بو محمد جولانی کیست ؟
معلوماتی که درباره شخصیتهای تروریستی سلفی ارائه میشود، همواره محل تردید و درنگ است؛ چراکه همگی درصدد خود پوشانی و عدم ابراز رسانهای هستند و اقتضای فعالیت چریکی نیز اینچنین روحیهای را میطلبد. اما ابو محمد الجولانی، گویی اینچنین نیست.
ابو محمد الجولانی، نام سازمانی فردی بهنام احمد حسین الشرع است. وی رهبری بزرگترین اپوزیسیون تندروی سوریه را بر دوش دارد و پس از تضعیف نیروی زمینی حزبالله در اثر جنگ سنگین چندین ماهه با نیروی زمینی اسرائیل در جنوب لبنان، درصدد است تا از فرصت طلایی بهره بُرده و اقدام بزرگی علیه حکومت سوریه انجام دهد. او، هماکنون جدیترین تهدید برای نظام بعث سوری به ریاست بشار حافظ الأسد بهشمار میرود.
معلوماتی که درباره شخصیتهای تروریستی سلفی ارائه میشود، همواره محل تردید و درنگ است؛ چراکه همگی درصدد خود پوشانی و عدم ابراز رسانهای هستند و اقتضای فعالیت چریکی نیز اینچنین روحیهای را میطلبد. اما ابو محمد الجولانی، گویی اینچنین نیست. او همان اندازه که روی فعالیت مسلحانه تأکید دارد، از رسانهایسازی معلومات و فعالیتهایش نیز خرسند است. به این سبب میتوان با پژوهشی شایسته به معلوماتی خوب درباره وی دستیافت.
نام رسمی او بنا بر آنچه محکمة الجنایات در دمشق نوشته: أحمد الشرع است. نام پدرش: حسین و نام مادرش: وداد؛ وی متولد سال ۱۹۸۲ میلادی است.میتوان گفت که احمد، در خانوادهای فرهیخته متولد شدهاست. وی از خانوادهای سوری و از شهر فیق در جولان اشغالی میباشد.حسین علی الشرع، پدر الجولانی ، پدرش حسین (متولد ۱۹۴۶ م) یک شخصیت پانعرب و فارغالتحصیل رشته اقتصاد و علوم سیاسی در دانشگاه بغداد است. حسین علی الشرع (پدر الجولانی) از دانشمندان اقتصاد نفتپایه بهشمار میرفت و در این باره چهار کتاب نوشتهاست. گفتهمیشود که نژاد و نیاکان او، منتسب به اهلبیت پیامبر (ص) نیز میباشد. از طرفی این خانواده تمکن مالی خیلی خوبی داشته و اراضی کشاورزی و مسکونی فراوانی در سوریه داشتهاند.
حسین الشرع، از شخصیتهای معارض دوران خود بوده و متحمل جنگهای فرقهای در دوران حافظ اسد بوده است اما به سبب ارتباطات خاندانی، توانستهبود پس از آزادی، در دمشق سِمتهای مدیریتی خوبی بهدستآورد. حسین الشرع از تاریخ ۱۹۷۹ م تا ۱۹۸۸ م از سوی دولت حافظ اسد سوریه، به عربستان فرستاده شد تا در زمینه توسعهی روابط نفتی میان سوریه و عربستان و انتقال تجارب و دور زدن تحریمها، پژوهش و تلاش کند. قبل از رفتن به عربستان سعودی، دو کتاب نوشت؛ اولی درباره «نفت بین امپریالیسم و توسعه» که در سال ۱۹۷۴ در لبنان منتشر شد و دومی درباره «نفت و پول عربی در نبرد آزادی و توسعه» بود.
در عربستان، علاوه بر سمت پژوهشگر اقتصادی، از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۶ مقالات سیاسی، اقتصادی و استراتژیک در روزنامه «الریاض» مینوشت و سپس به نوشتن در روزنامه «الجزیره» پرداخت تا اینکه در سال ۱۹۸۸ از کار خود استعفا داد. او مجموعهای از کتابهای مهم از جمله «نفت و آینده توسعه در کشورهای عربی» و «نفت و آینده توسعه در پادشاهی عربی سعودی» تألیف کرده است.همسر حسین الشرع و مادر احمد، نیز زنی تحصیلکرده و معلم ابتدایی درس جغرافیا بوده و گفته شده که زنی سُنتگرا و پایبند به بنیادهای سُنی است.
ابو محمد الجولانی در سال ۱۹۸۲ در ریاض متولد شد؛ در همان دوران که پدرش در عربستان سعودی کار میکرد. وی تحصیلات ابتدایی خود را در زادگاهش ریاض گذراند. در سال ۱۹۸۹، خانوادهاش به دمشق بازگشت و در محله مزه، منطقه ویلاهای شرقی (فیلات الشرقیه) که از بهترین مناطق مسکونی در کشور سوریه است، ساکن شد. احمد ادامهی دوره دبستان را در مدرسه «معاذ بن جبل» در مزه گذراند. یکی از همکلاسیهای او او را بهعنوان یکی از دانشآموزان ممتاز، با ثبات، منظم، نسبتاً باهوش، لاغر، با عینک طبی و کمی گوشهگیر توصیف کرده است. او تحصیلات خود را در دبیرستان «عمر بن عبد العزیز» در همان محله ادامهداد و با افت تحصیلی شدیدی روبهرو شده بود. او سپس به دانشکده رسانهها (کلیة الإعلام)، آموزش آزاد پیوست. اطلاعاتی از پیشرفت او در این دانشکده بیشتر از دو سال وجود ندارد.
وی تحتتأثیر انتفاضه فلسطینی در سال ۲۰۰۰ قرار گرفت و پس از ماجرای ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، گرایش شدیدی به اندیشه ضد امپریالیسم با رویکرد بنیادگرایی سُنی پیدا کرد.وی پس از الهامهای فراوان از اندیشه سُنی سلفی، ریش خود را بلند کرد و جلابیه پوشید و در مسجد «شافعی» نزدیک شهر الشباب، فعالیت دینی نمود. او در مارس ۲۰۰۳ داوطلبانه به عراق رفت و چند هفته قبل از سقوط بغداد به آنجا رسید و سپس به الرمادی منتقل شد.دستگیریهای پیدرپی!احمد الشرع، هم در سوریه و هم عراق، دستگیر شدهاست. وی یکبار در سال ۲۰۰۵ م در سوریه و بار دیگر در سال ۲۰۰۶ م در عراق دستگیر شدهاست.او در سال ۲۰۰۳ م، بهطور مشخص با هیچیک از سازمانهای عراقی ارتباط نداشت تا اینکه به سوریه بازگشت و بیش از دو سال در سوریه زندگی کرد و با یک گروه سلفی جهادی نوظهورارتباط گرفت و در پی آن در سال ۲۰۰۵ م دستگیر شد اما توانست بازپرسان را اقناع کند که هیچ اقدام مسلحانهای انجام نداده و تنها به سبب قرابت نظری، از ایشان حمایت کرده است و پس از مدتی آزاد شد.پس از آزادی، او بار دیگر به عراق رفت، اما این بار بهسوی مقصدی از قبل مشخصشده، یعنی گروهی جهادی کوچک در موصل که به آن پیوست، و آن گروه «سرایا المجاهدین» به رهبری ابوطلحه عراقی بود.
در پی بیعت گروهک سرایا المجاهدین با ابو مصعب الزرقاوی رهبر القاعده، احمد نیز بهعنوان یکی از اعضای القاعده بهشمار آمد.تنها چند ماه از عضویتش در القاعده عراق گذشتهبود که حین کاشت بمب کنارجادهای، اسیر نیروهای آمریکایی شد. او یک شناسنامه عراقی جعلی داشت و توانست از آزمون لهجهای که نیروهای آمریکایی برای شناسایی و تقسیمبندی مجاهدین عرب انجام میدادند، عبور کند؛ از این روی بهعنوان مجرم عراقی زندانی شد و بهنام «ابو اشرف» شناخته میشد. او در زندانهای ابوغریب، بوکا، کروبر و التاجی جابهجا شد و حدود ۵ سال در آنجا گذراند.در این زندانها با تعدادی از افرادی آشنا شد که بعدها از برجستهترین رهبران «دولت عراق اسلامی» شدند. در مدتی که ابو اشرف (احمد) متحمل زندان بود، «سازمان القاعدة فی بلاد الرافدین» (القاعده عراق) با سایر گروههای جهادی و رؤسای قبایل و دیگران دیدار کرده و در تاریخ ۱۵ اکتبر ۲۰۰۶ اعلامکردند که «دولت اسلامی عراق» تشکیل شده و همه سازمانها و تشکلهای خود را در «دولت اسلامی عراق» حل و یکپارچه میکنند.
وی در سال ۲۰۱۱ م از زندان آزاد شد و عضوی از دولت اسلامی عراق بهشمار رفت؛ اما بهار عربی که منطقه را در حالت اضطراری قرار دادهبود، در سوریه بهگونهای ویژه خودنمایی میکرد و بخش مهمی از اپوزیسیون سوریه را گروههای بنیادگرای سُنی تشکیل میداد. همین امر سبب شد تا احمد بتواند برای سوریه راهبردهای مهمی بنویسد و این راهبردها از طریق یکی دو واسطه به ابوبکر البغدادی میرسید و البغدادی با تصویب کلانپروژههای احمد الشرع، مبالغ و افراد لازم را در اختیارش مینهاد. او در سال ۲۰۱۱ همراه شش فرستادهی البغدادی به سوریه رفت و اقدامات لازم جهت تأسیس سازمان جدید خود را آغاز نمود.وی در آغاز سال ۲۰۱۲ م، طی یک فایل صوتی از تأسیس سازمان بزرگ “جبهة النصرة لأهل الشام من مجاهدی الشام” خبر داد و خود را پیشوای این سازمان مسلح برشمرده و نام خود را: الفاتح ابومحمد الجولانی گزارد.او سالهاست رهبر جبهه النصرة بوده و در سالهای اخیر فعالیتهای خود را گسترش داده است.
تفاوتهای میان ابو محمد الجولانی و ابوبکر البغدادی در نگاه نخستین، تفاوتی میان هیچکدام از گروههای تکفیری نیست و جملگی از یک بنیاد و مشرب، سرچشمه میگیرند و پیش میآیند. این نگاه اگرچه در بخش عظیمی از نظریات و افراد، درست است، اما بهطور کلی، اینچنین نیست. احمد الشرع (که زین پس او را ابو محمد خواهیم خواند)، نسبت به البغدادی، تفاوتهای مهمی دارد. اساساً نیروی تحت سیطرهی وی در سال ۲۰۱۷ م، خود را از القاعده جدا نمود و این خود ضربهای سخت به پیکره داعش بهشمار آمد و روند شکست داعش هم در عراق و هم سوریه را سرعت بخشید.• ابو محمد الجولانی، بر خلاف البغدادی، تنها روی کشور سوریه متمرکز است و تلاش دارد جنبش خود را یک جنبش سوری اسلامی نشان دهد. میدانیم که داعش، یک سازمان تروریسم جهانی بود و نقشهی سیاسی جغرافیایی برای کل منطقه ترسیم کرده بود.• او بر خلاف البغدادی، ارتباط عمومی و رسانهای بسیار بهتری با افراد دارد؛ عموماً از کیششخصیتی که درباره البغدادی بود دورتر است و رسانهها را بیشتر میپذیرد.
تصاویرش مکرراً پخش میشود و نوع پوششاش به آنچه دیگر اعضای تحریر الشام دارند، نزدیکتر است. او و دوستانش توان تلفیق و ادغام مناسبی بین سازمانهای آزادیبخش سلفی در سوریه دارند. او نام جبهه النصره را به: جبهه فتح الشام تغییر داد؛ حساسیتهای دولتی همسایگان سوریه را نسبت به خود کاست و با گروههایی که بهطور متمرکز علیه بشار اسد کار میکنند، همانند حرکت نور الدین الزنگی و احرار الشام، روی به کاهش تنش گزارده و طی مذاکرهای در سال ۲۰۱۷، توانست هیئت تحریر الشام را تشکیل دهد و رهبر شاخه نظامی آن باشد و پس از مدتی رهبری کامل این سازمان را بر دوش گیرد.
با توجه به تمرکز زیاد وی روی مسئله سوریه، وی درصدد زدایش افراط علیه سایر مذاهب و نِحل مذهبی موجود در سوریه است. رویکردی که البغدادی هرگز نداشت و از اسباب سرنگونیاش در موصل بهشمار آمد. گمان میرود که در مرحلهی نخست ابو محمد الجولانی، نسبت به شیعیان یا نُصریان (علویان) و اسماعیلیان و دروزیان سوریه، موضع سختگیرانهای نداشتهباشد. همچنانکه طی بیانیهای از شیعیان نبّل و الزهراء خواسته تا همکاری خود با دولت سوریه را قطع کنند و در ازای آن امنیت ایشان تضمین شدهاست. این رویکرد بیش از آنکه به رفتار داعش شبیه باشد، به رفتار طالبان نزدیکتر است و گویی تحریر الشام با الگوی موفقتر از داعش پیش میآید. هم اقلیمیتر رفتار نموده و هم همهجانبهگرا تر است. صد البته واکنشهای سنگینی که از سوی دولت سوریه و نیز روسیه و ایران علیه مواضع تحریر الشام انجام خواهد گرفت، بر رفتار میدانی آنان تأثیر زیادی خواهد گزارد.• رهبری تحریر الشام، سابقهی نهچندان کوتاهی در مدیریت بخشی از استان ادلب و شرق لاذقیه داشته است و بخش مهمی از شمالغرب سوریه تحت مدیریت شهری و روستایی تحریر الشام بوده است.
تجارب حاصل از این رویداد، بیتردید بر روحیات رهبران این سازمان و درک این مهم که: لازم است مردمدار بود و چهرهی مهربانی از خود نشان داد، اثرگذار بوده است. در ابتدای همین سال، تحریر الشام با یک بحران عمیق در سوریه روبهرو بود و تا مرز انحلال پیش رفت اما با حمایتهای برخی از کشورهای همجوار سوریه، پابرجا ماند.• اگرچه جبهه الشام، در مذاکرات روند آستانه هیچ حضوری نداشته و بلکه طی بیانیههایی همواره آن را محکوم کرده است، اما در عمل تا حدودی سعی بر همراهی با مذاکرات انجامگرفته، داشته است و علاقهمند است صلح در سوریه بدون حضور بشار اسد و حکومتش، حاکم شود.
تحریر الشام تلاش کرده تا خود را از ذیل فهرستهای تروریستی در منطقه و جهان خارج کند. اصل تغییر نام از جبهه النصره به جبهه الشام و سپس تحریر الشام، نوعی اقدام اولیه برای خروج از لیست گروههای تروریستی بود. این سازمان از سویی درصدد تلاش برای ادغام دیگر گروههای اپوزیسیون غیراسلامی به خود است – رویکردی که داعش هرگز آن را نپذیرفت-؛ از دیگر سو با یکی از محورهای مذاکرات آستانه، یعنی ترکیه ارتباط بسیار خوبی دارد و منویات ترکیه را در محدوده تأثیر خود عملیسازی میکند؛ همچنین رفتارهای نمادین خشونت – از جنس رفتارهای داعش نظیر اعدامهای دستهجمعی و انتشار فیلم کشتارهای خشن همانند بریدن سر و آتش زدن اسیران و… – را ممنوع میداند و با تأسیس گروههای لایهی دوم، نظیر: «حکومت نجات سوریه» بدون اشاره به ایدئولوژی اسلامگرا، درصدد تلطیف فضای سیاسی و اجتماعی و منطقهای نسبت به خود است.
ایدئولوژی و رفتار این سازمان بهنوعی تضمین میکند که پس از سرنگونی نظام سوریه، هیچ تهدیدی کشورهای همسایهی سوریه را دنبال نمیکند. اما با این وجود به سبب اینکه تقریباً تمامی اعضای اصلی و فرماندهان، دارای پیشینهی جنایت جنگی هستند و هیئت تحریر الشام همچنان بر پایه عقاید بنیادگرایانهی سلفی گردانده میشود، جزو گروهکهای تروریستی در جهان بهشمار میرود.• گفتیم که هیئت تحریر الشام درصدد الگوبرداری از الگوی موفق طالبان است تا داعش و در این راستا، در عمل خواستار کاهش تنش در قبال غرب نیز خواهند بود. همچنان که از ایشان بروز آنچنان خاصی علیه یک سال جنایت سنگین اسرائیل علیه سُنیهای غزه نبودیم؛ بلکه آنان این دوران را بهمثابهی فرصت طلایی گذر از بحران انتفاضه علیه هیئت تحریر الشام و بازسازی خود و آمادگی برای قیام همهجانبه علیه بشار اسد، تلقی نمودند. تمرکز بر سوریه، ضمن رعایت پروتکلهای منطقهای غرب و حمایت ترکیه، فضای خوبی برای پیشروی این سازمان بنیادگرا به ارمغان آوردهاست.
نظر شما