معلم سنگدل پدر شاگردش را خفه کرد

تماس عده‌ای از بینندگان این ماجرا با پلیس، پای ماموران قانون را به آنجا کشاند و با باز شدن در صندوق عقب این خودرو، آنها با جسدی روبه‌رو شدند که درون یک پتو پیچیده شده و اثری هم از جراحت روی بدن وی نبود. پلیس آگاهی دست به کار شده و با استعلام شماره خودرو متوجه شد که صاحب جسد مردی به نام محمود است.

کارآگاهان با احضار زرین، همسر محمد بازجویی را از وی آغاز کردند: «‌من نمی‌دانم چه طور این اتفاق افتاده است. آن‌شب من برای رسیدگی به خواهرم که در حال وضع حمل بود به خانه او رفته بودم.» اما ماموران که در تحقیقات خود متوجه وجود اختلاف بین این زوج شده بودند بازجویی‌های بیشتر از این زن را در دستور کار خود قرار دادند: «من با پسری به نام امید ارتباط داشتم.او محمود را کشت.»

دستگیری امید چندان طول نکشید. معلم خصوصی فرزند زرین به این قتل اعتراف کرد: « به خاطر درس دادن به کودک این خانواده به منزل آنها رفت و آمد می‌کردم. بعد از مدتی به زرین علاقه‌مند شدم و با رضایت او با یکدیگر رابطه برقرار کردیم. تا اینکه یک روز زرین به من گفت از تو حامله شده‌ام و شوهرم هم به من مشکوک شده و می‌گوید باید آزمایش DNA بدهی تا مشخص شود این بچه از من است یا نه؟»

امید شب حادثه را اینگونه شرح داد: « با زرین تصمیم گرفتیم شوهرش محمود را به قتل برسانیم. به همین خاطر زرین کلید خانه و سوئیچ اتومبیل محمود را در اختیار من گذاشت و خودش آن‌شب به بهانه وضع حمل خواهرش از خانه خارج شد. من و برادرم، امید به همراه یکی از دوستان‌مان به نام احمد در خانه را باز کردیم و داخل رفتیم. محمود در رختخواب خوابیده بود. من بالای سرش رفتم و در خواب او را خفه کردم.بعد هم جسدش را داخل صندوق عقب ماشینش گذاشتیم و آن‌را به جاجرود بردیم.اتومبیل را به دره انداختیم و به تهران برگشتیم.»

محمود همین ادعاها را با اندکی تغییر در جلسه دادگاه دیروزش که بخشی از آن علنی و قسمت دیگر آن غیرعلنی و در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شده بود، مطرح کرد: «من اعترافات گذشته‌ام را تایید می‌کنم ولی باید بگویم زرین از نقشه قتل شوهرش خبر نداشت.امیر و احمد هم در این ماجرا دخیل نبودند.خود من تصمیم به قتل محمود گرفتم و بقیه متهمان در مقابل عمل انجام شده من قرار گرفتند.»