دزد با انصاف ندیده بودیم که دیدیم!

در یکی از شهر‌های استان فارس دستگیر شده اند. یکی شان دزد است و دیگری مالخر، هر وسیله‌ای که فکر کنید در بساطشان دارند.

دزد با انصاف ندیده بودیم که دیدیم!

مالخر در گفتگویی می گوید: «هرچه برایم بیاورند می خرم و نمی گذارم حالا که زحمت کشیده دست خالی از پیش من برود و کارش را راه می اندازم. دزد به این امید به ما مراجعه می کند که بتوانیم جنس را نقدی از او بخریم. برای همین من همیشه حواسم هست و گرانتر از سایر مالخران می خرم و سعی می کنم انصاف داشته باشم.»

او خیلی خونسرد است و هیچ ترسی از زندان ندارد. آماده است به زندان برود و بار دیگر با آزادی، دوباره به چرخه جرم برگردد.

*خودت را معرفی کن؟

- حسن ۲۹ ساله هستم.

*سابقه داری؟

- بله دوبار به جرم سرقت دستگیر شدم.

*چه می دزدی؟

- هر چیزی را که فکرش را بکنید و من بدانم تبدیل به پول می شود را می دزدم.

*مثلا؟

- بببینید من به لوازم داخل خودرو، لوازم ساختمانی، انباری و… رحم نمی کنم. حتی در میان کشفیات پلیس اسباب بازی هم بود. ما فقط دنبال پول هستیم.

*چرا پس طلا و ارز سرقت نمی کنی؟

- لقمه بزرگتر از دهانم نمی گیرم. هرچقدر هم که دزدی کنی بالاخره یک روزی دستگیر می شوی و باید تاوان بدهی، من ندارم که تاوان طلا و دلار و پول نقد را بدهم.

*پس چقدر سرقت می کردی؟

- فقط به اندازه ای که ماه را سپری کنم و مقداری در حسابم برای مواقع ضروری بماند.

*پس قانع هستی؟

- بله. من ماهی ۶ میلیون از راه دزدی درآمد داشتم و برای ما که در شهر نسبتا کوچک زندگی می کنیم کافی است.

*مالخر را از کجا پیدا کردی؟

- می شناختم، دفعات قبل به او جنس فروخته بودم. او منصف است و با اخلاق!

*چه سرقت هایی انجام می دادی؟

- بیشتر ساختمان نیمه کاره و لوازم داخل خودرو، سرقت از این ها راحت تر است.

*چند سرقت انجام دادی؟

- ۱۱ بار سرقت کردم که بار آخر دستگیر شدم.

*چقدر پول از سرقت ها به دست آوردی؟

- ۱۷ میلیون تومان.

*پشیمان نیستی؟

- خیر؛ این هم یک شغل است، ما عادت کردیم.

*حرف آخر…

- اگر کسی دزدی نکرده است، هیچ وقت وارد این حرفه نشود، آخر این راه تباهی است. من تباه شدم، شما نشوید.

مریم  محمدی
مریم محمدی
منبع: جامعه24
دیگران می‌خوانند
اینستاگرام تیتر کوتاه

نظر شما

سایر رسانه ها
    اخبار
    سایر رسانه ها