قاچاق چوب و انکار برخی مسئولان منطقهای
ادامه قاچاق چوب قطعاً مشکلات موجود در محیط زیست را چند برابر میکند و بهتر است مسولان به جای توجیههایی مانند اینکه چوب قاچاقشده از درختان دستکاشت بوده و نه جنگلها و مراتع، برخورد قانونی با متخلفان را در دستورکار قرار دهند.
در صورتیکه کشور با پدیده بیابانزایی درگیر است و این پدیده یکی از بزرگترین مشکلات زیستمحیطی ایران است که بحران آب نیز به سرعت و گسترش آن دامن میزند، موضوع جنگلخواری و قاچاق چوب به یکی از بحثهای جدی تبدیل شده است.
متأسفانه در شرایطی که کشور حتی در استانهای شمالی با کاهش بارش مواجه است و بخش قابل توجهی از جنگلها در حال نابودی هستد، عدمنظارت و فقدان برخورد قانونی و جدی با سودجویان و افراد متخلفی که اقدام به قطع بیمجوز درختان میکنند، سبب شده محیط زیست با چالشهای جدی مواجه شود و حیات طبیعی برای بزرخی از جانداران و گونههای گیاهی به مخاطره بیافتد. جالب اینکه این پدیده حتی در استانهای مرکزی نیز دیده میشود و استانهایی که عموماً و به طور طبیعی در ناحیه گرم و نیمهخشک قرار دارند و ارزش وجودی هر درخت در آنها چند برابر مناطق شمالی است.
ادامه این روند قطعاً مشکلات موجود در محیط زیست را چند برابر میکند و بهتر است مسولان به جای توجیههایی مانند اینکه چوب قاچاقشده از درختان دستکاشت بوده و نه جنگلها و مراتع، برخورد قانونی با متخلفان را در دستورکار قرار دهند.
از طرف دیگر، تجربه نشان داده این قبیل مسائل بدون همکاری و هماهنگی برخی از کارکنان نهادهای ذی ربط امکانپذیر نیست و در بدنۀ اداری نیز برخی کارکنان به دلیل رسیدن به منافع شخصی، چشم بر این سرمایههای ملی میپوشند تا هم زحمت بخش کثیری از همکاران شریف خود در ادارات کل منابع طبیعی از بین برود و هم با قاچاق چوب بازار و اقتصاد آن به هم بخورد.
با توجه به اینکه در سالهای اخیر قوانین و مقرراتی مانند منع قطع درختان و تنفس جنگلها به تصویب رسیده و لازمالاجراست، لازم است نیروی انتظامی، دستگاههای نظارتی و همچنین قضایی نیز در این امر خطیر ادارهکل مناطبع طبیعی هر منطقه را یاری دهند. به هر حال مبارزه با قاچاق نیازمند یک عزم جمعی است و در این مسیر مردم نیز نباید از مسولیت خود غافل شوند.
انتهای خبر/
نظر شما