بازیکن اسبق استقلال در گفت و گو با تیتر کوتاه:
کامیار کاردار: بازیکنان فوتبال ایران لیاقت رقم قراردادهای شان را ندارند
فیفا و ایافسی را دست به سر می کنیم اما سر خودمان را که نمی توانیم کلاه بگذاریم. یک جورهایی سرمان را در برف کرده ایم و فکر می کنیم دنیا هم نمی بیند.

گروه ورزش تیتر کوتاه – نسیم شیرازی: صحبت های «کامیار کاردار» خواندنی است، آن جایی که از تیمی که روزی پیراهنش را به تن کرده، حمایت تمام قد می کند تا بیان نظراتش درباره رقم قرارداد بازیکنان فوتبال ایران و آرزویش برای مردم ایران. گفته های پیشکسوت فوتبال ایران روی دیگری از فوتبال ایران است، رویی نگران کننده، متلاطم و حقیقتی پنهان، گفته های او انگار از درد به سوی امید پاسکاری می کند و گلی که انگار از سال ۱۴۰۴ انتظار دارد.
او که این روزها مانند تمام طرفداران تیم استقلال نگران و ناراحت به هم ریختگی تیمش شده، معتقد است رفتار با استقلال مانند بچه ای شده که سر راه و بدون توجه مانده. ماحصل گپ و گفت مفصل تیترکوتاه با بازیکن اسبق تیم استقلال و فوتبال ایران را که به اخلاق و تعصب هم شهره است، بخوانید.
استقلال ۱۴۰۳ را به طور جداگانه در لیگ، جام حذفی و آسیا چطور دیدید؟
ابتدای سال ۱۴۰۳ تا قبل از تابستان که تیم توسط «جواد نکونام» هدایت میشد اگر آن اشتباهات فاحش داوری و مسائلی این چنینی که انتهای فصل برای تیم رقیب اتفاق افتاد نبود، ما می توانستیم پارسال توسط جواد نکونام با تمام حرف ها و حدیثهایی که پشت او بود قهرمان شویم. فصل گذشته استقلال بد کار نکرد و اگر در هفته و ثانیههای آخر گل آفساید تیم پرسپولیس مردود اعلام میشد فکر می کنم که تحول عظیمی به واسطه قهرمانی استقلال اتفاق می افتاد که تبعات بعد از آن قهرمانی به این فصل هم می توانست کشیده شود.
این حجم از نفاق و تفرقه بین هوادار، جواد و مدیریت تیم هم اتفاق نمی افتاد و آرامش بیشتری به استقلال داده میشد ولی به واسطه آن نایبقهرمانی و از دست دادن قهرمانی تنشها از فضاهای مجازی شروع و به رسانهها کشیده شد تا در آخر گریبان تیم استقلال را گرفت و باعث شد تا امسال استقلال فصل را با جواد نکونام اصلا خوب شروع نکند.
همان اختلاف نظرهای مدیریتی و مسائل کادر فنی به واسطه نبودن و انتخاب نشدن مهدی هاشمی نصب و بازیکنانی که این تیم را ترک کردند باعث شروع پرتنش و بدون تمرکز استقلال شد که در طول فصل هم شاهد تغییرات از مدیریت تا کادر فنی بودیم و فصل پرنوسان تیم را رقم زد. اصلا بازیهای خوبی را انجام ندادیم، تیم شاکله خوبی از نظر فنی نداشت و هیچ برنامه خاصی در زمین نداشتیم و نداریم.
علاوه بر این ها هیچ کدام از بازیکنان وظایف خودشان را انجام نمی دادند تا اینکه تغییر و تحولات انجام شد و معتقدم مربیان بومی خودمان خیلی بهتر از آقای موسیمانه نتیجه گرفتند. به هرحال می شود گفت این لیگ را از دست دادیم. دو بازی رفت و برگشت دربی که می توانم بگویم به ناحق حداقل در بازی برگشت و خیلی از بازیهای دیگرمان نتیجه را واگذار کردیم ولی در لیگ نخبگان در نهایت با آن شکل و شمایل توانستیم سوای اینکه در نهایت اوت شدیم صعود کنیم و بازی های قابل قبولی را این اواخر انجام دادیم.
معتقدم حضور و حمایت هواداران خیلی در لیگ نخبگان نقش داشت و خیلی کمک حال تیم بود اما لیگ نخبگان هم برای ما تمام شد. در سال ۱۴۰۳ در بهترین حالت اگر بتوانیم جام حذفی را به دست بیاوریم می توانیم سهمیه سال آینده را داشته باشیم در غیر این صورت باید یک سال پشت خط بنشینیم و از تلویزیون لیگ نخبگان را تماشا کنیم. خلاصه کلام این که تیم استقلال امسال در لیگ فاجعه بود، در لیگ نخبگان با حمایت هوادارانش می شود گفت حرف هایی برای گفتن داشت و حالا در جام حذفی چشم امیدمان به بازی ها است و تمام هدف مان باید به دست آوردن با چنگ و دندان این جام باشد چرا که عملکرد استقلال نشان می دهد به دست آوردن جام حذفی هم مانند آسیا تخصص این تیم است و امیدوارم بتوانیم در جام حذفی جبران کرده و دل هواداران را شاد کنیم و با تزریق روحیه هویت استقلال را به این تیم بزرگ برگردانیم.
ادامه راه آبی پوشان پایتخت را در سال جدید از نگاه شما؟
هدف و تمام ذهنیت و تمرکزمان فقط باید روی جام حذفی باشد تا به دست آوردن این جام نقطه عطفی برای تیم استقلال باشد و بتواند برای فصل آینده به ترمیم نقاط ضعف و قوتش بپردازد، تیمی خوب با کادر فنی خوب و مقتدر ببندد و در بازار نقل و انتقال بتواند بهترین گزینه هایش را داشته باشد. بازیکنانی داریم که در حد و اندازه استقلال نبودند و باید امسال هرطوری شده این بازیکنان به باشگاههای دیگر معرفی و از تیم جدا شوند و سعی کنیم برای تقویت تیم مان بسیار کوشا باشیم.
سال جدید را برای فوتبال ایران چطور می بینید؟
تیم ملی ما با هدایت امیر قلعهنوعی نتایج بدی نگرفته و راحت به جام جهانی صعود کردیم، فوتبال ایران برای جام جهانی آینده به دلیل پا به سن گذاشتن خیلی از بازیکنان، پوستاندازی خواهد داشت ولی چون فکر می کنم کار پایهای برای داشتن جایگزین های خوب انجام نشده، کار سادهای نخواهیم داشت و به همین دلیل آینده خیلی درخشانی را برای فوتبال ملی مان متصور نیستم، به هر حال این نسل حداکثر تا یکی دو سال آینده هستند و به ناچار باید تیم ملی را ترک کنند ضمن این که همین الان هم من فکر می کنم خیلی های شان جایی ندارند و فقط از نظر اسمی به تیم ملی دعوت می شوند و کمکی نمی توانند بکنند.
البته همه ی این ها به کادر فنی و فدراسیون فوتبال برمی گردد که چه برنامهای برای بیرون کشیدن چهره های شاخصی از این لیگ که بتواند جایگزین بازیکنان فعلی شوند تدوین کردند. من خیلی خوشبین نیستم چون به هرحال ما لیگ مان را میبینیم و می دانیم که آنچنان بازیکن شاخصی را در آن نمی توانیم ببینیم به جز چند نفری که تا جام جهانی احتمالا تیم ملی از این ستاره ها خالی می شود و این جایگزینی کاری بود که باید استارت آن حداقل از هشت سال پیش زده میشد ولی متاسفانه نشد.
خصوصی سازی که در سال ۱۴۰۳ انجام شد را چقدر موثر در تیم داری تیم های پایتخت و لیگ برتر دیدید؟
این خصوصیسازی به طور لفظی انجام شد. حداقل ما می دانیم تیمهای بزرگ پایتخت مانند استقلال و پرسپولیس همچنان زیر پرچم شرکتهای دولتی قرار دارند و آن خصوصیسازی که فیفا از آن اسم می برد و باید طبق آن پارامترهای معرفی شده به فدراسیون فوتبال ایران پیش برود انجام نمی شود و می توانیم بگوییم، تیم های مان زیر پرچم شرکتهای خصولتی پیش می روند.
حالا ما فیفا و ایافسی را دست به سر کردیم، ولی سر خودمان را که نمی توانیم کلاه بگذاریم. یک جورهایی سرمان را در برف کرده ایم و فکر می کنیم دنیا هم نمی بیند. درصورتی که خودمان خیلی خوب واقف هستیم که فوتبال ما همچنان دولتی است، از حق پخش تلویزیونی بگیرید تا تیم ها در لیگ که همه به نوعی به شرکت های بزرگ دولتی وابسته هستند. البته که فعالیت بعضی از باشگاهها مثل نساجی، تراکتور که برای رعایت پارامترها تلاش شان را می کنند را هم باید ببینیم.
فکر می کنم اگر بخواهیم روزی مانند عربستان تیم داری کنیم حداقل به بیست تا سی سال زمان چه از نظر زیرساخت و چه از نظر سرمایهای که وارد چرخه فوتبال مان شود نیاز داریم. این اتفاق نمی افتد مگر با طرز تفکر درست و سیستمی کارآمد که من نه در فدراسیون فوتبال مان چنین چیزی را می بینم و نه در سازمان لیگ و باشگاه های مان!
حالا حالاها کار داریم تا بتوانیم خصوصی سازی را در تیمهای لیگ ایران پیاده کنیم. وضعیت اقتصادی حاکم در کشور هم گریبان فوتبال ما را گرفته است و به همین خاطر سرمایهگذاری در این بخش خوشبینانه نیست و سرمایه گذار ورود نمی کند، فکر نمیکنم که هیچ شرکت و هیچ آدم عاقلی پولش را برای چنین فوتبالی سرمایهگذاری کند و فقط باید یک نفر عاشق تیمی باشد که ورود کند وگرنه آدمی با فکر اقتصادی بعید می دانم با این شمایل موجود بخواهد دست به چنین کاری بزنند.
به طور مثال مدیران تراکتور و یا مدیران باشگاه هایی چون نساجی مازندران حقیقتا عاشق فوتبال و عاشق مردم شهرشان هستند که تیم داری می کنند وگرنه بستر این کار در ایران فراهم نیست. تنها می توانند طی یک فصل بیایند و عرض اندامی کنند، یک سری هزینهها انجام دهند و بروند چرا که سودآوری برای شان نخواهد داشت.
رقم قراردادها را برای فوتبال مان کافی می دانید؟
باید اول از همه ببینیم که بازیکنان ما از نظر ارزش ترانسفرمارکت یعنی بر اساس بازیهایی که داشتند، تاثیرگذاری اش در طول بازی و فصل، دقایق بازی، تعداد پاسهای صحیح، پاس گل، تعداد گل های زده و سایر پارامترها شایستگی گرفتن چه مبلغی را دارند، به جرات می توانم بگویم قیمت هایی که روی هشتاد درصد بازیکنهای ما گذاشتند اشتباه است و لیاقت گرفتن چنین پول های درشتی را ندارند چرا که خروجی آن رقم را ندارند.
بازیکنان بیشتر بر اساس اسم، لقب، نام خود و نام باشگاه شان در فوتبال ایران پول می گیرند و به عقیده من با این سرمایه و این پول که برای بازیکنان خیلی معمولی باشگاه هایی چون استقلال، پرسپولیس، سپاهان، تراکتور و ... ریخته می شود می توانند بازیکن خوب خارجی به فوتبال ایران بیاورند، البته که می دانم باشگاهها محدودیتی برای جذب بازیکنان خارجی دارند ولی به همان تعداد تعیین شده بهترین بازیکنان خارجی را به لیگ ایران می توانند بیاورند تا شاهد لیگ پویاتری هم باشیم.
در حال حاضر چون باشگاهها دست شان بسته است و بازیکن قابلی در کشور وجود ندارد مجبور می شوند که روی همین نام و نفراتی که از گذشته تا الان بودند مانور دهند. فوتبال ما نه تنها در بخش شکوفایی و معرفی بازیکنان جوان هیچ حرکت خاص و چشمنوازی نداشته است بلکه در سطح مدیریتی و مربیگری هم هیچ دستاوردی را نداشتیم.
حدود سی مربی داریم که این ها مدام چرخشی در تیم ها عوض می شوند، با وجود این که کلاس های a و b آسیا برگزار می شود و بازیکنان ملی این کلاس ها را می گذرانند ولی هیچ کدام شان به بدنه باشگاهها اضافه نمی شوند که من دلایلش را نمی دانم ولی ما نه تنها در بخش مربی و فنی نتوانستیم چیزی به فوتبال مان اضافه کنیم بلکه همانطور که گفتم طی این سال ها از نظر بازیکن هم در فقر کامل به سر بردیم و می بریم. از نظر من هیچ کدام از رقم این قراردادها واقعی نیست.
اگر بخواهم روزی باشگاهداری کنم فکر نمیکنم به هیچ کدام از این فوتبالیست ها بیشتر از چهار یا پنج میلیارد بدهم، با این رقم های سی، پنجاه و شصت میلیارد تومانی که می شنویم می شود بهترین بازیکنان آسیا و حتی لیگ های اروپایی را بیاوریم، با دستمزدهای سالی یک میلیون دلار می شود یک بازیکن تاپ اروپایی را به لیگ ایران اضافه کرد. ولی دست باشگاهها بسته است و این کار را هم نمی شود انجام داد.
من اصلا این حجم از پولی که در فوتبال ایران رد و بدل می شود را متوجه نمی شوم و بیشتر آن را یک گپ مجازی می دانم و فکر می کنم این عددها حقیقی نیستند، به نظر من باید تشکیلاتی بیاید و نظارت خیلی قوی روی این زمینه داشته باشد چرا که شاید خیلی از پول ها و رقمها خیلی صوری در حال رد و بدل شدن هستند و حقیقت ندارد!
از دور یک سری آدم ها با بخل، کینه و حسادت به این تیم نگاه می کنند، از رسانهها و فضای مجازی بگیرید تا صدا و سیما و حتی کمیته داوران و فدراسیون که انگار استقلال مثل بچه سر راهی است که یک خانواده ای با کم ترین توجه بزرگش می کند. تا امروز هم هواداران سی، چهل میلیونی استقلال تیم را سرپا نگه داشتند وگرنه استقلال هم به سرنوشت تیمهای بزرگی مثل پاس با یک قهرمانی آسیا دچار میشد
حرف پایانی و پیام شما برای سال ۱۴۰۴؟
به عنوان یک استقلالی قدیمی چه زمانی که بازی می کردم و چه حالا همیشه تیمم را دوست داشتم و عاشق بودم، هستم و خواهم بود، به عنوان بازیکن سعیکردم بیشترین تلاشم را برای موفقیت تیمم داشته باشم و از روزی که پیراهنم را آویزان کردم سعی کردم بهترین طرفدار برای تیمم باشم، همیشه به نزدیکانم که به بچه های تیم نزدیک بودند نظراتم را گفتم و تلاشم پیشرفت تیمم است.
حرف آخرم این است که امیدوارم استقلال به جایگاه واقعی خودش برگردد، این تیم پر از حاشیه و پر از دشمن است، از دور یک سری آدم ها با بخل، کینه و حسادت به این تیم نگاه می کنند، از رسانهها و فضای مجازی بگیرید تا صدا و سیما و حتی کمیته داوران و فدراسیون که انگار استقلال مثل بچه سر راهی است که یک خانواده ای با کم ترین توجه بزرگش می کند.
تا امروز هم هواداران سی، چهل میلیونی استقلال تیم را سرپا نگه داشتند وگرنه استقلال هم به سرنوشت تیمهای بزرگی مثل پاس با یک قهرمانی آسیا دچار میشد، خیلی سعی شده که استقلال را به واسطه مسائلی که در گذشته داشته نابود کنند ولی موفق نشدند و نخواهند شد چرا که پشت این تیم فقط یک فوتبال نیست، یک عشق و یک تفکر است و این ذهنیت را نمی شود از هواداران گرفت، این تیم حتی با ضعیف ترین شکل ممکن، حتی اگر نخواهند باشد باز هم به حیات خودش ادامه می دهد و ققنوس وار روزی بلند شده و پرهایش را باز خواهد کرد تا حقیقت واقعی خودش را به همه نشان دهد.
با عشق و انرژی که پشت استقلال وجود دارد این تیم را به روزهای خوبش برمی گردانیم و با دو ستاره اش خواهد درخشید. در پایان امیدوارم مردم ما در این روزهای سخت و پرفشار که مشکلات اقتصادی دست به گریبان ۹۵ درصد مردم است سال خوبی را داشته باشند. ما هر سال آرزوی خیر برای مردم ایران کردیم و چاره ای جز تکرار آرزوی روزهای خوش نداریم. امیدوارم این روزها هم پایانی داشته باشد، حق این مردم این همه سختی، عذاب و ناملایمات نیست، مردم ایران لایق بهترین ها هستند و برای شان در درجه اول سلامتی آرزو میکنم و بعد امیدوارم که روزی برسد تا مردم ایران در تمام جهان و کشور عزیزمان ایران بتوانند دوباره شاهد شکوفایی کشورشان در تمام عرصه ها باشند و باشیم و فکر کنیم چندین سال خواب بودیم و بعد همه چیز رنگ و روی واقعی خودش را بگیرد و لبخند واقعی را روی صورت تمام مردم عزیز کشورمان از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب ببینیم و شاهد موفقیتهای چشمگیر در تمام عرصه ها باشیم. امیدوارم سال خوشی در انتظار مردم کشورم باشد.
نظر شما