قایقران المپیکی ایران در گفتوگو با تیتر کوتاه:
برای دو سهمیه المپیک تنها ۵۰ میلیون پاداش دادند / قول مسکن مهر دادند که عملی نشد
آقا میرزایی گفت: قرار بود به من مسکن مهر بدهند که برای تحقق وعدهای که داده بودند بسیار دوندگی کردم. در حالی که من ورزشکار نباید دنبال عملی کردن قولهایشان بدوم؛ البته که میدانم اینجا سیستم همینطور است و تا پیگیری نکنیم چیزی را بدست نمیآوریم.
گروه ورزشی تیترکوتاه-نسیم شیرازی: «علی آقا میرزایی» که به تازگی به دو مدال آسیایی و کسب سهمیه پاریس از مسابقات برگشته است این روزها دل پر دردی دارد. او که تا کنون در مصاحبههایش کمتر گلایه کرده و بیشتر از تلاش و هدفهایش گفته است اینبار در تمام پاسخهایش از دردهایش و انتظارش برای شنیده شدن گفت.حرفهای تلخ قهرمان ملی آبهای آرام که چند ماه دیگر باید راهی پاریس شود تا در بزرگترین آوردگاه ورزشی دنیا شرکت کند آنقدر واضح است که بدون مقدمه چینی فقط باید سراغ این گفتوگو رفت و انتظار داشت این دردها از سوی قهرمانان ورزشی ایران شنیده شود، دردهایی که اگر مرهمی برایش نگذارند چیزی جز استعدادسوزی نخبگان ورزشی ایران را در پی نخواهد داشت. در ادامه گفتوگوی تیتر کوتاه با علی آقا میرزایی ورزشکار المپیکی ایران در پاریس را خواهید خواند.
دو مدال آسیا، کسب سهمیه و دومین حضور در المپیک، از این مسیر بیشتر بگو؟
خوشبختانه در مسابقه اخیر توانستم دو مدال برنز آسیا را بهدست بیاورم، البته که قرار نبود در رشته ۲۰۰ متر مسابقه بدهم و فقط برای مسافت هزار متر باید نامم ثبت میشد ولی حالا نمیدانم بگویم خوشبختانه یا متاسفانه اشتباهی از سمت فدراسیون صورت گرفت و اسم من برای مسافت ۲۰۰ متر هم رد شده بود و به هیچ وجه امکان حذف اسمم نبود و هرطوری بود باید این مسابقه را میدادم و اگر در آن شرکت نمیکردم از تمام مسابقه دیسکالیفه میشدم. خوشبختانه با اینکه هیچ تمرینی در این مسافت نداشتم توانستم مدال برنز را بهدست بیاورم. بعد از آن هم در مسافت هزار متر که رشته تخصصی من است و برای کسب سهمیه رفته بودم توانستم مدال برنز را بهدست بیاورم. هر چند که زیاد راضی کننده نبود و در مسافت هزار متر انتظار داشتم مدال طلا را بدست بیاورم. بعد از رفتن «پدرو سنا» از ایران و ناکامی بزرگی که در بازیهای آسیایی هانگژو داشتم و فقط شش ماه برای آماده شدن فرصت داشتم، بدون اردوی خاصی در شهر خودم زیر نظر آقای بصارتدار که سالهای قبل همتیمی بودیم و حالا در جایگاه مربی فعالیت میکند تمرین کردم و با برنامه و اعتماد کامل به او توانستم برای مسابقات کسب سهمیه آماده شوم و خوشبختانه کسب سهمیه هم داشته باشم.
فکر میکنم چندان مسابقهای هم برای آمادگی بیشتر طی دو سال اخیر نداشتی.
بله همینطور است، تقریبا چند سال یعنی در واقع بعد از المپیک توکیو دیگر مسابقهای در مسافت هزار متر نداشتم و بیشتر در مسافتهای k2 ۵۰۰ ، چهارنفره پونصد ، و مسافتهای سرعتیتر بود و آخرین مسابقهام هم مسابقات بازیهای آسیایی هانگژو بود که بنا به دلایلی لول چندان خوبی نداشتم و برایم قابل قبول نبود و کاروان قایقرانی ایران در آن بازیها واقعا نتیجه ضعیفی را بهدست آوردند. ولی برای اینکه یک ورزشکار در مسافت تخصصی خودش بتواند موفق شود و بتواند آمادگی لازم را بهدست بیاورد حتما باید مسابقات زیادی در آن مسافت بدهد که متاسفانه من نداشتم، تا اینکه بالاخره حالا در این مسابقات سهمیه پاریس را به دست آوردم و امیدوار بودم که بعد از کسب سهمیه به مسابقات کاپ جهانی اعزام شوم ولی متاسفانه فدراسیون به دلیل شرایط بودجهای و اقتصادی اعزام نمیکند و من و نبی رضایی که او هم در شهر خودش بابلسر تمرین میکند، واقعا با دست خالی و حتی میشود گفت با غیرت و تلاش خودمان و مربیانمان توانستیم این سهمیه را بدست بیاوریم. کشوری مانند چین که کلا با کشور بلاروس تمرین میکرد و اردوهای مشترک داشتند یا کشوری مانند ازبکستان که بعد از بازیهای آسیایی هشتاد و دو روز در آنتالیا ترکیه در کمپ فوقالعادهشان که از همه جای دنیا برای تمرین به آنجا میروند اردو زد و یا قزاقستان به همین شکل اردوی بسیار خوبی را پشت سر گذاشتند اما متاسفانه شرایط و مشکلات اقتصادی فدراسیونها و وضعیت ورزش مملکت روی روند کار ما تاثیر خیلی منفیای میگذارد و بهخاطر مسائل دلار و ارز کار برای ما ورزشکاران بسیار مشقت آور پیش میرود و واقعا خدا را شکر میکنم که با همه این شرایط سخت توانستم کسب سهمیه داشته باشم و جالب است بدانید که اداره کل ورزش استان گیلان هیچ حمایتی در این شش ماه بعد از بازیهای آسیایی از من نداشت و اصلا خبر نداشتند که من تمرین میکنم و نه از لحاظ معنوی و نه از لحاظ مادی هیچ حمایتی نشدم در حالی که در شهر خودم تمرین میکردم و حتی شب اعزام به مسابقات که رئیس فدراسیون هم به مدیر کل استان من زنگ زد او از اعزام من خبر نداشت و باز هم تکرار میکنم که هیچگونه حمایتی در این مدت نشدم به جز اینکه شب اعزام پنج میلیون تومان به حساب ریختند که نمیدانستم چطور باید به این درد خندید، من که برای دومین بار سهمیه المپیک را بدست آوردم باز هم مانند بار اولی که کسب سهمیه کردم هیچ چیزی به جز وعده و عیدهایی مانند تحویل خانه مسکن مهر نگرفتم و هرچه وعده دادند عملی نشد و توخالی بود.
وعده خانه مسکن مهر داده شده و تحویلش نداده اند؟
بله، قرار بود به من مسکن مهر بدهند که برای تحقق وعدهای که داده بودند یک عالمه دوندگی کردم در حالی که من ورزشکار نباید دنبال عملی کردن قولهایشان بدوم؛ البته که میدانم اینجا سیستم همینطور است و تا پیگیری نکنیم چیزی را بدست نمیآوریم. بارها در استانداری جلسه با مدیرکل گذاشتیم ولی انگار نه انگار.حالا هم که ما را دعوت کردند و پنجاه میلیون تومان هدیه به من دادهاند برایم هم درد دارد و هم خنده دار است. این در حالی است که استانی مانند تهران که مسلما تعداد سهمیه المپیکیاش بیشتر است شنیدم که صد میلیون تومان پاداش دادهاند و یکسری ورزشکاران استانها هم خبر دارم که ۲۰۰ الی ۲۵۰ میلیون تومان پاداش گرفتهاند ولی متاسفانه اینجا به من پنجاه میلیون تومان و به مربی من ده میلیون تومان پاداش دادند که واقعا خجالتآور است. در مورد مساله خانه و مسکن مهری که قبلا قولش را داده بودند، برای من که دومین سهمیه را بدست آوردم و در این شانزده سال هیچی از استان نگرفته ام و همین حالا هم با هزینه خودم جلو میروم، حق دارم وعدهی محقق نشده را مطالبه کنم.امیدوارم این موضوع توسط مسئولان پیگیری شود چون من علی میرزایی واقعا حداقل از ورزش استان خودم که اینقدر بیتفاوت هستند خسته شدم، انگار برایشان هیچ اهمیتی نداریم و فقط به دنبال فوتبال و تیم ملوان هستند و بقیه ورزشکاران و ورزشهای دیگر برایشان هیچ است.
تو ورزشکار بیحاشیهای هستی ولی از حرف هایت معلوم است که اینبار از این نادیده گرفته شدن عصبانی شدی.
بله همانطور که خودتان میدانید من اصلا آدمی نیستم که وارد حاشیه شوم ولی به چشم میبینم که حق من ورزشکار همیشه خورده شده است، سالها سکوت کردم ولی متاسفانه هربار که افتخاری کسب میکنم با پاداشی ناچیز تقدیر را جمع میکنند و من کم آوردهام. من ورزشکار خیلی دغدغه و دردهای زیادی دارم و واقعا بعد از کسب دومین سهمیه امیدوار بودم مقداری نگاه ویژهتر باشد ولی حالا میگویند که ما در این سه ماه باقی مانده یک حقوقی میدهیم و من از همین الان میدانم که آن حقوق چقدر است و گفتنش جالب نیست. از استانهایی که خبر دارم مبالغ خیلی بهتری به قهرمانانشان میپردازند و حمایت بهتری میکنند ولی الان با این شرایط اقتصادی کشور ورزش کردن با جیب خالی بسیار سخت است و اگر حمایتهای پدر و مادرم نبود نمیتوانستم ادامه دهم و به این نقطه هم نمیرسیدم.
چهار سال پیش هم تک و تنها در انزلی تمرین کردی و کسب سهمیه داشتی، برای این المپیک هم گویا همینطور برایت گذشته است.
همانطور که گفتید من ۴ سال پیش هم در انزلی تنها تمرین کردم و باز هم میگویم بدون اینکه مسئولان استان حالم را بپرسند و حتی بدانند با وجود کرونا چطور تمرین میکنم. فقط رئیس فدراسیون قایقرانی هر چند وقت یکبار حالم را میپرسید و حقوق ناچیزی هم به من میدادند ولی استان هیچ حمایتی نکرد. یعنی در این دو سهمیه المپیکی که گرفتم فکر نمیکنم بیشتر از صد یا صدوپنجاه میلیون تومان به من بخاطر کسب سهمیه و مدال آوری پاداش داده باشند. من سال قبل از بازیهای آسیایی هانگژو در تایلند که قهرمانی آسیا بود، شش طلا گرفتم مسئولان استانم به من چهار یا پنج میلیون تومان پاداش دادند که واقعا جای تاسف دارد، من هیچ جا این موضوعها را نگفتم چون فقط به هدفم چسبیدم تا بتوانم افتخارآفرینی کنم ولی میبینم که این همه مقام، مدال آخرش هیچ و امسال هم که تعداد سهمیههای ما نهایت بخواهد به ۳۶ یا ۳۷ سهمیه برسد و نسبت به دوره قبل نصف شده است و این خودش نشان میدهد که چقدر کار سخت شده و کشورهای دیگر چقدر سختتر کار و حمایت میکنند ولی من متاسفانه حداقل از مسئولان استان خودم هیچ حمایتی نمیشوم.
طی یک سال اخیر برای تمرین و حفظ آمادگیات حدودا چقدر هزینه کردی و چقدر آن را شخصی پرداخت کردی؟
تمام هزینهها در این یک سال اخیر از جیب شخصی خودم بوده است، بهجز اینکه فدراسیون حقوقی میخواست بدهد و از آنجایی که بعداز هانگژو هر کداممان با مربی خاص خودمان تمرین میکردیم مبلغ تقریبا ناچیزی برای ایاب ذهاب در کنار حقوق به ما تعلق میگرفت.
وضعیت امکانات این رشته نسبت به المپیک قبلی چطور شده است؟
مانند قبل است، همان قایقهایی که ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ وارد ایران شده بود و الان چون اگر فدراسیون بخواهد قایق وارد کند برای گمرک بیشتر از ۱۰۰ تا 150 درصد روی قیمت قایقها میآید چون جزو کالاهای لوکس حساب میشود. متاسفانه ما مشکل واردات قایق داریم و تقریبا هیچ فرقی با توکیو نداریم و نمیشود گفت از لحاظ امکانات پیشرفت کردهایم.
البته مقایسه بزرگی است ولی در مقایسه با تیم های مطرح آسیا مانند ژاپن آبهای آرام کشور چه چیزهایی کم دارد؟
ما خیلی چیزها حالا نه فقط در ورزش قایقرانی بلکه ورزشهای دیگر کم داریم، حالا کاری با کشتی، فوتبال و والیبال ندارم، بهرحال کشتی ورزش اول ماست ولی ورزشهایی مثل قایقرانی، شمشیربازی، دوومیدانی واقعا مشکلات فراوانی دارند. در ورزش خودم همانطور که اول صحبتم گفتم سالیان سال است که اردوهای برون مرزی نداریم، نه فقط صرفا اردوهای برون مرزی، من علی میرزایی حتی بتوانم با یکی قویتر از خودم تمرین کنم هم خوشحالم، من حدود هفت سال است که نفر اول ایران هستم و هیچ رقیب تمرینی در ایران در مسافت اختصاصی خودم ندارم و حداقل ده ثانیه جلوتر از نفر دوم هستم. تا همین حالا هم من فقط با مغز و روان خودم جنگیدم و میجنگم ولی این باعث شده نتایج مسابقاتم آنطور که میخواهم نباشد، واقعا توان و کشش هزینه از جیبم را هم دیگر ندارم، اگر بخواهم یک اردوی بیست روزه به آنتالیا بروم بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان برای من هزینه میشود. مگر من ورزشکار چقدر درآمد دارم که بتوانم اردوهای خودم را پوشش بدهم و از طرف دیگر اسپانسر هم وجود ندارد، سالها قبل هم با ایرانسل صحبت کردیم ولی از آنجایی که این رشته، ورزش ناشناختهای برایشان محسوب میشود جذب نمیشوند و ما ورزشکاران درآمدی جز اینکه در بازیهای آسیایی یا سهمیه المپیک مدال بگیریم در زندگیمان نداریم. حالا من استخدام اداره ورزش هم هستم ولی با درآمد هفت یا هشت میلیون تومان واقعا راه به جایی نمیشود برد. لیگهای ما لیگهای خیلی ضعیفی هم هست ، بالاترین رقمی که من در ایران قرارداد میبندم هشتاد میلیون تومان است و اگه بگوییم میخواهم ۱۵۰ میلیون تومان قرارداد ببندم اصلا پای کار نمیآیند. مشکلات در ورزش مملکت بسیار زیاد است و فقط میتوانم بگویم غیرت ورزشکاران و مربیان است که امثال من مانند نبی رضایی کار میکنیم و اگر امروز عادل مجللی، کیا اسکندری، پوریا شریفی، سپهر ساعتچی، پیمان قویدل و بقیه بچهها کمکار شدند بهخاطر این است که مشکلات زندگی خیلی سخت شده و واقعا ادامه دادن در ورزش در این دوره زمانه اگر حمایت نباشد خیلی سخت است و نمیشود ادامه داد.
در روزهای اندک باقی مانده تا المپیک به چه چیزهایی نیاز دارید؟
من واقعا به اردوی برون مرزی نیاز دارم ولی بعید میدانم فدراسیون بخواهد کاری کند جز اینکه بازهم میگویم دنبال اسپانسر باید باشیم تا با حمایت آن ارگان یا شخص ساپورت شویم چرا که وضعیت بودجهای و اقتصادی فدراسیون زیاد جالب نیست و من واقعا به یک اردوی مشترک خارج از ایران نیاز دارم تا بتوانم با یک رقیب تمرینی بهتر تمرین کنم و لولم را ارتقا دهم.
با اوصافی که گفتی هدفت برای رقابتهای پاریس چیست؟
از لحاظ قایق در المپیک توکیو بدشانسی آوردم درحالیکه واقعا آمادگی بدنی خوبی داشتم و امیدوارم اینبار در پاریس حداقل بتوانم به نتیجه بهتر از توکیو دست یابم و از خودم و عملکردم راضی باشم.
گفتی فدارسیون هم حقوقی را برایت در نظر گرفته است، حدودا چقدر میشود؟
با هزینه ایاب و ذهاب و حقوق برای المپیک حدود ۱۰ میلیون تومان ماهیانه به ما فدراسیون میدهد که در مقایسه با ورزشکاری که در تیم ملی عراق ماهی ۹۰۰ هزار دلار میگیرد و یا به اردوی بیست روزه ترکیه رفتند و فقط دو هزار دلار پول توجیبی گرفتند من هیچی نمیگیرم. واقعا وقتی آدم این تفاوتها را میبیند غمگین میشود و این در حالی است که عراقیها هیچ مدالی در آسیا ندارند ولی ما که مدالهای آسیا را درو کردیم و خود من دوازده یا سیزده طلا، نقره و برنز و دومین سهمیه المپیک را به دست آوردم اینگونه باید تمرین کنم. درد و دلها زیاد است. قولهای بدون عمل همین حالا هم خیلی زیاد است ولی من تا کی باید دنبال عملی شدن قولها بدوم و در نهایت عملی هم نشود؟
حرف پایانی ات برای این گفتوگو
مرسی از اینکه از من مصاحبه گرفتید و اینکه حالا امیدوارم با همه مشکلات یه نتیجه خوب توی المپیک بگیرم حداقل خودمو راضی کنم. چون رضایتمندی خودم خیلی مهمه واسه خودم.
نظر شما