توافق اسرائیل و عربستان، فلسطین را آزاد نخواهد کرد
مجله فارن پالیسی در یاداشتی درباره وظایف دولت آمریکا برای پایان بحران فلسطین نوشت اعضای ارشد دولت جو بایدن به گفتگو درباره راه حل دو کشوری برای مناقشه اسرائیل و فلسطین بازگشته اند .
به گزارش تیتر کوتاه به نقل از مجله فارن پالیسی ، جو بایدن در جریان سخنرانی خود در ماه مارس گفت که تنها راهحل واقعی برای پایان مناقشه فلسطین و اسرائیل راهحل دو کشوری است؛ اظهارنظری که موضع رسمی و علنی ایالات متحده را در رابطه با مناقشه منطقه تقویت میکند.با این حال، کمی بیش از یک ماه بعد، ایالات متحده در جایگاه تنها کشوری ایستاد که قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را که میتوانست راه را برای عضویت کامل فلسطین در این سازمان هموار کند، وتو کرد. دولت جو بایدن تلاش میکند تا این دایره به ظاهر متناقض را با این ادعا که ایالات متحده با تشکیل دولت مستقل فلسطین مخالفت نمیکند بلکه معتقد است که تأسیس چنین دولتی تنها از طریق مذاکرات دوجانبه با اسرائیل امکانپذیر است، توجیه کند.
اما اینکه چگونه این مذاکرات دوجانبه قرار است در وهله اول آغاز شود، زمانی که رهبران اسرائیل و بخش بزرگی از اسرائیلیها با اندیشه تشکیل کشور فلسطین مخالف هستند، نامشخص است. قمار دولت بایدن برای تشکیل دولت مستقل فلسطین بر از سرگیری تلاش های دیپلماتیک برای عادیسازی رابطه عربستان سعودی و اسرائیل استوار است، روندی که با حمله ۷ اکتبر حماس و جنگ متعاقب آن متوقف شد.همانطور که توماس فریدمن، خبرنگار کهنهکار حوزه غرب آسیا و کارشناس مورد علاقه بایدن در یادداشت اخیر برای نیویورک تایمز نوشت، اسرائیل در ازای عادیسازی باید اصولاً با خروج از غزه و متعهد شدن به تلاش برای تشکیل کشور فلسطین موافقت کند. برای به نتیجه رسیدن کل بسته مورد توافق، ایالات متحده همچنین متعهد به یک اتحاد امنیتی تقویتشده با سعودیها برای مقابله با نفوذ فزاینده چین و جلوگیری از «بلندپروازیهای منطقهای» ایران است.این با منطق توافقنامه ابراهیم دولت دونالد ترامپ مطابقت دارد که در سایه آن اسرائیل برای اولین بار از سال ۱۹۹۴ با چهار کشور عربی روابط دیپلماتیک برقرار کرد.
هر دو این ابتکارات از یک فرض سرچشمه میگیرند که اسرائیل پس از برقراری روابط مسالمتآمیز با دیگران، حاضر به ارائه امتیازهایی در میدان به فلسطینیها خواهدشد؛ ولی این فرض از قبل شکست خورده است. برنامه اسرائیل برای الحاق زمینهای بیشتر حتی پس از تعهد اسمی به عدم الحاق کرانه باختری در ازای روابط با امارات متحده عربی، سرعت بیشتری هم پیدا کرد. با این حال دولت بایدن مصمم است دستور کار دونالد ترامپ را برای ادغام اسرائیل در غرب آسیا بدون توافق قطعی با فلسطینیها گسترش دهد. این یک اشتباه بزرگ خواهد بود.همانطور که متیو دوس از مرکز سیاست بینالملل نوشته است، یکی از پیشفرضهای کلیدی توافقنامه ابراهیم این بود که فلسطینیها به سادگی قابل مدیریت در یک بازه زمانی نامحدود هستند و ادامه محروم نگاه داشتن آنها از حقوق اساسیشان به طغیانی از سوی آنها منتهی نخواهد شد.
شکافهایی در این فرض پیش از ۷ اکتبر وجود داشت؛ اما تحولات از زمان شروع جنگ به طور قطع نادرست بودن این فرض را ثابت کرد.دیگر امکان ندارد یک رئیس جمهور دموکرات بتواند بدون قید و شرط از اسرائیل حمایت کند، صرف نظر از رفتار یا موضعی که در قبال فلسطینی ها دارد، و همزمان با واکنش شدید در داخل این حزب روبهرو نشود. تحکیم حقوقی و سیاسی واقعیت یک دولت به نام فلسطین به احتمال زیاد تنها به تغییر دیدگاه رهبران و مقامات ایالات متحده سرعت خواهد بخشید. این یک واقعیت جدید نیست: اشغالگری نظامی اسرائیل در سرزمین های ۱۹۶۷ بیش از نیم قرن است که وجود دارد. تمام قلمرو بین اردن و مدیترانه تحت تسلط مؤثر اسرائیل است، در حالی که فلسطینیها در موقعیتهای پراکنده جغرافیایی تقسیم شدهاند.از هر ۱۰ یهودی اسرائیلی یک نفر در شهرکهای کرانه باختری اشغالی از جمله بیتالمقدس شرقی زندگی میکند و شهرکنشینان نه تنها در کنست بلکه در دولت و همچنین در دادگاه عالی خدمت میکنند. در چنین شرایطی دیگر ایالات متحده نمیتواند تظاهر کند که از سیاست اسرائیل برای تثبیت اشغالگری بیخبر است.دولت بایدن از به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر تمامی بیتالمقدس و بلندیهای جولان توسط دولت ترامپ و اینکه شهرکها ناقض قوانین بینالمللی نیست، حمایت کرده است. تنها در فوریه و مارس امسال بود که دولت به موضع قبل از دوره ترامپ مبنی بر غیرقانونی بودن شهرکسازیهای اسرائیل بازگشت.
اگر ایالات متحده در تلاش برای بازگرداندن اعتبار خود در تلاش برای میانجیگری یک راهحل سیاسی در مناقشه فلسطین و اسرائیل جدی بود، باید قوانین ایالات متحده مانند قانون کمک خارجی را به اجرا میگذاشت که کمک نظامی به کشورهای مانع ارسال کمکهای بشردوستانه را ممنوع میکند. البته گزارشهایی وجود دارد که محمولههای مهمات در حال توقف هستند؛ اگرچه مشخص نیست که آیا این اقدام در راستای اجرای این قانون است یا خیر؛ همچنین درباره اهمیت سلاحهای متوقف شده تردیدهای جدی وجود دارد.فشار بر اسرائیل بخش کلیدی هر راهحلی خواهد بود. اگر ایالات متحده وکیل اسرائیل در هر مجمع دیپلماتیک باقی بماند، هیچ دلیلی برای مصالحه اسرائیل یا اعتماد فلسطینیان به واشنگتن وجود نخواهد داشت.
جهان عرب بیش از دو دهه است که پیشنهاد عادیسازی روابط با اسرائیل را در ازای ایجاد یک کشور فلسطینی داده است. ناسازگاری اسرائیل در مورد فلسطین یکی از موانع تعیین کننده صلح در منطقه هست و خواهد بود.زمانی که ایالات متحده بپذیرد که مشکل اشغال است و صلح بدون تعیین سرنوشت فلسطینیها یا تحقق آزادی فلسطینیها ممکن نیست، میتواند رویکرد کاملا جدید و سازندهتری اتخاذ کند. به همین علت است که دولت بایدن باید اقدامات زیر را برای تغییر اساسی محاسبات ژئوپلیتیکی انجام دهد.اولاً، ایالات متحده باید فوراً و بدون قید و شرط، فلسطین را به عنوان یک کشور و حاکمیت آن بر سرزمینهای اشغالی مربوط به مرزهای قبل از ژوئن ۱۹۶۷ را به رسمیت بشناسد، همانطور که تقریباً بقیه جهان این کار را انجام دادهاند.
اگر ایالات متحده درباره طرح دو کشور برای دو ملت جدی است، باید مؤلفههای ایالات متحده در مورد تشکیل دولت فلسطین را از پیمان امنیتی که با سعودی دنبال میکند، جدا سازد و به تعهدات خود در قبال مردم فلسطین عمل کند.همزمان با به رسمیت شناختن، ایالات متحده باید سرکنسولگری خود را در قدس شرقی بازگشایی کند تا به عنوان سفارت خود در فلسطین خدمت کند و در عین حال دفتر ساف در واشنگتن را برای خدمت به عنوان سفارت فلسطین در ایالات متحده بازگشایی کند. به رسمیت شناختن یکجانبه مانعی در مذاکرات دوجانبه آینده نخواهد داشت یا حتی تأثیر قطعی بر نحوه تصمیمگیری اسرائیلیها و فلسطینیها برای زندگی با یکدیگر در نهایت نخواهد داشت، اما به این معنی است که اسرائیل دیگر نمی تواند موضوع تعیین سرنوشت فلسطینیها را با مصونیت آهنین کنار بگذارد.همزمان با چنین شناختی، ایالات متحده باید موضع خود را نسبت به مذاکرات جاری در دیوان بینالمللی دادگستری (ICJ) و دادگاه بینالمللی کیفری (ICC) در مورد فلسطین تغییر دهد.
در حال حاضر، ایالات متحده با مفهوم صلاحیت دیوان بینالمللی کیفری بر سرزمین فلسطین مخالف است و در مقابلِ دیوان بینالمللی دادگستری استدلال کرده که نباید اشغالگری اسرائیل را غیرقانونی اعلام کند. اینها مواضع منطبق با قوانین بینالمللی یا اجماع نیستند، و دولت بایدن وقتی استدلال میکند که اسرائیل باید از این قوانین مستثنی باشد، جایی برای صحبت درباره نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین ندارد.با حمایت از حق فلسطین برای پیگیری پاسخگویی قانونی در قبال اقدامات اسرائیل، ایالات متحده خود را با بقیه جامعه بینالمللی همسو میکند و این فرض اسرائیل را که میتواند بدون عواقب هر طور که میخواهد عمل کند، از بین میبرد. این امر به ویژه با توجه به اتهامات احتمالی دیوان بینالمللی کیفری علیه رهبران ارشد اسرائیل به دلیل استفاده آنها از گرسنگی به عنوان سلاح جنگی در غزه، اهمیت دارد.این تنها آغاز خواهد بود. اقدامات دیگری نیز وجود دارد که دولت بایدن میتواند انجام دهد؛ تأیید قطعنامه الزامآور سازمان ملل که جایگزین قطعنامه ۲۴۲ میشود و به عنوان پایه و اساس روند صلح و ارتقای فلسطین به عضویت کامل در سازمان ملل متحد عمل خواهد کرد، نمونه مهمی از این اقدامات به شمار میرود. اما برای اینکه به صلح فرصت موفقیت جدی داده شود، چه از طریق دو کشور و چه از طریق یک کشور، ایالات متحده باید مسیر جدیدی را ترسیم کند که واقعاً بر حق فلسطینیان برای کرامت، امنیت و آزادی تأکید دارد.
نظر شما