گزارش تیترکوتاه از نیمقرن حسرت؛
چرا المپیک بازهم از کف رفت؟
۴۸سال، یعنی نزدیک به نیمقرن است که رویای رسیدن امیدها به المپیک نقش زده میشود ولی هربار چیزی مانع از این اتفاق مهم گشته است.
گروه ورزشی تیترکوتاه – نسیم شیرازی: ۴۸سال، یعنی نزدیک به نیمقرن است که رویای رسیدن امیدها به المپیک نقش زده میشود ولی هربار چیزی مانع از حضوری که احتمالا تاریخی هم باشد، شده است. چیزی که در ظاهر مشخص است و اینبار اخطارها بلای جان تیم جوان فوتبال ایران شد تا امیدمان ناامید شود و یکباره آن چه که از ادامهی نسل طلایی تیمملی ساخته شد تبدیل به تردید و شک شود، مانند تمام تیمهای ملی امیدی که طی نیم قرن پیش ناامیدمان کردند. البته که این ظاهر ماجرا است و نمیتوان همه چیز را گردن کارتهای زرد انداخت، حتی نمیتوان آدرس اشتباهی داد و داور بازی ایران و ازبکستان را که بازیکن اخراجی را در زمین نگه داشت مقصر این حذف دانست. ایران حتی اگر از این مرحله هم گذر میکرد احتمالا در بزنگاهی قربانی چرخهی معیوب مدیریت تیمهای ملی میشد. در این گزارش درباره بغضی که حالا ۴۸ ساله شده میخوانید.
پاریس خداحافظ!
با دو برد شیرین شروع شد، مغولستانیها و هنگکنگیها چنان مقابل امیدهای ایران زانو زدند که همه منتظر جشن پایان بازی با ازبکستان بودند تا به پاریس سلام کنند ولی ازبکیها با یک گل سد ساختند و ایران را پشت رویای حضور نگه داشتند تا بازهم با المپیکی دیگر وداعی تلخ داشته باشیم. تیم امید ایران البته که باوجود باخت به ازبکستان باز هم شانس خوبی برای صعود به عنوان تیم دوم داشت اما امیدهای ایران با کارت زرد بیشتر نسبت به مالزی پرونده پاریس را بیچون و چرا بستند. ازبکستان هم که اینبار ایران را پشت دروازهی المپیک پاریس نگه داشت خود با ۹ امتیاز صدرنشین گروه شد و به مرحله نهایی مسابقات صعود کرد، ایران با ۶ امتیاز دوم شد و افغانستان و هنگ کنگ هم با یک امتیاز در ردههای سوم و چهارم ایستادند.
تیمها چطور به المپیک پاریس رفتند؟
ایران در جدول گروه خود دوم شد ولی از حضور در المپیک باز ماند، برای فهمیدن دلیلش باید نحوهی حضور تیمها را بررسی کرد. ماجرا از این قرار است که از هر گروه تیمهای اول به صورت مستقیم به مرحله نهایی صعود میکنند که ۱۱ تیم حاضر در مرحله نهایی را تشکیل خواهند داد. تیم قطر هم که میزبان مرحله نهایی است و در این مسابقات حضور خواهد داشت. ۴ تیمِ باقی مانده هم از بینِ تیمهای دوم گروهها انتخاب خواهند شد و این یعنی فقط ۴ تیم از ۱۱ تیمی که در گروهها دوم میشوند به مرحله نهایی میرسند ، در جدول تیمهای دوم تیم تاجیکستان و چین با ۴ امتیاز و تیمهای کویت و ایران با ۳ امتیاز در ردههای اول تا چهارم بودند ولی ایران به تنها خطری که تهدیدش میکرد باخت و این مالزی بود که در حالیکه در جدول در همهی آیتم ها با ایران برابر بود به خاطر کارت زرد کمتر راهی مرحلهی بعد شد و ایران را به خاطر بازی جوانمردانهاش که منجر به گرفتن کارت زرد کمتری شده است، حذف کرد. تیم ملی ایران در همین بازی با ازبکستان فقط ۵ کارت زرد را گرفت تا با ۷ کارت مقابل مالزی ۴ کارته قافیه را ببازد و حتی به رقابتهای دوحه هم نرسد. بدین ترتیب علاوه بر ۱۱ تیم صدرنشین و قطر به عنوان میزبان دور نهایی، صعود کویت، چین، مالزی و تاجیکستان بهعنوان تیمهای دوم نیز قعطی شد.
حضور در المپیک با بزرگسالان
تیم ملی ایران تا حالا سه بار در بازیهای المپیک به میدان رفته است که البته هر سه بار این بزرگسالان بودند که توانستند در این آوردگاه پا به مستطیل سبز بگذارند و از وقتی که امیدها پا به میدان گذاشتند تا کنون موفق به کسب سهمیه نشدهاند. اولین بار تیم فوتبال ایران در المپیک ۱۹۶۴ توکیو توانست به المپیک برسد. تیمی که حسین فکری سرمربیگریاش را عهده دار بود و ستارههایی چون پرویز دهداری به عنوان کاپیتان تیم، پرویز قلیچخانی، عزیز اصلی، محمد رنجبر، مصطفی عرب، منصور امیر آصفی، حمید جاسمیان، همایون بهزادی، غلامحسین نوریان، محراب شاهرخی، حمید شیرزادگان و ... در آن حضور داشتند. کرم نیرلو نیز یکی از بازیکنان تاثیرگذار در رقم زدن اولین حضور داشت و اولین گل فوتبال ایران در تاریخ المپیک را در دقیقه ۵۹ به نام خودش ثبت کرد.
اولین تحریم
در المپیک ۱۹۶۸ مکزیکوسیتی تیم ملی فوتبال ایران که همان سال به قهرمانی مسابقات جام ملتها رسیده بود میخواست شانس خود را برای حضور مجدد در المپیک محک بزند که البته محقق نشد. تعیین رژیم اشغالگر قدس به عنوان میزبان مسابقات انتخابی المپیک باعث شد تا ایران آن مسابقات را تحریم کند و بدین ترتیب حضور ایران در المپیک ۱۹۶۸ مکزیکوسیتی منتفی شد تا برای اولین بار تیم ملی ایران به دلایل غیر فوتبالی به المپیک نرود!
اولین پیروزی بعد از یک دوره غیبت
بعد از یک دوره غیبت، در سال ۱۹۷۲ بازهم ایران مجوز حضور در المپیک را با سرمربیگری محمود بیاتی گرفت. ابراهیم آشتیانی، جعفر کاشانی، علی پروین، علی جباری، صفر ایرانپاک، مهدی مناجاتی ستارههای حاضر در آن رقابتها بودند و تیم ملی ایران در روز آخر مسابقات و در مصاف با برزیل نخستین برد خود در المپیک را با گل دقیقه 63 مجید حلوایی به دست آورد.
از آن سال طلایی رنگ المپیک برای ایران پرید
چهار سال بعد تیم ملی با هدایت حشمت مهاجرانی به المپیک راه پیدا کرد که البته ایران مسابقات انتخابی المپیک در سال ۱۹۷۶ را با فرانک اوفارل ایرلندی آغاز کرد و با این مربی به المپیک مونترال صعود کرد اما اوفارل از تیم ملی جدا شد تا هدایت تیم به حشمت مهاجرانی برسد. تیمی که بازیکنانی چون پرویز قلیچخوانی، علی پروین، حسن روشن، ناصر حجازی را در اختیار داشت و امیدها به این تیم هم بسیار بالا بود. تیم ملی در این رقابتها با تک گل غلامحسین مظلومی از سد کوبا گذشت تا به نوعی صعود خود را قطعی کند. دیدار دوم در برابر لهستانی بود که در جام جهانی درخشیده بود و در آن بازی علی پروین و حسن روشن موفق به گلزنی شدند که هر چند تیم ملی آن بازی را واگذار کرد ولی با وجود شکست باز هم به یک چهارم نهایی رسیدند ولی پنالتی پرویز قلیچخوانی هم برای بردن شوروی که مقام سوم آن رقابتها را هم بهدست آورد کافی نبود و بعد از اولین صعود به مرحله بالاتر، دیگر رنگ المپیک را تیم ملی به چشم نبیند.
المپیکی که نرفتیم
تیم ایران با هدایت حسن حبیبی با شکست کره شمالی، هند، سنگاپور، چین و سریلانکا برای سومین بار پیاپی به المپیک ۱۹۸۰ مسکو صعود کرد اما اشغال نظامی افغانستان توسط شوروی باعث شد تا ایران حضور در این مسابقات را تحریم کند.تیم ملی ایران یکبار هم در سال ۱۹۸۴مسابقات المپیک در لسآنجلس را به دلیل برگزاری در خاک آمریکا تحریم کرد تا یک دوره هم به این شکل بگذرد و در دوره بعدی اش هم تیم جوان پرویز دهداری نتوانست به المپیک برسد.
آخرین فرصت با بزرگسالان که نشد
المپیک ۱۹۸۸ سئول آخرین دوره المپیک بود که تیمهای ملی فوتبال میتوانستند بازیکنان بزرگسال خود را در اختیار داشته باشند و ایران هم بعد از دوری ۸ ساله از این مسابقات به میادین برگشته بود. هدایت تیم ملی ایران در آن مسابقات بر عهده پرویز دهداری بود و معلم فوتبال ایران بعد از ماجرای بازیهای آسیایی ۱۹۸۶ سئول و کنارهگیری ۱۴ بازیکن از تیمملی نفرات جوانی را راهی این مسابقات کرد اما در نهایت برابر کویت شکست خورد و از راهیابی به المپیک ۱۹۸۸ سئول بازماند. شاید نبود بازیکنان بزرگ حسرت آخرین حضور بزرگسالان در المپیک را رقم زد.
شروع «پایان المپیک»
از المپیک ۱۹۹۲ بارسلونا دیگر تیمهای بزرگسال حق شرکت برای المپیک را نداشتند و همه تیمهای زیر ۲۳ سال برای المپیکی شدن به میدان میرفتند. ایران نیز با مربیان مختلف داخلی و خارجی برای رسیدن به این رویداد بزرگ ورزشی تلاش کرد ولی انگار طلسم ناکامی فوتبال ایران برای حضور در المپیک زده شده بود.
امارات المپیک ۱۹۹۶ را از ایران گرفت
المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا به خاطر شکست ایران مقابل امارات هم از دست رفت تا این بار هم حسن حبیبی نتواند از تجربه و ستارههایی چون مهدی مهدیکیا، کریم باقری، مهرداد میناوند، رسول خطیبی، مهدی پاشازاده که در اختیار داشت بهره ببرد و حسرت المپیکی شدن برای فوتبال ایران باقی بماند
بزرگسالان به جام جهانی رفتند ولی امیدها سیدنی را از دست دادند
صعود تیمملی فوتبال ایران به جام جهانی ۱۹۹۸ که بعد از ۲۰ سال محقق شد، امیدها را برای صعود امیدها به تیم المپیک زنده کرد، امیدی که میتوانست لبخند سیدنی باشد به روی امیدهای تیم ملی کشورمان ولی مسئولان فدراسیون که از امیدها غافل شده بودند ابراهیم قاسمپور را به تیم ملی امید آوردند و قهرمان غرب آسیا هم شدند ولی در کمال ناباوری سرمربی تیم قهرمان را تغییر دادند و امیدها را «ایگور کوردس» آلمانی سپردند تا او با رفتار تندش خود کلید ناکامی تیم ملی در انتخابی المپیک باشد.
دور باطل فوتبال
تیمی که محمد مایلی کهن به برانکو داده بود و دوباره از او تحویل گرفتن هم از پس انتخابیها برنیامد تا المپیک آتن هم حتی با نسل طلایی که تیم در اختیار داشت به المپیک نرود، حتی بعد از برکناری محمد مایلی کهن هدایت تیم امید برای ادامه مسابقات انتخابی المپیک ۲۰۰۴ به حسین فرکی که آن زمان دستیار برانکو بود رسید ولی در نهایت تیم ملی به المپیک نرفت. رنه سیموئز هم هدایت تیم ملی امید را در سال ۲۰۰۶ بر عهده داشت که اتفاقا تیم را روی سکوی سوم بازیهای آسیایی آن دوره نگه داشت ولی او پیش از مسابقات انتخابی المپیک پکن استعفا داد تا در فاصله یک ماه مانده به مسابقات انتخابی المپیک ۲۰۰۸ وینگو بگوویچ هدایت امیدها را بر عهده بگیرد و به ادامهی ناکامیهای تیم ملی اضافه کند. بعد از او نیز غلامحسین پیروانی به تیم ملی امید آمد اما بعد از دو سال حضور در این سمت و کسب رتبه چهارمی در بازیهای آسیایی کنار رفت تا هومن افاضلی هم نیکمت سرمربیگری امیدها را امتحان کند و برای انجام دو بازی ابتدایی ایران در مرحله اول انتخابی المپیک روی صندلیاش بنشیند و اتفاقا موفق هم شد تیم را به مرحله دوم انتخابی المپیک ببرد ولی با صعود تیم ملی امید از مرحله اول انتخابی المپیک لندن ادامه مسیر به منصوریان رسید ولی منصوریان با اشتباه عجیبش در استفاده از بازیکن محروم در بازی با عراق و در نتیجه ۳ بر ۰ شدن بازی به سود رقیب باعث حذف تیم ملی از انتخابی المپیک شد و خود وی نیز کنار کشید تا باز هم هدایت تیم به افاضلی برسد، افاضلی خیلی زود جای خود را به وینگادایی داد که توسط کیروش به فدراسیون معرفی شده بود. تیم ملی با وینگو به مسابقات آسیایی ۲۰۱۴ رفت اما با نتایج فاجعه باری که داشت به سرعت برکنارشد. دو سال تا المپیک ۲۰۱۶ مانده بود که محمد خاکپور به تیم ملی امید آمد و موفق به حضور در مرحله نهایی انتخابی المپیک نیز شد ولی نتوانست از پس صعود به المپیک بربیاید. امیرحسین پیروانی، کرانچار و فرهاد مجیدی هم در ادامه روی نیمکت امیدها نشستند تا در رزومهشان این حضور را بدون رسیدن به المپیک ثبت کنند.
امید ۲۰۲۰ هم از دست رفت
برای المپیک ۲۰۲۰ توکیو هم حمید استیلی و بازیکنان جویای نامش که البته بازیها و اردوهای تدارکاتی بیشتری نسبت به گذشته داشتند نتوانستند این رویا را محقق کنند و حضور در المپیک طی سالهای بعد از آن هم برای فوتبال ایران یک بغض، یک حسرت، یک ناکامی و شاید یک طلسم خودخواسته است که دلایل مختلفی میتواند داشته باشد و در این مسیر از سومدیریت نمیتوان گذشت. البته بیشتر آن سوء مدیریت است که انگار برای فوتبال ایران تبدیل به کابوس شده است. انگاری نام صعود با فوتبال ملی ایران بیگانه است، مانند صعودهایی که از مرحله گروهی جام جهانی برای فوتبال بزرگسالان تا کنون انجام نشده است و یا همین امیدهایی که صعود به المپیک را تبدیل به کابوس کردهاند. البته نه امیدها که اشتباه را باید روی صندلیهای مدیریتی فوتبال جستجو کرد اگر که بر فراتر از آن چشم ببندیم و سکوت کنیم! روی صندلیهایی که اشتباه را میتوان به راحتی از همین تغییرهای مدام نیمکتهای فوتبالی تماشا کرد، مربیهایی که در تیمملی امید مدام در رفت و آمدند خود گواه دور باطل و تردید و بلاتکلیفی است که دیگر گوشهاش بیرون زده و پنهان کردنش به این راحتیها نخواهد بود. پس فعلا خداحافظ المپیک پاریس.
نظر شما