رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و بافندگان فرش دستباف تبریز عنوان کرد:

پرونده بیمه قالیبافان هنوز باز است

پشت دار قالی نشسته‌اند و نقش زندگی را رج می‌زنند. دل‌شان پر از درد است؛ یکی از آنها سرپرست خانوار و دیگری همسرش کارگر است. به‌قول خودشان قالیبافی تنها هنرشان است و چاره‌ای جز این ندارند. در اصل قالیباف تلخی‌ها و شیرینی‌های زندگی‌اش را گره به گره بر دار قالی آویزان می‌کند و در نهایت اثری زیبا خلق می‌شود.

پرونده بیمه قالیبافان هنوز باز است

در دل هر قالی دردی، خاطره‌ای، امیدی نهفته است. بر تاروپود بی‌روح دار قالی نقش می‌زند؛ به امید روزی که زیبایی فرش‌ها به زندگی آنها برسد. کافی است یک بار از نزدیک به انگشتان یک زن قالیباف نگاه کنید تا از زخم‌های بند بند انگشتش شاهد گوشه‌ای از سختی خلق این هنر بی‌نظیر باشید. هرچه از سال‌های فعالیت این هنرمندان می‌گذرد، درد مشترکی بین آنها پدیدار می‌شود؛ کمردرد و چشم‌درد. اما این هنرمندان که غالب آنها را زنان تشکیل می‌دهند، درد مشترک دیگری نیز دارند که درمان آن مشخص نیست؛ بیمه. هر سال خبری جدید از بیمه‌ قالیبافان به گوش می‌رسد، اما در نهایت بسیاری از قالیبافان تحت پوشش بیمه نیستند. با شرایط کاری که قالیبافان دارند، برخورداری از بیمه توقعی ناچیز است. سرانجام این بلاتکلیفی چیست؟ صمت برای بررسی مشکلات بیمه قالیبافان به گفت‌وگو با اسماعیل چمنی، رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و بافندگان فرش دستباف تبریز پرداخته است.

سرانجام چه می‌شود؟

قصه بیمه قالیبافان و بافندگان فرش دستباف از سال ۸۸ شروع شد. در این سال براساس مصوبه‌ای قانونی اعلام شد بافندگان کشور می‌توانند از بیمه قالیبافان بهره‌مند شوند؛ اما برخورداری از این بیمه، مشروط بر این بود که قالیبافان از سازمان فنی‌وحرفه‌ای گواهی مهارت بگیرند و ادارات صنعت و معدن که متولی فرش در سطح کشور هستند، این افراد را تایید کنند. پس از طی این مراحل، سازمان تامین اجتماعی مکلف بود از افراد تاییدشده ۷ درصد حق بیمه بگیرد و ۲۳ درصد دیگر را نیز دولت در قالب یارانه به تامین اجتماعی بدهد. همه چیز خوب پیش می‌رفت و بنا به گفته عبدالله بهرامی، مدیرعامل اتحادیه سراسری تولیدکنندگان فرش دستباف، تا سال ۱۳۹۲ حدود ۴۷۰ هزار نفر که بیشتر آنها نیز زن بودند، تحت پوشش این نوع بیمه قرار گرفتند. اما سال ۹۳، این روند متوقف شد. در این سال سازمان تامین اجتماعی با دو دلیل اقدام به حذف بیمه عده‌ای از بافندگان کرد؛ در دلیل اول سازمان تامین اجتماعی مدعی بود برخی از افرادی که تحت پوشش بیمه قالیبافان قرار گرفته‌اند، قالیباف نبوده و از این بیمه استفاده کرده‌اند؛ از این رو این سازمان طرح پایش را به اجرا گذاشت. دلیل دوم سازمان تامین اجتماعی برای حذف بیمه قالیبافان این بود که دولت سهم مالی خود را پرداخت نکرده و بودجه‌ای که برای این کار در نظر گرفته، کم بوده است؛ بنابراین به عناوین مختلف شروع به حذف بافندگان از لیست افراد تحت پوشش بیمه‌ کرد. در کنار این موضوع، اغلب بافندگان به‌دلیل ناتوانی مالی ناشی از دستمزد نامتناسب با تورم، توان پرداخت حق بیمه را نداشتند و همین امر موجب لغو بیمه آنها ازسوی سازمان تامین اجتماعی در آن زمان شد. از طرفی هم بیشتر بافندگان به‌دلیل کم‌سوادی و سن بالا باوجود اینکه اغلب زنان سرپرست خانوار بودند، نتوانستند گواهی مهارت فنی-حرفه‌ای دریافت کنند و حائز شرایط بیمه تامین اجتماعی نشدند. در هر حال از سال ۹۳ تاکنون موضوع بیمه قالیبافان و شاغلان صنایع دستی بلاتکلیف است، در حالی که ممکن است در همین بازه زمانی افرادی جدید به جرگه این هنرمندان پیوسته باشند و پایداری حضورشان در این عرصه نیازمند انگیزه‌ای چون تحت پوشش بیمه قرار داشتن، است.

اصلی‌ترین مشکل قالیبافان چیست؟

یکی از مهم‌ترین مشکلات قالیبافان، نبود بیمه سوبسیددار و امنیت شغلی است. چندین سال است که قالیبافان از بیمه تامین اجتماعی بی‌نصیب شده‌اند و این بیمه جای خود را به بیمه روستاییان و عشایر داده است؛ بیمه‌ای بدون دفترچه درمانی و درصد پایین و نیاز به سابقه بیشتر که منتج به رغبت کم نسل جوان برا ورود به شغل و هنر قالیبافی شده است.

مدتی است که قالیبافان برای اینکه تحت پوشش بیمه قرار بگیرند، مشکلات بسیاری دارند. درحال‌حاضر وضعیت بیمه قالیبافان به چه صورت است؟

تا سال ۹۲ نزدیک ۶۵۰ هزار خانواده بیمه‌شده داشتیم، اما به‌جای تکمیل ظرفیت ۲ میلیون نفری، تعداد بیمه‌شدگان سیر نزولی پیدا کرد و نزدیک ۳۰۰ هزار خانواده از بیمه برخوردار شدند و متاسفانه به مرور زمان به‌ دلایل غیراصولی بیمه دیگر قالیبافان قطع شده است. قالیبافان اکنون از بیمه تامین اجتماعی بهره‌مند نیستند، در حالی که طبق قانون باید ۲۳ درصد حق‌بیمه قالیبافان را دولت پرداخت کند. بهتر است در برنامه‌های بودجه، ردیف بودجه مشخصی برای فرش دستباف ایرانی تعیین شود. متاسفانه از شواهد این گونه به‌نظر می‌رسد که بیمه قالیبافان به‌آرامی در تمام استان‌ها قطع خواهد شد. یکی دیگر از مشکلات مسئله بیمه قالیبافان، قطع بیمه آنها به‌دلیل پرداخت نشدن حق بیمه است که در این صورت دیگر برقراری مجدد آن مقدور نیست یا به‌ندرت و در شرایط سخت ممکن می‌شود؛ در حالی که درآمد قالیبافان به‌صورت ماهانه نیست و این هنرمندان برای رسیدن به درآمد حاصل از هنر خود حداقل به ۶ ماه زمان نیاز دارند که طی این مدت پرداخت حق بیمه خیلی سخت و عملا خارج از توان قالیبافان است؛ بنابراین ضروری است در این مورد نیز تمهیدات و تسهیلات لازم در نظر گرفته شود.

اگر در بودجه ردیفی برای بیمه قالیبافان وجود ندارد، پس هزینه آن چگونه پرداخت می‌شود؟

در واقع بودجه برای بیمه قالیبافان به‌گونه‌ای است که اگر در ردیف‌های دیگر بودجه تامین شود ممکن است بخشی از آن به این امر اختصاص می‌یابد که هیچ‌گاه این اتفاق رخ نمی‌دهد و در نهایت پاسخ مسئولان این است که بودجه نداریم، این در حالی است متاسفانه شاهد هدررفت بودجه در بسیاری از موارد هستیم. بهترین راهکار این است که بودجه‌ای ویژه بیمه قالیبافان در مجلس تصویب و در نهایت اختصاص داده ‌شود.

به‌نظر شما بیمه شدن قالیبافان تا چه حد می‌تواند از مشکلات آنها بکاهد؟

قالیبافان باوجود اینکه با حداقل حقوق بازنشسته می‌شوند، بیمه برای آنها بسیار اهمیت دارد. در واقع اصلی‌ترین امید هنرمندان تولیدکننده فرش، بیمه قالیبافی بود که آن هم از بین رفت. اگر قالیبافان ما نسبت به تضمین آینده خود ولو در حد اندک که یکی از ابزار آن بیمه است، ناامید شوند، به‌مرور زمان از این شغل خارج می‌شوند. قالیبافان دارای مشکلات بسیاری هستند که با صبوری از آن گذر می‌کنند، اما واقعا با نبود بیمه نمی‌توانند راه بیایند.

درخواست قالیبافان از دولت چیست؟

درخواست قالیبافان این است که بودجه‌ای برای بیمه آنها در نظر گرفته شود. بیمه نشدن قالیبافان آنها را از آمار اشتغال خارج می‌کند و بر همین اساس بیمه نشدن آنها برای دولت یک امتیاز منفی به حساب می‌آید. همچنین لازم بود این شغل در لیست مشاغل سخت و زیان‌آور قرار گیرد، زیرا اشتغال به آن در بلندمدت صدمات جسمانی زیادی در پی دارد، اما متاسفانه به‌جای حمایت از این هنر-صنعت روز به روز از مزایا و تسهیلات آن نیز کاسته می‌شود و تامین اجتماعی هم به‌جای حل کردن مسائل و مشکلات قالیبافان فقط به فکر اخذ پول از آنها است. در هر حال بی‌توجهی به بیمه قالیبافان صنعت فرش دستباف را تضعیف کرده است. کم‌توجهی متولیان به حوزه فرش باعث شده قوانین مرتبط با تولید‌کنندگان فرش اجرایی نشود. در مجموع درخواست ما از نمایندگان مجلس این است که در بودجه بیمه قالیبافان را در تبصره ۱۴ بیاورند؛ در غیر این صورت دوباره بیمه قالیبافان در هاله‌ای از ابهام قرار می‌گیرد. در کل باید در بخش اشتغال، اولویت اول مجلس و دولت بیمه قالیبافان باشد.

باتوجه به وضعیت بد معیشتی بخش زیادی از قالیبافان و در کنار آن سختی کار آنها نداشتن بیمه چه تاثیراتی بر سلامت آنها دارد؟

قالیبافان به‌دلیل سختی کار و آسیب‌هایی که در این شغل می‌بینند باید حداقل سالی یک بار از لحاظ سلامت بررسی شوند. مدتی پیش ما ۳۰۰ نفر از قالیبافان را تحت بررسی سلامت جسمانی قرار دادیم که بیش از ۵۰ درصد این افراد مشکلات جسمی داشتند، اما به‌دلیل عدم مراجعه به پزشک متوجه آن نبودند. این انصاف نیست که سلامت یک قالیباف سالی یک بار هم تحت کنترل قرار نگیرد؛ در نتیجه باید از بیمه تامین اجتماعی برخوردار باشد تا هزینه‌های درمان آن کمی جبران شود.

دولت چه حمایت‌هایی از این صنف دارد؟

قشر قالیباف جزو اقشار آسیب‌پذیر و کم‌درآمد جامعه است، اما عملا هیچ‌ حمایت خاصی ازسوی دولت برای رفاه بیشتر این جمعیت که خودشان شناسنامه فرش کشور هستند، وجود ندارد و هیچ نهاد دولتی مستقیما متولی مشکلات و دردهای جامعه قالیبافان نیست.

باتوجه به اینکه دولت هیچ راهکاری برای حل دائمی مشکل بیمه قالیبافان ندارد، آینده این صنف را چطور می‌بینید؟

اگر دولت به چالش‌های قالیبافان به‌ویژه موضوع بیمه آنها توجه نکند، یکی از ظرفیت‌های اصلی اشتغال کشور که قالیبافی است، از بین می‌رود. اگر شرایط به همین منوال پیش برود، تا ۴ سال آینده تعداد قالیبافان بسیار کاهش خواهد یافت و در مقابل اگر دولت فکری به حال بیمه قالیبافان کند، بی‌شک جوانان نیز برای ورود به این عرصه تشویق می‌شوند. حل نشدن مشکل بیمه قالیبافان در میزان تولید و اشتغال صنعت فرش دستباف اثری جبران‌ناپذیر دارد. تولید هر تخته فرش دستباف حداقل برای ۱۰ نفر اشتغالزایی دارد که با حمایت نشدن از فعالان این عرصه، این ظرفیت از بین می‌رود.

باتوجه به آنچه گفته شد بودجه‌ای که دولت برای بیمه قالیبافان صرف می‌کند، هزینه نیست؛ بلکه نوعی سرمایه‌گذاری است. هر اندازه که برای قالیبافی هزینه کنیم، نوعی سرمایه‌گذاری برای کشور است.

براساس موارد گفته‌شده انگار دولت هیچ میلی به توسعه صنعت فرش باوجود ارزآوری آن ندارد. نظر شما در این باره چیست؟

متاسفانه دولت دانسته یا ندانسته به‌جای مهیا کردن زیرساخت‌های تولید فرش دستباف، بودجه را صرف موارد دیگری می‌کند و با این بی‌توجهی موجب می‌شود جوانان هیچ وقت به سمت قالیبافی نروند؛ در نتیجه رفته رفته این هنر از بین می‌رود. ما سال‌هاست که چالش بیمه قالیبافان را پیگیری می‌کنیم، اما نتیجه‌ای حاصل نشده است.

سخن پایانی

قالیبافی هنری زیبا و در عین حال مغفول است. سال‌هاست که قالیبافان با مشکل نداشتن بیمه دست‌وپنجه نرم می‌کنند و هیچ‌گاه دولت حمایتی از آنها نکرده است. هنرمندانی که با رنج فراوان رج می‌زنند و گوش هیچ مسئولی شنوای مشکلات آنها نیست. البته با مواردی که ذکر شد این ذهنیت ایجاد می‌شود که دولت قصد دارد این صنعت را رفته رفته کمرنگ کند؛ اگر چنین نیست باید قالیبافان وضعیت بهتری داشتند.

به‌نظرتان آن‌طور که از تجارت این هنر زیبا نفع می‌برید، نباید از این صنعت حمایت کنید؟

انتهای پیام/

 

 

منبع: صمت
دیگران می‌خوانند
اینستاگرام تیتر کوتاه

نظر شما

اخبار
اخبار
پیشنهاد سردبیر