تا کی بنویسیم تماشاگرنما؟!

نسیم شیرازی - کارشناس و خبرنگار حوزه ورزش

تماشای فوتبال قرار است به نشاط و شور اجتماعی کمک کند، قرار است محلی برای گذراندن ساعتی فارغ از مشکلات اجتماعی و اقتصادی برای مردان و زنان باشد، فوتبال قرار بود از رقابت داخل زمین و رفاقت بیرون زمین بدون آسیب رساندن به یکدیگر بگوید ولی حالا مساله تماشاگرانی که انگار آمده اند تا خشم شان را در زمین فوتبال فرود آورند تبدیل به یک مساله اساسی برای فوتبال دنیا به خصوص فوتبال ایران شده است. این رفتار فقط متلق به دربی هم نیست، دربی ها مشت نمونه خروار را نشان می دهند و همین الان با یک جستجوی ساده در گوگل می توانید ضرب و شتم های تماشاچیان و حتی بازیکنان و مربیان را به عنوان حاشیه های فوتبال ایران ببینیم و بخوانیم.

مساله این جا است که بازتاب این موضوع در دربی ها بسیار زیاد است ولی دلیلی بر نبودنش در سایر بازی ها نیست ولی موضوع از جایی پررنگ تر می شود که یک سنگ یا بطری آب روی سر و صورت بازیکنان فرود می آید. انگار مشتی آدم که تفریح کردن را بلد نیستند روی سکوهای زمین فوتبال نشسته اند تا قدرت دست و نشانه گیری شان را نشان دهند و احتمالا از این فرود دقیق هم یکدیگر را تشویق کنند و چه اهمیتی دارد که آن پایین جان یک انسان است؟ این خشم و تفریح نا به جایی که در زمین فوتبال فرود می آید چه زمانی قرار است درست شود؟ اگر یک تماشاچی آنقدر از خودش بی خود است که نمی تواند خشمش را کنترل کند اصلا روی سکوهای فوتبال و یا خیابان های شهر چه می کند، اصلا خشم نه بیایید بگوییم اصلا برای تماشاگری که تفریحش آسیب رساندن به دیگر است نباید چاره ای اندیشیده شود؟

نسیم شیرازی

در همین رفتارهای زشت و دور از شان هواداری است که باید ببینیم نقش کانون های هواداری روی سکوها چیست؟ البته که این کانون ها در ایران تعریف درستی ندارند ولی مگر بخشی از رسالت این کانون ها نهادینه کردن رفتار درست تماشاگران نیست؟ هوشمندسازی ورود هواداران که همین چند ماه پیش به واسطه رفتار زننده هواداران تیم زردپوشان در جریان بازی برگشت پرسپولیس و سپاهان رخ داد به کجا رسید؟ مگر قرار نبود بلیت فروشی ها اصلاح شود و هوشمندسازی ورودها کنترل شود؟ در باشگاه های بزرگ دنیا مانند منچستریونایتد نظارت روی رفتار هواداران به طور جدی انجام می شود تا در صورت هرگونه رفتار غیر حرفه ای اقدامات انضباطی انجام شود. اقدامات انضباطی که از قبل موارد تخلف و میزان جرایم آن مشخص شده است و همین می تواند به عنوان یک نیروی بازدارنده اعمال شود ولی این موضوع روی سکوهای فوتبال ایران انگار هیچ اهمیتی ندارد! باشگاه تاتنهام هم رفتار قابل توجهی دارد که در آن استعمال دخانیات و یا تماشای ایستاده بازی ابتدا تذکر کتبی و بعد از ۴ تکرار محرومیت را در پی دارد و اگر موارد انضباطی بیشتر باشد جلسات محرومیت هم طولانی تر می شود ولی حالا در ایران هوادار مشخصی به دلیل توهین آشکار محروم از حضور در ورزشگاه می شود ولی خیلی زود او را روی سکوهای ورزشگاه می بینیم و با این سطح از ساده انگاری در این موارد انتظار سکوهایی آرام در رقابت های حساسی چون دربی را هم داریم؟

هرچند به گفته برخی از کارشناسان این حوزه سطح سواد هواداری فوتبال آنقدر پایین هست که شاید حتی محرومیت ها و جریمه ها هم نتواند در حال حاضر این مسیر زشت را کنترل کند ولی بالاخره باید از یک جایی این فرهنگ سازی شروع شود. شاید هم باید این فرهنگ سازی ابتدا از مدیران باشگاه ها شروع شود که کل کل های ورزشی را با میدان جنگ اشتباه نگیرند تا این موضوع در دل هواداران تیم ها هم نهادینه شود. بعضی از کارشناسان معتقدند اگر سال ها است که در ورزشگاه‌های ایران شاهد پرتاب سنگ و بطری به درون زمین هستیم، نشان از خشونت و پرخاشگری است. در واقع ما حتی روی سکوهای ورزشگاه‌ها نیز با کشورهای توسعه یافته اختلاف داریم و تماشاگر ما نمی‌تواند درک درستی از محیط و توانایی انتخاب رفتار درست در موقعیت‌های مختلف داشته باشد و در نتیجه احساسات و هیجانات خود را در مسیر مثبت کنترل نمی‌کند و می توان گفت این خشم انفجاری که از سوی تماشاگران در ورزشگاه‌ها می‌بینیم برگرفته از غفلت مدیران طی سالیان گذشته است. همچنین مدیریت ورود به ورزشگاه می تواند نقش بسزایی در آرامش تماشاگران داشته باشد، جایی که همه برای ورود زودتر یکدیگر را هل می دهند و یا برای جا گرفتن می دوند این سطح از ناآرام بودن هم شاید اتفاق عجیبی نباشه، چه می شود هوادار برای ورود به ورزشگاه بداند صندلی اش کجاست تا ساعت ها پشت در ورزشگاه نگران و منتظر ورود نباشد، چه می شود اگر خدمات در خور تماشاگر ارایه شود و نظافت صندلی‌ها و محیط تا حضور یگان ویژه و مسئولان راهنمایی همه با احساس اطمینان برای تماشای یک بازی جذاب باشد نه این که حتی بازیکنان داخل زمین هم نگران این باشند که کی سنگی به سوی شان پرتاب خواهد شد؟

در این میان نقش لیدرها را هم نباید دست کم گرفت، لیدرهایی که طی سال های اخیر در بسیاری از باشگاه ها خود عامل آشوب های استادیومی بوده اند و نقشی در آرام سازی جو ورزشگاه و هواداران نداشته اند، مثلا در همین دربی درگیری لیدرهای آبی پوشان با هواداران خودی به قدری ناراحت کننده بود که در واقع روی پررنگی از لیدرهای حال حاضر باشگاه های ایران را نشان می دهد.

حضور خانم ها و خانواده ها در ورزشگاه می تواند به کم تر شدن این جدال و جنگ قدرت مردانه روی سکوها کمک کند و شاید یکی از اتفاق هایی که باید زودتر از این در استادیوم ها می افتاد حضور خانواده ها در ورزشگاه بود که همین حالا هم با اما و اگر و بودن و نبودن هایی که اتفاق می افتد نمی گذارد تاثیر مثبتی که در گذر زمان ممکن است شاهد آن باشیم را رقم بزند.

حالا باید دید این کم جان بودن فرهنگ هواداری در فوتبال ایران به همین شکل قرار است ادامه پیدا کند و یا بالاخره تدبیری برای این مشکل جدی روی سکوهای استادیوم خواهد شد؟

نسیم شیرازی
دیگران می‌خوانند
اینستاگرام تیتر کوتاه

نظر شما

اخبار
اخبار