معاون اداره کل محیط زیست خراسان شمالی در گفتگو با تیتر کوتاه:
آلودگی های خطرناکی داریم / با خشک شدن این ۳ تالاب وضع بدتر می شود
چیزی شبیه هشدار برای خراسانشمالی است، تغییر اقلیم، خشکسالی، چرای سنتی، نابودی پوشش گیاهی و فاجعهای که اگر به داد آن نرسیم در مسیر به وقوع پیوستنش هستیم!
"حسین هراتی" معاون محیط زیست انسانی ادارهکل محیط زیست خراسان شمالی که ساعتهای پر مشغلهای را برای روزهای آلودهی بجنورد پشت سر میگذارد از خطر تغییر اقلیم این استان که حدود سه دهه است گریبان خراسان شمالی را گرفته میگوید و معتقد است بهتر است به جای مقابله با خشکسالی و گردوغبار از سازگاری با آن صحبت کنیم و در این مسیر همه باید پای کار باشند. گفتوگوی تیترکوتاه با حسین هراتی را در ادامه خواهید خواند.
-خراسانشمالی بیشتر از یک دهه است که به خاطر گردوغبار و ریزگردها دچار آلودگی هوا میشود. دلیل این آلودگی و تدوامش چیست؟
اصلاح کنم که شروع آلودگیهوا در بحث غبار تقریبا از سال ۱۳۹۷ شروع جدی داشت و دادههای ما نشان میدهد که خراسان شمالی درگیر این نوع آلودگی است. دلایل مختلفی هم میتواند داشته باشد، سنگشکنها و صنایع غبارزا تاثیر دارند ولی دلیل اصلی آلودگی هوای شهر بجنورد به خاطر غبار حاصل از خشکسالی و تغییر اقلیم میتواند باشد که در سالهای اخیر با آن مواجه هستیم، به مرتع و اراضی ملی چه در بحث شخم و شیاری که کشاورزان میزنند و چه در استفادهی بیش از حد از آن فشار زیادی وارد میشود که این دو علت باعث کاهش شدید پوشش گیاهی سطح خاک میشود و در نتیجه با کوچکترین وزش باد به دلیل خشکسالی و خشک بودن سطح خاک تولید گرد و غبار میشود. اگر بخواهیم کلانتر به موضوع نگاه کنیم ما در بحث آب شاید در دو یا سه دههی اخیر مدیریت مناسبی نداشتیم و از منابع آب بیش از اندازه استفاده کردیم، سطح سفرههای آب زیرزمینی ما بهشدت کاهش پیدا کرده و این باعث شده رطوبت سطح خاک کاهش و مزید بر علت شود.
-راهی برای رفع آلودگیهوا یا منع ورود بیشتر گرد و غبار وجود دارد؟
شاید فکر کنیم فقط دولت باید به این موضوع کمک کند ولی تمام مردم باید پای کار باشند، کشاورزان و دامدارانی که وابسته به اراضی کشاورزی و منابع طبیعی هستند اینها همه باید در برداشت آبهای زیرزمینی رعایت کنند تا بتوانیم وضعیت فعلی را بهبود ببخشیم. این وضعی که به خاطر خشکسالی بهوجود آمده را شاید بهاین راحتی نتوانیم صفر کنیم و به دو یا سه دهه قبل خراسان شمالی برگردیم ولی با مدیریت منابع و برداشت نکردن بیرویه از منابع طبیعی میتوانیم کمی بحثهای گرد و غبار را هم دولت، هم دستگاهها و نهادها در کنار مردم مدیریت کنیم.
شاید جمله مقابله با خشکسالی یا مقابله با طوفانهای گرد و غبار دیگر جملههای صحیحی در ادبیات گفتاری نباشد و ما باید از واژهی سازگاری با خشکسالی و پدیده گرد و غبار بیشتر صحبت کنیم چرا که این پدیده حالا حالاها ادامه خواهد داشت، حتی اگر سالهایی هم تَرسالی داشته باشیم با توجه به اینکه برداشتمان از منابع طبیعی و از آبهای سطحی و زیرزمینی آنقدر زیاد بوده که حالا حالاها جبران نخواهد شد پس باید با این شرایط کنار آمده و همین وضعیت را مدیریت کنیم. یک سری از آلودگیها و غبارهایی که وارد خراسان شمالی میشود از خارج مرزهای استان و حتی کشور باشد و حتی از غرب کشور و از سوی دیگر صحرای قرهقوم در کشور ترکمنستان هم ذرات غبار داشتیم.
در خراسان شمالی چون صنعت آنچنان زیادی نداریم و صنایع بزرگمان نسبت به کلانشهرها پراکنده هستند میتوانیم بگوییم آلودگیهایمان بیشتر ناشی از همان گردوغبار و ذرات کمتر از ۱۰ میکرون هستند
ولی دو کانون اصلی در خراسان شمالی داریم که در جنوب و جنوب غربی استان در شهرستانهای گرمه و جاجرم و اسفراین قرار دارند که چیزی در حدود ۲۵۵ هزار هکتار از اراضی جنوب استان جزو کانونهای تولید گرد و غبار هستند و ما باید بیشتر در آن حوزهها چه در بحث قرق و جلوگیری از ورود دام و چه در بحثهای نهالکاری در جاهایی که خیلی بحرانی هستند کار کنیم و با این فعالیتها فرصت را به طبیعت بدهیم که پوشش گیاهیاش مقداری احیا شود و بتوانیم تا حدودی از تولید گرد و غبار جلوگیری کنیم.
-خراسانشمالی فقط یک دستگاه و ایستگاه تشخیص شاخص هوا دارد، این کمبود امکانات مشکلاتی برای اطلاع رسانی درست و به موقع به وجود میآورد، در این باره هم بگویید.
بله ما یک ایستگاه سنجش ذرات غبار و گازها را در مرکز استان داریم که شاید بیش از ۱۵ سال است که این ایستگاه فعال است، البته گاهی دچار مشکلاتی هم شده است و تقریبا میشود گفت ایستگاه قدیمی است ولی مبنای دادههای ما همین ایستگاه است. ایستگاه سنجش ذرات غبار در شهرستان جاجرم هم داریم که سال ۹۸ افتتاحش کردیم ولی مدتی است که متاسفانه به دلیل خرابی تعدادی از قطعاتش و از آنجایی که دستگاه خارجی است و قطعاتش موجود نیست، کار نمیکند ولی با توجه به قراردادی که برای راهبری این ایستگاه بستیم به امید خدا تا دو هفته دیگر راهاندازی میشود تا در جاجرم هم مرجع سنجش غبار فعال باشد.
بیشتر بخوانید: پشت پرده آلودگی وحشتناک در استان سرسبز ایران!
البته دو ایستگاه دیگر هم خریداری کرده و میکنیم که یکی برای اسفراین و دیگری برای شیروان است که یکی به شهرستان شیروان انتقال داده شده ولی با توجه به این که ایستگاه جزو ایستگاههایی است که تولید دانشبنیان بوده هنوز نتوانستیم دادههایش را وارد سامانه کنیم و در تلاش هستیم تا به امید خدا این ایستگاه را هم وارد مدار کنیم. ولی بحث اصلی این است که ایستگاههای سنجش شاخص آلودگی هوا در مرکز استان کم است و حداقل باید یک یا دو ایستگاه دیگر برای مرکز استان داشته باشیم تا بتوانیم با دادههای دقیقتر آمار و اطلاعرسانی بهتر و دقیقتری داشته باشیم.
-بسیاری از کارشناسان وجود سنگ شکنها، سوختن زبالهها، نبود کمربند سبز و مواردی این چنینی را عامل اصلی آلودگی استانمان که جزو شهرهای صنعتی محسوب نمیشود میدانند، چقدر با این نظر موافقید؟
بله مواردی که گفتید در کنار تغییر اقلیم وجود دارد، ولی اگر بخواهیم در بحث آلودگیهوا درصد بدهیم شاید بیش از ۷۰ درصد بحثهای مربوط به بالا بودن غبار در شهر بجنورد و استان بحث ریزگردها، تغییرات محیطی و خشکسالی است در کنار اینها سنگشکنها، صنایع غبارزا، آتش زدن زبالهها و بقایای پوشش گیاهی در سطح مزارع کشاورزی را داریم. حتی بعضی از سودجویان، لاستیک آتش میزنند و همهی اینها مزید بر علت آلودگی هوایی میشود ولی مواردی مانند سوزاندن زباله و بقایای گیاهی و لاستیکها علاوه بر اینکه باعث افزایش ذرات میشود باعث افزایش گازهایی مانند دیاکسید کربن، مونوکسید کربن و ناکس هم میشود که این را رد نمیکنیم ولی عددی که باعث بالا رفتن شاخصها در استان میشود بیش از ۷۰ درصدش مربوط به ذرات غبار است.
-مسئولان میگویند آلودگی خراسانشمالی با آلودگی کلانشهرها متفاوت است، به نظر شما وقتی شاخص آلودگی ۵۰۰ را رد میکند آیا فرقی بین آلودگی کلانشهر و استانی مانند خراسانشمالی وجود دارد؟
از بعد دیگری به این موضوع نگاه کنیم، وقتی شاخص بالا میرود بحث آلودگی مطرح میشود ولی واقعا همین است، ما در خراسان شمالی چون صنعت آنچنان زیادی نداریم و صنایع بزرگمان نسبت به کلانشهرها پراکنده هستند میتوانیم بگوییم آلودگیهایمان بیشتر ناشی از همان گردوغبار و ذرات کمتر از ۱۰ میکرون هستند. این ذرات هم برای سلامتی خطرناک ولی خطر این ذرات به نسبت کمتر از گازها است. بههرحال این باعث نمیشود که بگوییم در خراسان شمالی آلودگی خطرناکی نداریم، داریم ولی به نسبت کلانشهرها شاید آلودگی کمتر باشد. بالا رفتن شاخص باعث میشود که در سطح کشور به عنوان یک شهر آلوده طی سالهای اخیر به خصوص در این یکی دو سال قلمداد شویم.
-پیشنهاد و راهکار شما برای حل یا تا حدی پیشگیری آلودگی هوا چیست؟
برای حل کامل این مشکل غیر از تغییر کامل وضعیت آبوهوا شاید نشود کاری کرد ولی میشود تا حدی کاهش و مدیریت کرد. باید طرحهای آبخیزداری و آبخوانداری را در بالادست تقویت کنیم تا ظرفیت نگهداری در آبخوانها و آبهای زیرزمینی و به نوعی افزایش سطح رطوبت خاک و پوشش گیاهی مرتعی که از این آبها تغذیه میکنند افزایش پیدا کند تا بتوانیم این برداشت گردوغبار را از سطح خاک کمتر داشته باشیم.
استفاده از روشهای نوین حفظ رطوبت در سطح خاک که در سایر کشورها هم اجرا میشود باعث میشود تا بتوانیم کشت باغهای دیم را در مناطقی که رطوبت هست بیشتر کنیم و به این ترتیب میتوانیم پوشش گیاهی و درختی خاک را افزایش دهیم تا این گردوغبار سطح خاک کمتر شود. بحث مراتع و مدیریت چرای دام مهم است که با توجه به وضعیت موجود که نوع دامداری استان ما سنتی و وابسته به مرتع هست باعث شده در بیشتر بخشها مرتع به خاطر فشار بیش از حد چرای دام فقیر شود و تقریبا پوشش گیاهی به آن صورت برای حفظ سطح خاک نمانده است.
ما در بحث آب شاید در دو یا سه دههی اخیر مدیریت مناسبی نداشتیم و از منابع آب بیش از اندازه استفاده کردیم، سطح سفرههای آب زیرزمینی ما بهشدت کاهش پیدا کرده و این باعث شده رطوبت سطح خاک کاهش و مزید بر علت شود
اگر این چرای دام و دامداری سنتی را تبدیل به صنعتی کنیم تا کاهش وابستگی به مرتع را داشته باشیم با همین وضعیت بارندگی کمی که الان هست گونههای بومی و مقاوم به خشکی که در مراتع داریم میتواند پوشش گیاهی را تا حدودی حفظ کند و از فرسایش بادی و آبی ناشی از بارانهای سیل آسا هم جلوگیری کند. بحث بعدی نگاه ویژه به تالابها و حقابه تالابها است که شاید بگوییم در استان خراسان شمالی تالاب نداریم در حالی که تالاب ما همین بستر رودخانهها و سدها است به خصوص سدهایی که در حال خشک شدن هستند، بعضی مناطق دیگر را نیز داریم، سه تالاب بینالمللی آناگل، حاجی گل و آلما گل در شرق استان گلستان مشرف به خراسان شمالی وجود دارد و تالابهایی هستند که در صورت خشک شدن کامل ما قطعا در سالهای آینده گرد و غبار بیشتری خواهیم داشت، البته تاحدودی خشک شدند و شاید بتوانیم بگوییم درصدی از گردوغبارها ناشی از همین خشک شدن هستند و همین بحث تالابها را بسیار حائز اهمیت میکند.
شخموشیار اراضی به خصوص در اراضی شیب دار در مناطق کوهستانی و یا دهانههای کوهستان داریم که اگر بارندگی اتفاق نیفتاد و از آنجایی که پوشش گیاهی از بین میرود منبع تولید گردوغبار هستند و شاید بتوانیم با تایید طرحهای مشارکتی با استفاده از تمام توان محلی و بومی که شاید دانشی دارند که سالها توانستند با این بحثها کنار بیایند استفاده کنیم و از گیاهان مقاوم به خشکی جهت حفظ پوشش گیاهی در مناطق بحرانی گردوغبار هم تا حدودی استفاده کنیم و این شرایط را مدیریت کنیم تا با دعای خیر مردم و رحمی که خدا به ما بکند و بحث تغییرات اقلیم تمام و خشکسالی کم شود شاید بتوانیم به دو، سه دههی قبل برگردیم.
انتهای پیام/
نظر شما