شبکه نمایش خانگی در برهوت کمدی موفق

قسمت از سریال «آنتن» در پلتفرم نماوا پخش شده، سریالی با شروع طوفانی و پرجنجال که خیلی زود روند معمولی به‌خودش گرفت و نتوانست پدیده‌ای باشد که شبکه نمایش خانگی به آن نیاز داشت.

شبکه نمایش خانگی در برهوت کمدی موفق

این روزها تلویزیون هیچ اثر شاخصی ندارد، یکی دو مجموعه محبوب شبکه نمایش خانگی مثل «جیران» و «خونِ سرد» هم کمدی های خانوادگی مناسب برای دورهمی ها نیستند. این شد که همه منتظر آنتن بودند. سریالی که یک لشگر بازیگر محبوب کمدی از پژمان جمشیدی و هادی کاظمی، تا الیکا عبدالرزاقی و مرجان گلچین در آن حضور داشتند. داستان سریال درباره گوهر است. یک بانوی سالخورده که حدود ۴۰ سال قبل جزو رتبه های برتر کنکور می شود اما به خاطر نگهداری از فرزندانش به دانشگاه نمی رود. با فوت شوهرش گوهر در حالی که هیچ کس باور نمی کند جزو رتبه های برتر شده و پزشکی تهران قبول می شود. اما زندگی در تهران و دانشگاه رفتن مادر چیزی نیست که فرزندانش بپسندند برای همین مدام توطئه می کنند تا مادر را به شهرستان برگردانند. هر چند ظاهر داستان حال و هوای متفاوتی دارد اما چرا این سریال نتوانست با حضور این همه بازیگر محبوب به یک کمدی جذاب تبدیل شود؟

سریالی که کمدی اش یکدست نیست: سریال لحظات بامزه زیادی دارد که بیشتری روی دوش نمک ذاتی پژمان جمشیدی است و هر سکانسی که پژمان حضور ندارد سریال نمی تواند گلیم خودش را در خنداندن مخاطب بیرون بکشد.

یکدست نبودن بازی ها: نه تنها در زمینه کمدی، بلکه در تمام جوانب سریال توازن ندارد. از کارگردانی بگیرید تا فیلمنامه، بازی ها و… به عنوان مثال رویا افشار که بازیگر با تجربه ای هم هست گاهی چنان بامزه است که مخاطب تمجیدش می کند و گاهی چنان اغراق آمیز بازی می کند که تحملش سخت می شود. هادی کاظمی نقش ساده و بدون فراز و فرودی دارد که از عهده همان برمی آید. اما مرجان گلچین و اصغر سمسارزاده در نقش مدیر خوابگاه و کلنل به شدت تکراری و روی مخ هستند.

تکراری شدن ایده ها: ایده کلی فیلم این است که خلیل با بازی پژمان جمشیدی برای آن که بتواند در شهر کوچک شان مثل پدر مرحومش اعتباری کسب کند می خواهد رئیس اتحادیه ماشین های سنگین شود اما رانندگان معتقدند کسی که نمی تواند مادرش را کنترل کند شایسته ریاست بر اتحادیه نیست. برای همین خلیل با کمک پسرش که در همان دانشگاه مادربزرگ یعنی ننه گوهر درس می خواند می خواهد با دسیسه هایی مادر را از درس خواندن منصرف کند. هرچند سریال کمدی است اما برای جذب مخاطب نیاز به درامی جذابی است که در دلش کمدی موقعیت برپایه تناقض حضور یک زن ۶۰ ساله در جمع جوانان امروزی شکل بگیرد. اما نه درامی خوبی می بینیم، نه رفتار شخصیت ها از خلیل گرفته تا اعضای اتحادیه قابل درک است، نه ایده جذاب و پر ظرفیت حضور یک پیرزن در جمع جوانان امروزی به خوبی مورد استفاده قرار می گیرد. ما در هر قسمت با دسیسه هایی طرفیم که نتیجه اش قابل حدس است و فقط حضور پژمان جمشیدی گاهی خنده ای ایجاد می کند.

با این اوصاف همچنان تلویزیون و شبکه نمایش خانگی در برهوت کمدی موفق و فاخر هستند، نه «روزگاری در مریخ»، نه «آفتاب پرست» و نه «آنتن» نتوانستند بمب خنده ای باشند که مخاطب فراگیری را جذب کرده و سرگرم کنند؛ بلکه هرکدام به اقتضای داستان فقط مخاطب خاص خود را دارند.

مریم  محمدی
مریم محمدی
دیگران می‌خوانند
اینستاگرام تیتر کوتاه

نظر شما

سایر رسانه ها
    اخبار
    سایر رسانه ها
    پیشنهاد سردبیر