خانه صنعت نمایشگاهی ایران تشکیل شود
حسام گودرزی - فعال و برگزارکننده نمایشگاهی
در روزهای اخیر همه فعالان اقتصادی بخش خصوصی دل نگران حواشی ایجاد شده بر سر انتخابات اخیر اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران هستند.
اتاقی که از زمان پیدایش خود بهدست حاج حسین امین الضرب، در ۱۴۰ سال پیش که در ابتدا آن را با نام مجلس وکلای تجار ایران و یا مجلس تجارت میخواندند؛ تا کنون به عنوان مرجع برنامهریزی و تصمیم گیری فعالان بخش خصوصی و مرکز هماهنگی و همکاری بین بازرگانان، صاحبان صنایع و معادن با نهادهای دولتی شناخته شده است و قدیمیترین و قویترین نهاد اقتصادی خصوصی موجود در ایران است.
فارغ از چرایی حواشی ایجاد شده؛ از نگاه دیگر این بحران که مجلس، وزارتخانه صمت و دولت را هم درگیر خود کرده است؛ نشان دهنده اهمیت این اتاق و نقش بیهمتا و جایگاه آن در تصمیمسازی اقتصادی کشور است.
جایگاهی که بخش خصوصی در سالهای متمادی برای ایجاد آن تلاش کرده است و ثمره آن درخت تنومندی است که البته متأسفانه این روزها دچار تندباد شده است.
در این نگاه بدون هیچ شکی باید پذیرفت که بانیان و پایهگذاران اتاق ایران فرصت مغتنمی را برای تمامی فعالان اقتصادی بخش خصوصی مهیا کردهاند تا فضا و امکان چانهزنی و گفتوگو با دولت برای این بخش فراهم شود که البته نا گفته پیداست که در برهههای مختلف بنا به توان مدیران و متولیان جلوس کرده بر کرسی مدیریت آن، قوی و یا ضعیف به کار خود ادامه داده است.
باید اذعان کرد قطعاً آنچه که بهدست آمده است حاصل تدبیر گذشتگانی بوده است که تمرکز و تجمیع توان و ظرفیتهای موجود در قالب یک پیکره واحد به نام اتاق ایران را پایهگذاری کردهاند.
حال سؤال اینجاست، افعال و اقدامات امروز ما در آینده چگونه قضاوت خواهد شد و آیندگان ما از تدبیرمان سخن خواهند گفت و یا از تقصیرمان شکایت خواهند داشت.
فرصت انتخاب با ماست.
و اما بخش خصوصی در صنعت نمایشگاهی سالهاست بدون برنامه مدون، جمعی و جامعی از سوی مدیران و متولیان، راهش را هرچند با سرعت کم، با آزمون و تجربه پیش میبرد و در این بین میآموزد و خود را اصلاح میکند.
امروز باید اذعان کرد بخش دولتی به دلایل متعدد، در ایفای نقش محوری خود در پیشبرد برنامههایی با هدف ارتقای سطح کیفی نمایشگاهها و در بخش بینالمللی حضور ایران در رویدادهایی مانند اکسپوی اوزاکا ۲۰۲۵ دچار مشکل است. در برخی دورههای مدیریتی اخیر حتی شاهد این بودهایم که بر خلاف قوانین برندسازی، دست به اتخاذ تصمیمات عجیب مانند حذف نمادهای نمایشگاهی بدون هیچ دلیل فنی و حرفهای زدهاند و یا با ایجاد موانع و دست انداز هایی هر از چندگاه، در قالب دستورالعملهای خلق الساعه، در مسیر حرکت فعالان صنعت نمایشگاهی مشکلاتی را حادث شدهاند.
اما علیرغم تلاشهای انفرادی و جزیرهای شاغلان و فعالان خصوصی صنعت نمایشگاهی، این صنعت در ایران نیازمند یک مرکزیت و اتاق فکر تحول خواه و مترقی است تا در قالب یک مغز متفکر، بدنه فعالان خصوصی این صنعت را منسجم و هماهنگ، راهبری و متحد کند و قدرت چانهزنی و تعامل را با ارکان تصمیم ساز دولتی داشته باشد. مرکزیتی که نخبگان صنعت نمایشگاهی را گرد هم آورد تا با برنامهریزی دلسوزانه، گروه محور، به دور از تمایلات شخصی و در نظر گرفتن صلاح جمع، منافع تمامی اعضای این خانواده کاری را دنبال کند. این مهم زمانی با اهمیتتر جلوه میکند که در نظر بگیریم زمان باقیمانده تا برگزاری اکسپو اوزاکا تنها کمتر از دو سال است و علاوه بر موضوعات داخلی صنعت نمایشگاهی، مسولیت بزرگ برندسازی ایران در این نمایشگاه نیز از وظایف تک تک فعالان صنعت نمایشگاهی ایران است. (رجوع شود به کتابی با عنوان برندسازی ملی در اکسپو اوزاکا ۲۰۲۵ اخیراً توسط اینجانب تألیف شده است.)
هر چند بخشی از وظایف یاد شده مرتبط به وظایف ذاتی انجمنهای موجود در این صنعت بوده است، اما متأسفانه اتفاقات و حاشیههای هر چهار انجمن موجود در سالهای اخیر، امیدها در جهت هماهنگی و همکاری این انجمنها با یکدیگر در قالب تجمیع و ایجاد یک نهاد صنفی فعال در زیر یک سقف را از بین برده و فعالان و خانواده صنعت نمایشگاهی ایران را مأیوس کرده است.
در جهانی که تغییرات تکنولوژیکی سرعت سرسامآوری گرفته و فرصت برای سوار شدن بر قطار پیشرفت و ترقی هر روز کوتاهتر میشود، چندان فرصت چندانی برای بخش خصوصی باقیمانده نمانده است تا مسیر کاری آینده خود را مشخص کند.
مسیری که یا بر اساس یک نقشه راه جامع، کامل و هوشمندانه، صنعت نمایشگاهی ایران را همراه و همسو با دیگر جوامع نمایشگاهی کشورهای پیشرو منطقه، پیش خواهد برد و یا انتخاب ادامه وضعیت حال حاضر که نتیجه آن فاصله و عقب افتادگی روزافزون از جایگاه برترینهای این صنعت در بین کشورهای همسایه است و منجر به دورافتادگی از استانداردهای روز در سطح بینالمللی خواهد شد و آینده بدون بازگشتی را برای این صنعت در ایران رقم خواهد زد.
البته و صد البته که همچون تمامی پیکره فعالان اقتصادی کشور، محدودیتهای تحریم و موضوعات سیاسی موانع بزرگی در سر راه این هدف ایجاد کرده است اما قطعاً اگر تلاش و جدیت در کنار ترجیح منافع جمعی به منافع فردی بر شاکله تصمیم سازان و نخبگان تأثیر گذار، حاکم باشد؛ عبور از این موانع امکانپذیر خواهد بود.
به طور قطع کار گروهی بر اساس برنامه و سند چشماندازی جامع و کامل، لوازم نیل به هدف برای آینده روشن است. در اینجا پیشنهاد میکنم این بلوغ جمعی در خانواده فعالان نمایشگاهی ایران، در قالب یک مرکز تصمیم ساز با راهبری هیات مدیرههای دورهای که با رأی گیری از میان تمامی فعالان صنعت نمایشگاهی انتخاب میشوند به نام «خانه صنعت نمایشگاهی ایران»، مدیریت و دنبال شود.
قطعاً این تاریخسازی در موضوع پایهگذاری این نهاد مشترک، میتواند آهسته آهسته با وجود همه محدودیتها، مسیر حرکت به سوی آینده ایده آل برای بخش خصوصی صنعت نمایشگاهی را هموارتر کند.
مسیری که یقیناً پر چالش و مملو از دست اندازهای کوچک و بزرگ خواهد بود ولی همین که راه را آغاز کردهایم نویدبخش و نشان از آینده روشنتر برایمان خواهد بود.
آینده در گرو تصمیم امروز ماست، درست تصمیم بگیریم.
نظر شما