صنعت برق در پاگرد
صنعت برق کشور مدتها است که در بحران به سر می برد و بارها ادعای چاره اندیشی برای تامین برق کشور و راه اندازی نیروگاه های متعدد از سوی دولتها ارائه شده و در نهایت میبینیم که قطعی برق صنایع برای جلوگیری از بحران خاموشی مصارف خانگی در پیک مصرف تنها راهکار موجود دولتمردان است.
در کنار روند تصمیمگیری برای ساخت و ساز نیروگاههای جدید که اصولاً بر اساس برنامه و اعداد و ارقام اعلامی پیش نمی رود و نیروگاههای موجود نیز روند انحطاط به خود گرفته و مدت هاست که نیازمند قطعات هستند؛ روند تامین قطعات نیروگاهها نیز حیرتانگیز شده است.
تامین قطعات نیروگاهی جوانب متعددی از جلوگیری واردات قطعه در راستای حمایت از تولید داخل و ساخت نیروگاه تا استفاده از قطعات دست دوم نیروگاههای دیگر دارد که خود روند فرسایشی نیروگاهها را افزایش داده است.
همیشه پای یک شرکت در میان است
در این راستا، یک منبع آگاه در گفتگو با عصراقتصاد از شرایط بحرانی تامین قطعات گفت. او در راستای تشریح شرایط موجود در صنعت نیروگاهی کشور معتقد است که دولت با یک برنامهریزی دقیق و حساب شده طی ۳ الی ۴ سال گذشته، بخش خصوصی را به سمتی حرکت داد که مجبور شوند برای تامین برق مورد نیاز خود به ساخت نیروگاه رو بیاورند و بر این اساس نیز قول تامین ۱۰ هزارمگاوات نیروگاه توسط بخش خصوصی را داد.
او روند را اینگونه تشریح کرد که طی چند سال گذشته روند خاموشی در صنایع طی تابستان و سپس به دلیل کمبود گاز در زمستان اتفاق افتاد؛ در همین دوره زمانی بود که دولت تصمیم گرفت تا نرخ برق صنایع را با نرخ خرید تضمینی برق توسط وزارت نیرو برابر کند و شاهد افزایش قیمت هر کیلووات برق از متوسط ۱۰۰ تومان به متوسط ۷۰۰ تومان بودیم.
افزایش قیمت برق صنایع همراه با خاموشیها، خسارتهای چند هزار میلیارد تومانی برای صنایع به همراه داشت و باعث شد، صنایع مانند بسیاری از کشورهای اروپایی به سمت تامین برق خود با تاسیس نیروگاه بروند؛ چراکه عدمالنفس ناشی از تولید به دلیل کمبود و قطعی برق به حدی افزایش یافته بود که حرکت به سمت ساخت نیروگاه صرفه اقتصادی بیشتری داشت.
این منبع آگاه تاکید کرد: با این وجود آنقدر روند ساخت نیروگاه ها با مناقصهها و درخواستها و سنگاندازی های زیاد همراه شد که این امکان برای تامین ۱۰ هزارمگاوات برق از صنایع گرفته شد. دقیقا همینجا بود که بخش خصوصی برای ساخت نیروگاه و تامین قطعات اقدام می کرد و به اسم حمایت از ساخت داخل و با داشتن تنها یک شرکت داخلی از واردات قطعات به انواع مختلف جلوگیری می شد و برای ساخت نیروگاه ها اجازه استفاده از برندهای مطرح که منعی برای همکاری بر اساس تحریم ها نداشتند را نمی دادند و باید قراردادها صرفا با یک شرکت به نام مپنا بسته می شد.
این موضوع در قرارداد با صنایع نیز ذکر شده بود که ساخت نیروگاه باید با اولویت تامین داخلی یعنی شرکت مپنا باشد؛ اما سوال اینجاست؛ آیا تنها یک شرکت توان ساخت این همه نیروگاه به صورت همزمان و تامین این همه قطعات را دارد؟ تاخیر در تحویل نیروگاه ها و پروژه های این شرکت در سالهای اخیر خود گواه شرایط است.
او معتقد است که اگر شرکت مپنا، تولید داخلی قطعات و ساخت نیروگاه ها را بر عهده دارد؛ پس چرا هیچ یک از قراردادهایش ریالی نیست. بارها پاسخ مپنا را مبنی بر تامین مواد اولیه از خارج از کشور شنیده ایم که در کنارش خود را نماد خودباوری معرفی می کند که این یک تناقض بزرگ است.
پرداخت ارزی به شرکت تولید داخلی در حالی است که می توان همان قطعات را از کشورهای خارجی با قیمت مناسب تر و سرعت بیشتر تامین کرد. در حالی که هر شرکت از بخش خصوصی قصد واردات قطعه از خارج را داشته باشد در گمرک مصوبه ای جدید دریافت می نماید که ضرر و زیان آنها را چند برابر خواهد نمود.
از این رو، مجبور شدند تا قطعات را از شرکت داخلی و با ۲ الی ۳ برابر قیمت خریداری کنند. برخی از نیروگاه های قدیمی فقط تجهیز را به این شرکت سپردند و نگهداری با خودشان بود؛ اما مالکانی که تجربه نگهداری از نیروگاه را نداشتند اجبارا نگهداری را به شرکت مذکور سپرده و تامین قطعات نیز ۱۰۰ درصد با همان میزان تفاوت قیمت با خودشان بوده است.
این منبع آگاه درباره عدم مشکل برای تامین قطعات نیروگاهی تاکید دارد که مشکل تامین قطعه نیست مشکل این است که پولی برای تامین قطعات وجود ندارد؛ چراکه مالکان نیروگاه ها هنوز نتوانستند مطالبات خود را از دولت دریافت کنند که تامین قطعات در زمان و روال عادی آن صورت گیرد؛ چراکه نیروگاه ها باید در زمانی مشخص اورهال شده و تعمیرات آنها صورت گیرد اما اکنون شرایط به گونه ای دیگر است و برخی ادعا می کنند که تعمیرات انجام می شود و در برخی موارد شاهد تاخیر ۲ الی ۳ ساله در تعمیرات هستیم.
شرایط بد مالی و قیمت های ۲ برابری تولید داخل و در نهایت جلوگیری از واردات قطعات خارجی باعث شده تا توان مالکان نیروگاه ها کاهش پیدا کند و نیروگاه ها با قطعات قدیمی و یا دست دوم نیروگاه ها دیگر تعمیراتشان انجام شود و یا اصلا نشود.
او می گوید که از ۱۰ سال پیش تاکنون هیچ تغییری در وضعیت نیروگاه ها نبوده و همان حرف ها و مشکلات گذشته همچنان وجود دارد و هیچ یک مرتفع نشده است و همین باعث شده تا طی این مدت بخش خصوصی به این حوزه ورود نکند و هر نیروگاهی که در این مدت ساخته شده در نهایت با ورود دولت به نتیجه رسیده است و از منابع دولت برای آن صرف شده است. ساخت نیروگاه نسبت به هزینه سرمایه گذاری آن در نهایت به ۱ درصد هم نمی رسد و این نوع سرمایه گذاری برای بخش خصوصی به صرفه نیست.
انکار یک واقعیت تلخ
در این راستا به دنبال پیگیری های خبرنگار عصراقتصاد از متولیان این حوزه؛ روابط عمومی توانیر تامین قطعات نیروگاهی را جزو شرح وظایف این شرکت ندانست؛ از این رو، سراغ شرکت مادر تخصصی تولید نیروی برق حرارتی رفتیم و با پیگیری های روابط عمومی این شرکت نیز تنها یک پاراگراف دریافت کردیم: «موردی به نام کمبود قطعات نداریم. قطعات در بازار داخلی و خارجی موجود است و حتی با وجود تحریم ها امکان خرید قطعات از خارج از کشور هم میسر است ولی مساله نقدینگیاست که باید تامینشود.
در بودجه نیروگاه ها این مسایل پیش بینی می شود. بستگی به قیمت قطعه دارد. قطعات ارزان قیمت که به راحتی قابل خریداری است اما گاهی قطعات کلیدی باید تغییر کند.»
در کنار این پاسخ های نصفه و نیمه از متولیان دولتی گفت و گویی با امیر یعقوبی، مدیرعامل شرکت بهره برداری و تعمیرات نیروگاه برق صبا داشتیم که او نیز مشکل تامین قطعات را انکار کرد. او معتقد است که شرایط قطعات نه بد است و نه خیلی خوب، به این معنی که توقع داشته باشید اگر قطعه ای درخواست کردید همین امروز به دستتان برسد؛ قطعات داغ توربین حداقل ۵ الی ۶ ماه زمان نیاز دارد؛ اما آنقدر هم اوضاع خراب نیست.
به گفته یعقوبی، اگر برای تامین قطعات در زمان اورهال از تابستان برنامه ریزی و اقدام شود در زمستان قطعات به دست نیروگاه ها می رسد؛ اما قیمت این قطعات به دلیل تحریم ها گران است.
او می گوید که قطعات ایرانی زودتر از قطعات خارجی به دست نیروگاه ها می رسد و از نظر کیفیتی نیز با نمونه های خارجی برابری نمی کند؛ اما قابل قبول است و کم نمی آورد و از نظر قیمت نیز ۳۰ تا ۴۰ درصد ارزان تر از نمونه خارجی است.
بازار بی رقیب و پای لنگ نیروگاه ها
شنیدن صحبت های ضد و نقیض و دیدن بازارهایی که به نام تولید داخلی از یک الی ۲ شرکت حمایت می شود، نگاه تحلیگران و روزنامه نگاران را با شک و شبهه های بسیاری همراه می کند. اینکه می دانیم مپنا با تمام توانایی و ظرفیتش قطعا نمی تواند یک تنه تمام سفارش ها و قطعات نیروگاهی را تامین کند؛ اما باز هم مانند کودکان پا بر زمین می کوبیم که باید از تولید داخلی حمایت شود.
همین موضوع و عدم دریافت مطالبات باعث شده تا عدم توانایی در خرید قطعه بوجود بیاید و رو به استفاده از قطعات دست دوم نیروگاه دیگر بیاورند که خود استهلاک نیروگاه ها را افزایش می دهد.
در حالی که هنوز شرکت های نیروگاهی بزرگ اروپایی وجود دارند که می توانند با قیمت های مناسب همراستا با تولید داخل به ساخت نیروگاه و قطعات بپردازند و بازاری رقابتی بوجود آورند که هم باعث پیشرفت تولید داخلی می شود و هم می تواند سرعت ساخت نیروگاه ها و ظرفیت های نیروگاهی کشور را افزایش دهد.
نظر شما