دارنده تندیس جشنواره تئاتر صحنه ای کشور در گفت و گو با تیترکوتاه:
سهمی از اجرا در تالارهای تئاتر پایتخت می خواهیم/ از مسئولینی که به فکر نیستند، توقعی ندارم
حکمت شیردل گفت: بله می توانم به جرات بگویم خواسته تمام گروه های تئاتر در استان ها هست که دوست دارند و می خواهند سهمی از اجراهای عمومی روی صحنه های تئاتر پایتخت داشته باشند که اگر حمایت مسئولان هنر تئاتر کشور نباشد این امر محقق نخواهد شد و امیدوارم به این مهم دست یابیم.
![سهمی از اجرا در تالارهای تئاتر پایتخت می خواهیم/ از مسئولینی که به فکر نیستند، توقعی ندارم](https://cdn.titrekootah.ir/thumbnail/0eOToPCUrSyT/thcIWBsskibWtGi05U8Jw_OsoV0LwhTn8CMvp_6uEZREJTOH4loqm0BBRG-3h6-_KIxmZZ5vIxGL_aYSR-VrBI-3zdnEHO5F/photo_2025-02-05_13-30-39.jpg)
تیترکوتاه – نسیم شیرازی: «آداب شکار روباه» تندیس جشنواره تئاتر صحنه ای کشور را هم شکار کرد تا آداب این حضور را با تمام وجود به جا آورد. ۴ کاندیدا و دو تندیس برای این نمایش شاهکار اهالی تئاتر خراسان شمالی بود که محمد شاکری و تیمش به خوبی از عهده آن برآمدند. تا جایی که حکمت شیردل میان قدرتمندان تئاتر کشور توانست تندیس بازیگری مرد این جشنواره را از آن خود کند و حق تئاتر استان را از صحنه کشوری این گونه با اقتدار بگیرد. او که همراه هم تیمی هایش در این نمایش تمام لحظه های قبل از اجرا را مانند یک تیم ورزشی حرفه ای منظم و روی روتین یک تیم حرفه ای گذراندند، توانستند با همدلی و اتحاد کاری کنند کارستان تا نام خراسان شمالی را روی صحنه کشور فریاد بزنند. «حکمت شیردل» که از کودکی روی صحنه های تئاتر درخشیده و جوایز مختلفی را هم از آن خود کرده است حالا در کشور هم به آن چه می خواست رسیده و حالا باید دید تئاتر کشور تا چه حد قدر سرمایه هایی چون حکمت شیردل را خواهد دانست و آیا این بازیگر حرفه ای را فراموش خواهند کرد و یا پر پرواز به او داده خواهد شد. گفت و گوی تیترکوتاه با بازیگر اول مرد تئاتر صحنه ای کشور را در ادامه خواهید خواند.
رمز این تاریخ سازی چه بود؟
پیشکسوتانی که در گذشته زحمات بسیاری را متحمل شدند و بدون امکانات و در جغرافیای محرومیت پی تئاتر منطقه را درست ریختند. در ادامه جوانان که کسب علم شان را در حوزه تئاتر ادامه دادند و در حال حاضر جزو نخبه های این رشته هستند.
و تندیس را از آن خودت کردی.
آداب شکار روباه نتیجه یک کار کاملا گروهی بود. باید بگویم هم تیمی ها و هم گروهی هایی دارم که بی تملق بهترین هستند، چه در گریم، چه موسیقی و پوستر، لباس، دکور، نور و تهیه کنندگی. پارتنرهایی که در کنارشان اعتماد به نفس دارم، احسان کمالی و آزاده حیدرزاده بی تعارف از بهترین های کشور هستند، عواملی که دست به دست هم می دهند تا همه چیز سرجایش قرار گیرد و در نهایت ناخدایی که این کشتی حرفه ای را درست هدایت می کند، یعنی کارگردان محمد شاکری که این کار را به درستی انجام می دهد. بگذارید برای این توضیح مثالی بزنم؛ این کار مانند بازی فوتبال است که با برنامه ریزی درست توپ را به دروازه می رسانند و فوروارد گل را می زند، من آن فورواردی هستم که توپ هدفمند به من رسید و توانستم آن را با سر به گل تبدیل کنم که این نشان دهنده یک تیم قوی است، همه کارشان را درست انجام دادند تا گل را به ثمر برسانم. گرچه گل به نام من ثبت شده ولی یک تیم پشت آن است.
کار با محمد شاکری چطور است؟
محمد شاکری بسیار متعصب، حرفه ای و دقیق، مغز متفکر و نخبه ای ایده پرداز است. انسانی که در سمت کارگردان نمایش حس پدر و یا مادر و بهتر بگویم والدین را نسبت به گروه، بازیگران و نمایشش دارد.
عکس العمل داوران را بعد از اجرا دیدی؟
دقیقا بعد از آخرین صحنه ی نمایش چون محل نشستن داوران را دیده بودم ناخودآگاه چشمم به عکس العمل شان بود، چشم های پر از اشک آزیتا حاجیان که ایستاده و هیجان زده تشویق مان میکرد و چهره ی راضی و برق چشمان هدایت هاشمی نظرم جلب کرد، آن لحظه دیگر به باقی داوران دقت نکردم. بعد از نمایش هم پشت صحنه آمدند و خانم حاجیان گفتند امشب درخشیدید.
در پایان اختتامیه با آزیتا حاجیان صحبتی داشتید، آن جا چه گفتید و شنیدید؟
به او گفتم از شما برای اعتمادتان ممنونم و او گفت «تشکرت را با اجرای خوبت انجام دادی، کیف کردم از انسجام گروهی و تیمی که کارش را بلد بود».
موقع اهدای تندیس از «خراسان شمالی» گفتی.
بله، با توجه به این که مجری برنامه علی ضیا تا قبل از اعلام جایزه ما، از تقریبا تمام استان های کشور اسم می برد و جمعیت زیادی را به شور می آورد احساس غربتی به من دست داد که ناخوداگاه عنوان محروم ترین استان کشور در ذهنم نقش بست و این بود که باعث شد با سر بالا به پشتوانه ی مردم شریف استانم که نام استان فرهنگ ها را یدک می کشیم خطاب به مجری برنامه و حاضران اسم استانم را با غرور فریاد بزنم.
و سهم خواستی برای اجرای گروه های استانی در تالارهای تئاتر تهران؟
بله می توانم به جرات بگویم خواسته تمام گروه های تئاتر در استان ها هست که دوست دارند و می خواهند سهمی از اجراهای عمومی روی صحنه های تئاتر پایتخت داشته باشند که اگر حمایت مسئولان هنر تئاتر کشور نباشد این امر محقق نخواهد شد و امیدوارم به این مهم دست یابیم.
فکر می کردی جایزه ی این رویداد بزرگ تئاتری کشور را بگیری؟
خب بزرگان تئاتر کشور در سمت های کارگردان و بازیگر حضور داشتند و جایزه گرفتن کار سختی به نظر می رسید، ولی صادقانه بگویم بله فکر می کردم جایزه بگیرم.
حتی تندیس؟
واقعیتش انتظار گرفتن تندیس را در بین این کاندیداها که هر کدام شان وزنه ی سنگینی در تئاتر کشور هستند نداشتم.
مردم خراسان شمالی هم با شادی ات شاد شدند و در فضای مجازی سنگ تمام گذاشتند.
از کلمات تعارف گونه و کلیشه ای خوشم نمی آید ولی بی اغراق شرمنده لطف مردم شدم و بار مسئولیتی که هم سنگین است و هم کار را برایم سخت می کند بیشتر از همیشه روی دوش هایم گذاشته شده است. بعد از اجرای نمایش و قبل از اختتامیه با حس دو گانه ی این که در جشنواره باشم یا نباشم روبرو بودم و در مصاحبه ای گفتم امیدوارم بتوانم رسالتم را ادا کنم و حالا خوشحالم از این که جایزه مردمان فرهنگ مدار و غنی از آداب پارسی خراسان شمالی را من امانت داری کردم.
حمایت مسئولان چطور بود؟
قبل از اعزام گروه شرایط بسیار بدی داشتیم، در حد دغدغه ی هزینه اتوبوس، لطفا دقت کنید از اتوبوس صحبت می کنم نه هواپیما. هزینه اسکان خارج از برنامه جشنواره تا اختتامیه را هم داشتیم و شاید بگویم استرس این موضوع بیشتر از استرس اجرا و مسابقه بود. فکر می کنم به همین چند جمله بسنده کنم کافی است.
ولی حالا نوبت مسئولان است، چه توقعی از آن ها می رود؟
هیچی، هیچ توقعی از مسئولانی که به فکر نیستند ندارم. البته این را بگویم مردی از جنس مسئولان و پشت میز نشین در سه چهار اثر این گروه حمایت خارج از مسئولیت هم حتی داشته که بخش اعظمی از دغدغه های ما را او مرتفع کرد. آن هایی که من را می شناسند می دانند اهل تملق و زیاده گویی برای تشکر نیستم ولی نمی شود از دلسوزی، حمایت و مسئولیت پذیری «محمد ولیان» نگفت. این موضوع ربطی به رابطه دوستی ما ندارد، جملات بالا برای یک مدیر هم استانی من است.
فردای تئاتر خراسان شمالی بعد از موفقیت بی سابقه اخیر، چگونه باید باشد؟
حتما جوان هایی با استعداد در حال حاضر در خراسان شمالی هستند که بیشتر از پیش سودای فتح قله های هنر این کشور مخصوصا تئاتر را دارند. استنادم بر صحبت هایم تعداد فارغ التحصیلان در حوزه تئاتر و جوانان فعال آن است که اگر این موج و این جریان مدیریت درستی داشته باشد مسیر این موج به اقیانوس می رسد اما چنانچه این جوان ها را در نیابیم لیسانس های تئاتری را خواهیم دید که احتمالا در رشته های خارج از تخصص شان شاغل خواهند شد. این شوخی نیست که هوش مصنوعی به تمام هنرهای جهان دست یافته و می شود گفت به سخره گرفته است غیر از هنر ناب و باستانی نمایش. همانطور که می دانید این روزها تب هوش مصنوعی تمام دنیا را برداشته است چنان که یک کودک ۹ ساله هم در گوشی تلفن هوشمند خود به راحتی می تواند موسیقی و فیلم بسازد اما هنر نمایش به خاطر حس دو طرفه ی تماشاچی و هنرمندان و جنس ناب دست نخورده قابلیت تحلیل و هوشمندسازی توسط هوش مصنوعی را ندارد پس ما در آینده نه چندان دور به جوانان علاقه مند، آگاه و تحصیل کرده این رشته نیازمند هستیم.
حرف پایانی شما برای این گفت و گو
جا دارد در این موقعیت نام ببرم از اساتید تئاتری که بی مهابا و عاشقانه پی و شالوده درست این هنر را در استان بنا نهادند. اساتیدی چون جمشید داورپناه، منوچهر محمدپور، غلامرضا داورپناه، بهمن توکل، مرحوم حسن فدایی، استاد مهنانی، علی فرحی، علیرضا صمدی شادلو، رضا فیروزه، علیرضا فیروزه، علی یزدانی ... و نسل بعد از آن ها علی عابدی، حسن عابدی، مینا احمدی، بهزاد عزیزی، امین فرحی، عباس کریمی، تقی آریان، فاطمه دلیر یساولی و ... و یاد کنم از اولین کارگردانی که در سال ۱۳۷۳ استعداد من را کشف و همان موقع اولین جایزه بازیگری دانش آموزی خراسان بزرگ را در سمت بازیگر دریافت کردم، رضا لنگری عزیز هر جا هست سلامت و بهروز باشد.
نظر شما