سرپرست تیم ملی والیبال جوانان در گفتوگو با تیتر کوتاه:
تفاوت تیمهای جوانان و بزرگسالان همدلی و رفاقت است
پیشکسوت و سرپرست تیم ملی جوانان والیبال ایران معتقد است برخلاف این تیم همدلی و رفاقتی بین ملیپوشان بزرگسال وجود ندارد.
گروه ورزشی تیترکوتاه - نسیم شیرازی: سرپرست تیم ملی والیبال جوانان ایران هنوز هم وقتی از قهرمانی تیم ملی جوانان صحبت میکند از تمرینات طاقت فرسای جوانان بلند قامت میگوید که همدل و همقسم میخواستند که جام قهرمانی را از آن خود کنند و اینکار را به بهترین نحو هم انجام دادند، بدون باخت و با اقتدار ایستادن روی سکوی قهرمانی داغی که تیم ملی بزرگسالان بر دل اهالی والیبال و دوستداران ورزش گذاشت را مرهم گذاشت و این را اعضای تیم ملی جوانان به خوبی میدانند. آنها به گفتهی حسین حسینی از همینحالا برای حفظ اقتدارشان محکم ایستادهاند همانطور که از پس فشار تمرینی کادر فنی جوانان برآمدهاند.
حسینی به خبرنگار تیترکوتاه گفت: اگر تیمی بخواهد در قهرمانی جهان شرکت کند باید تمام برنامهریزیهایش جهانی، دقیق و هدفمند باشد. این کار را از همان روز اول یعنی نهم فروردین انجام دادیم و سرمربی و من همان روز اول به بچهها گفتیم که در ۶ اردوی پیش رو بند کفشتان را برای طلا ببندید و هدف قهرمانی است و گرفتنش به این سادگی نیست. تلاش، تلاش و تلاش میخواهد و این را برای درونی سازی در مغز بچهها هر روز در جلسات توسط کادر فنی عنوان میشد.
سرپرست تیم ملی جوانان ایران افزود: این هدفگذاریها و همقسم شدن بازیکنان و کادرفنی از همان اول انجام شد و در همین مسیر سرمربی تیم دو آنالیزور به ترکیب اضافه کرد تا آنالیز تمام بازیهای لهستان و بلغارستان که قهرمان و نایب قهرمان بودند و بازیهای برزیل، آمریکا و ایتالیا را بیاورند و از همان موقع برای دور دوم رقابتها برنامهریزی کرده بودیم چرا که در دور اول تیمهای درجه دو بودند و کار خیلی سختی را نداشتیم. آنالیزورها شبها فقط دو ساعت میخوابیدند تا در پایان ۱۵ روز اول اردوی نخست تک تک تیمها و بازیکنان را آنالیز کردند و تمام بچهها آنالیزها را هر شب میدیدند تا ترس از وجود بازیکنان جوان هم برای مقابله با بازیکنهای بزرگ دنیا بریزد. تمرینات بچهها واقعا طاقت فرسا بود، من حتی همین الان هم که دربارهاش حرف میزنم دلم برای بچهها میسوزد، حتی در آن ۲۰ روزی هم که خارج از کشور بودیم بچههای ما فقط دو ساعت استراحت کردند که دو ساعت استراحتشان یک شب شام برای رسیدن به مرحلهی یکچهارم بود. اصلا بچهها تفریح غیر از اردویی نداشتند، تفریحهای اردویی مثل جشنتولدها، یک جلسه سینما بود ولی استراحت و رها بودن اصلا درکار نبود چرا که تصمیم اینبود که سفت و سخت برای قهرمانی جهان بجنگیم.
او برای رسیدن به قهرمانی به تدارکات خوب هم اشاره کرد: مرحلهی بعدی تدارکات خوب بود که ممنونم از رئیس و دبیر فدراسیون والیبال که هر وقت هر برنامهای که سرمربی میگفت و من نامهاش را مینوشتم بدون استثنا برایمان فراهم میشد. یک جایی در فروردین و اردیبهشت ۶ تیم در اردو بودند ولی با اینحال که سرویس دادن تمام تیمها کار بسیار سختی بود ولی خوشبختانه اینکار به خوبی انجام شد. فعل خواستن در وجود بازیکنان ما بود و تمرینات هم همانطور که گفتم طاقت فرسا که به خاطر همین سخت بودن چند مصدومیت هم در اردوها داشتیم و بچهها در هفته یکی دو نفر مصدوم میشدند که برای گرفتن عکس و ام آر ای به بیمارستان میبردیم و درمان میکردیم، البته کنار تیم هم همیشه دکتر و فیزیوتراپ وجود داشت و هوای بچهها را تحت هر شرایطی داشتیم.
حسینی که مربیگری در تیمهای مختلف والیبال را هم پشتسر گذاشته است تاکید کرد: موفقیت تیم ما همدلی و همفکری کادر فنی است. نمیخواهم بگویم در تیمهای ملی ما بلکه حتی در تیمهای باشگاهیمان هم بعضی اوقات میبینیم که مربی با کمکش، کمک با کمکهای دیگر و حتی با اینکه سرمربی نفرات را انتخاب میکند ولی متاسفانه در بعضی از تیمها میبینیم که همدیگر را قبول ندارند و به یکدیگر گوش نمیکنند. باید از مدیر فنی تیممان تشکر کنم که در اوقات حساس با سرمربی تیم مشورت میکرد و چون همدیگر را قبول داشتند هر صحبتی انجام میشد با هم بحث و تصمیمی که از دل صحبتها گرفته میشد را تمام کادرفنی اجرا میکردند و همدل بودند. این خودش باعث میشد بازیکنان ببینند که کادر فنی همه پشت یکدیگر هستند و حرفشان یکی است که بازیکن مجبور میشد حرف تک تک اعضای کادر فنی را بپذیرد. این همدلی به تک تک بازیکنان هم سرایت کرده بود و من با این سابقهی ۴۰ سالهی مربیگری و سرپرستی میتوانم بگویم این تیم یکی از تنها تیمهایی بود که میدیدم اگر یک نفر در تعویض جایش را به نفر بعدی میدهد با خوشحالی اینکار را انجام میدهد و رقابت با هم برایشان معنایی نداشت و به خاطر رفاقتشان به یکدیگر برای بالا آمدن و پیشرفت کمک میکردند.
وی دربارهی قهرمانی مقتدرانه تیم ملی با همدلی تیم هم یاداور شد: در مسابقات اصلا باخت نداشتیم و در ۶ اردویی که داشتیم نزدیک به ۱۲ مسابقه دادیم که در آن مسابقات تدارکاتی هم نباختیم. حتی در بلغارستان هم در دیدار تدارکاتی باخت نداشتیم. البته اتفاق نازاحت کنندخ و شوک برای تیم ما و بازیکنان قبل از شروع هفتهی اول اتفاق افتاد که "یوسف کاظمی" سرعتیزن ما که یکی از مهرههای بسیار مهم تیم هم بود در مسابقه تدارکاتی با برزیل پایش آسیب دید که ضربهی روحی بدی به بچهها برای هفتهی اول بود و شرایط هم سخت شد ولی با موافقت بهروز عطایی، "خانزاده" از آمریکا آمد و در دوم به ما کمک کرد.
صحبت از بهروز عطایی شد و او در پاسخ به سوال تیترکوتاه در مورد تیم بزرگسالان و دیده نشدن اتحاد بینشان اظهار کرد: قبل از تیم بزرگسالان ما تمرین داشتیم و شاهد تمریناتشان از نزدیک بودم و زحمات بهروز عطایی و مربیان را دیدم ولی یکی از عواملی که فکر میکنم بچهها در تیم بزرگسالان نتیجهی خوبی نگرفتند رفیق نبودن و مچ نبودن زیاد بازیکنان با هم بود. این البته اعتقاد شخصی من است که حداقل در داخل زمین همدل و رفیق نبودند که این روحیهی یکی بودن باید در تک تک بازیکنان به وجود آید و تیم باید به معنای واقعی کلمه تیم باشد، از سرمربی تا آخرین مهرهی تیم باید یک واحد باشند که این را من در وجود بچههای بزرگسال کمتر دیدم.
او به خوبی از نقش قهرمانی تیمشان در مرهم گذاشتن روی داغی که تیم ملی بزرگسالان بر والیبال ایران گذاشت هم آگاه است و در اینباره بیان کرد: تیم ما قهرمانیاش زمانی نمایان شد که تیم بزرگسالمان مقداری در لیگ ملتها ضعیف کار کرد و نتیجه هم نگرفت. البته که در امریکا مشخص بود چرا نتیجه نگرفت چون تیم دست و پا شکسته هم سرمربی نداشت و هم بعضی بازیکنان مصدوم بودند که همه چیز دست به دست هم داد تا تیم بزرگسالان نتیجه نگیرد و خب تیم جوانان در رقابتهای جهانی نتیجه گرفت و جو والیبال در ایران خوشبختانه یک مقدار تغییر کرد. تبریکهای زیادی هم دریافت کردیم که این به بالا رفتن روحیهی بچهها کمک خواهد کرد و برای آینده تشویقشان میکند.
حسینی در پاسخ به این سوال که آیا بهروز عطایی باید از وجود بازیکنان تیم ملی جوانان استفاده کند یا خیر تصریح کرد: فکر میکنم بهروز عطایی باید سه یا ۴ نفر از بازیکنان تیمملی جوانان را به اردوی بزرگسالان دعوت کند چون در آینده ۴ یا ۵ نفر از این بچهها به درد والیبال حداقل سه یا ۴ سال دیگر میخورد اگر که نگویم حتی برای سال آینده هم کمک خوبی خواهند بود. بیشتر این بچهها به تیم ملی بزرگسالان راه پیدا میکنند ولی در همین چند ساله چند نفر از بچهها میتوانند کمک خوبی به تیم ملی بزرگسالان باشند. فکر میکنم آقای عطایی چون از نزدیک تمرینات جوانان را دیدند و حتی در اردوها یکی دو بازیکن را انتخاب کردند که باعث روحیهی بچهها هم شده بود و وقتی در اردوهای بزرگسالان تمرین میکردند با یک شخصیت و اعتماد به نفس بیشتر به اردوی جوانان برمیگشتند خود به توبی از توان این بچهها آگاه است.
او از مسئولان هم انتظار دارد: امیدوارم که حمایت و ساپورت بچههای ما ادامهدار باشد، البته که اگر ساپورت مالی هم شوند که خیلی عالی است ولی بزرگترین هدیهای که به این بچهها میدهند معافیت سربازیشان است که فدراسیون دنبال این کار است. خود فدراسیون هم به دنبال تجلیل از این بچهها هست و حتی روزی که فرودگاه رسیدیم هم تجلیلی انجام شد و هدایایی همان روز دادند که از آقای داورزنی ممنونم. بدشانسی ما این بود که وقتی به تهران آمدیم مصادف با فوت پدر آقای داورزنی شد که نبودند و همینجا دوباره به او تسلیت میگوییم.
حسینی در پایان به دانش بالای کادر فنی تیم ملی جوانان اشاره کرد: کادر فنی تیم ملی جوانان گروه بادانشی است که مسلط به علم روز و اهل مطالعه هستند و تمام برنامهریزی که میکردند درست بود، تفریح به موقع در کنار کار طاقت فرسا کمک کرده بود تا بچهها روحیه داشته باشند. به اعتقاد من هم تفریح بچهها و هم تمرینشان و از همه مهمتر تغذیه کاملشان به موقع و خوب بود که باعث شد بچهها چیزی کم نداشته باشند. بچهها هر چه میخواستند برایشان آماده میشد. این را هم دوباره تاکید کنم که چندین بار در مسابقات جهانی شرکت کردم و این رقابتها در تمام ردههای سنی کار بسیار سختی است و تیمهای ایتالیا، برزیل و آمریکا همه با برنامه ریزی میآیند. تیم ایتالیا با آقای ولاسکو ۱۶ نفر همراه تیم آمده بودند که وقتی ما با ده نفر همراه موثر میخواستیم اعزام شویم فکر میکردم تعدادمان زیاد است ولی ایتالیا با ۱۶ همراه در این مسابقات بود که نشان از اهمیت بالای مسابقات دارد. بچهها مزد کار طاقت فرسایشان گرفتند، نوش جان ملت ایران و امیدوارم تمام این بازیکنان را در تیم ملی بزرگسالان ببینیم.
نظر شما