مجرد در گفتوگو با تیترکوتاه: برای رفتن به رومانی با غفور مشورت کردم
قلبم همراه تیم ملی است، لیگ ملتها بازی آسان ندارد
مدافع جوان و در عین حال با تجربهی تیمملی والیبال ایران که این روزها تمرکزش را روی درمان کامل آسیبدیدگی و تمرینات منظمش گذاشته است درحالی که اینبار تیم ملی ایران را در رقابتهای لیگ ملتها همراهی نمیکند از پیوستنش به تیم «راپید بخارست» گفت و از لیگ ملتهایی که تک تک بازیهایش حساسیت و سختی بسیاری دارد.
گروه ورزشی تیترکوتاه - نسیم شیرازی: خبر کوتاه بود، «علیاصغر مجرد» لژیونر شد، او که مدتهاست برای دستیابی به سلامتی کاملش تحت درمان است حالا با امیر غفور همتیمی شده تا برگشتش به والیبال را با این خبر غافلگیرانه با انگیزهی بیشتر شروع کرد و این درحالیست که تیم ملی والیبال ایران در لیگ ملتها حضور دارد و جوان ملیپوش کشورمان که دفعهی قبل با وجود مصدومیت کنار تیم ملی ماند اینبار برای بازگشت پرقدرتتر به تیم این دور ماندن از رقابتهای لیگ ملتها را به جان خریده تا روند درمانش اینبار کامل شود. گفتوگوی تیترکوتاه با بلندقامت والیبال ایران را در ادامه خواهید خواند.
شنیدن خبر لژیونر شدنت ناگهانی بود، چطور تصمیم به لژیونر شدن گرفتی؟
طبق معمول هر سال که چند پیشنهاد خارجی دارم امسال هم چند پیشنهاد داشتم و این مورد را بررسی و با امیر غفور مشورت کردم که در نهایت تصمیم به امضای این قرارداد گرفتم. شرایط برای قرارداد من شرایط خوبی هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ تیمی و کیفیت تیم خوب بود.
از کی به تمرینات تیمت اضافه میشوی و لیگ چه زمانی شروع میشود؟
به امید خدا از شهریور باید به تمرینات تیم اضافه شویم که مسابقاتش تقریبا از مهر یا آبان شروع میشود و تا اردیبهشت ادامه دارد. یعنی از لیگ ایران بیشتر ادامه دارد.
از دلایل انتخاب تیم راپید بخارست و اولین تجربهی لژیونر شدنت بگو.
دوست داشتم خیلی زودتر از اینها لژیونر شوم ولی بنابهدلایلی قسمت نمیشد. لژیونر شدن یک چالش جدید است که واردش شدم و امیدوارم که بتوانم در تیم جدیدم خوب بازی کنم تا پرچم والیبالیستهای ایران و کشورم را بتوانم بالا نگه دارم، چون بازیکنان ایرانی که در اروپا همیشه بازی میکنند مورد توجه قرار میگیرند و همیشه گفتهاند که اینها بازیکنان خوبیاند و من امیدوارم بتوانم بهترین عملکردم را به ثبت برسانم و دوست دارم تجربه و چالش خوبی را پشت سر بگذرانم.
با امیر غفور همتیمی شدی، این همتیمی بودن کمکی به عملکرد بهتر خودت و امیر غفور میکند؟
بله امیر غفور یک ستون برای هر تیم است و یکی از بهترین پشت خط زنهای حال حاضر آسیا و دنیاست به نظر من و لیگ سال گذشته هم عملکرد خوبی داشت و به نظرم در لیگ پارسال یکی از دلایل قهرمانی تیمش بود. وجود امیر غفور در تصمیمم برای رفتن بیتاثیر نبود و تصمیم گرفتیم کنار هم باشیم، همدیگر را کمک کنیم تا به امید خدا نتایج خوبی را برای این تیم بهدست آوریم.
در حال درمان مصدومیتت هم بودی، الان هم تمرینات فشردهای را آغاز کردی، از روند درمان و تمریناتت بگو.
شرایط الان من خیلی خوب است و بعد از اتفاقی که برای پایم افتاد و تجربه ای که از سال گذشته به دست آوردم سعی کردم برای روند درمانم و اینکه بخواهم زودتر به زمین والیبال برگردم عجله نکنم تا پله پله و آرام آرام پیش بروم و خداراشکر خوب بوده و با چند دکتر ایرانی هم کار انجام میدهم که شرایط خوب پیش رفته و از روند درمانم راضیام و امیدوارم زود برگردم. پرش ها و خیلی از کارهایم را انجام میدهم و هیچ مشکلی برایش ندارم.
از آنجایی که جزو بچههای اردوی تیمملی برای لیگ ملتها نبودی کلی حرف و حدیث ایجاد شد و خودت هم از این حرفها ناراحت شده بودی، چرا این حرفها بود در حالی که از مدتها قبل گفته بودی تا سلامتی کامل صبر میکنی تا برای کسب سهمیه بجنگی؟
متاسفانه دو سال پشت هم که این اتفاق برایم افتاد و یک مقداری بدشانسی و بدبیاری آوردم طبیعتا هجمهها هم در این مورد بالا میرود، چون خیلی ها از خیلی موارد خبر ندارند. مثلا من پارسال که به تیم ملی ملحق شدم هدفم این بود که به تیم کمک کنم. باید بعد از 9 ماه تمریناتم را شروع میکردم ولی به خاطر تیم ملی بعد از 7 ماه وارد پروسهی تمرین شدم که این خطر بزرگی برای سلامتیام بود ولی به جان خریدم و فشار زیاد را از روی پایی که عمل شده بود برداشتم و روی پای چپم انداختم که استخوان پایم ترک خورد، از قبل کمی درد داشتم ولی بدتر شد. یک جاهایی آدم ناراحت میشود، شاید خیلی ها از خیلی موارد خبر نداشته باشند ولی هدفم جنگیدن برای تیم ملی کشورم بود و ما همه سرباز تیم ملی هستیم ولی روز به روز تلاشم را برای بهتر شدن انجام دادم و اگر روزی صد در صد خوب باشم با آمادگی کامل وارد تیم میشوم.
وضعیت روحی الانت چطور است؟
وضعیت روحیام در حال حاضر خداراشکر خوب است.
از تیم ملی و لیگ ملتها بگو، تیم ملی درغیاب تو شروع چندان خوبی نداشت!
چندباری سرتمرینات و پیش بچهها رفتم و با اینکه خودم دوست داشتم در اردو باشم اما قبل از شروع اردوها با سرمربی تیم ملی صحبت کرده بودم و از او برای نرفتن به اردو تا کامل شدن درمانم اجازه گرفتم. ما همه سرباز تیم ملی هستیم و چه من باشم چه بازیکن دیگری باید در اختیار تیم ملی باشند. آقای عطایی هم حرفهای من را قبول کرد. راستش لیگ ملتها همیشه سخت است و تیم ملی ده تا پانزده بازی خیلی سخت دارد که باید قدم به قدم همه را بگذراند و به نظر من بازی راحتی هیچ موقع وجود ندارد. وقتی وارد لیگ ملتها میشوی چه با استرالیایی که تیم آسیاییست و چه با آمریکا و لهستان بازی کنی همه بازیها سخت است. طبق صحبتهایی که با بچه ها داشتیم خداراشکر شرایط همه بچهها خوب است و با هم صحبت کردیم و امیدوارم همهی بچهها بهترین عملکردشان را داشته باشند و بهترین اتفاقها برایشان بیفتد و ایران ببرد و پرچم کشورمان بالا برود. خیلی دوست داشتم کنار بچهها باشم ولی متاسفانه نشد ولی قلبم با تیم ملی است وامیدوارم موفق باشد.
نظر شما