی که از الگوهای مختلف با کودک صحبت نشود نتیجهای به جز انتخاب الگوهای اشتباه ندارد که خود نیز نتیجه آموزش ندادن است. در یک آموزش اشتباه، هیچوقت گفته نمیشود یک ورزشکار به عنوان الگوی مناسب عملکرد خوبی در تمام زمینههای خواب، رژیم غذایی، ارتباطات و روان داشته و فقط روی بعد جسمانی تمرکز نکرده است،همچنین جنبههای مختلف کسی که در علم یا هنر موفق بوده بررسی نخواهد شد.
انتهای پیام/
نظر شما