حمید جبلی در دوران تازه به دوران رسیده ها
شنیدن شایعه وداع حمید جبلی با عرصه هنر هم تلخی خود را دارد. او به تنهایی وزنهای در عرصه هنر ایران است. آرتیست ششدانگی که آثارش تک به تک در خاطرات مانده و جاویدان است.
چندیست با بازگشتِ ایرج طهماسب به فضایِ برنامهسازی، بحثِ اختلافاتِ میانِ او و حمید جبلی دوستِ قدیمی او را مطرح میکنند. البته چندی پیش در فضایِ مجازی و کامنتی از طرفِ طهماسب به این شائبه اختلاف، پایان داده شد. اما ساخته نشدنِ ادامه «کلاه قرمزی» و غیبتِ چند ساله «حمید جبلی» در دنیای بازیگری مسئله دیگری بود که رادیو نمایش امروز در گفتوگویی به آن پرداخت.
مجید توکلی مشاور ایرج طهماسب در «مهمونی» در گفتوگویی با برنامه «استودیو هشت» رادیو نمایش به بخشی از این حاشیهها پاسخ داد و درباره اینکه چرا جای حمید جبلی در این مجموعه خالیست؟ بیان کرد: آقای جبلی و آقای طهماسب از رفقای قدیمیاند و آقای جبلی هم سر تمرین و هم سر فیلمبرداری ما آمده است.
او گفت: آنطور که من اطلاع دارم آقای جبلی دیگر بنا ندارد کار کند. تحت هیچ عنوان قرار نیست کار کند. حالا نخواستهاند علنی این را اعلام کنند اما من از گپ و گفت هایشان متوجه شدم که فعلاً تحت هیچ شرایطی نمیخواهند در تلویزیون، شبکه خانگی، تئاتر و… کار کنند.
به هر حال هنوز صحت و سقم این خبر از زبان خود جبلی تایید نشده اما شنیدن همین شایعه هم تلخی خود را دارد. حمید جبلی به تنهایی وزنهای در عرصه هنر ایران است. آرتیست ششدانگی که آثارش تک به تک در خاطرات مانده و جاویدان است.
دامون قنبرزاده، نویسنده حوزه سینما در واکنش به خبر وداع جبلی با عرصه تصویر نوشت: "خبری پخش شده که ادعا میکرد حمید جبلی دیگر قرار نیست به کار هنری ادامه بدهد. نمیدانم این خبر تا چه حد صحت دارد اما کنار کشیدن او از فضای تصویر و بازی و نمایش، حدوداً پنجسالی میشود که آغاز شده است. پنج سالی که کلی حادثهی تلخ و گرفتاری و مصیبت را از سر گذراندهایم. پنج سالی که انگار خیلی چیزهای زندگیمان تغییر کرده است؛ از نابهسامانیهای اقتصادی بگیرید تا مرگ انسانها تا اوضاع اسفبار سینمای ایران و… در میان این بلبشو که انگار هر روز بیشتر در آن فرو میرویم، تنها چهرهی حمید جبلی و البته احساس ما (من) نسبت به اوست که هیچ تغییری نکرده است.
هنوز هم او را با همان چهرهی آرام، حرکات موقر، کمصحبتی، دوری از هیاهو و اصالت ذاتیاش به یاد میآورم. شاید نزدیکترین مثالها برای توضیح شخصیتی که از او در ذهنم ساخته شده است، استاد مهدی «مادر» (علی حاتمی) باشد؛ مردی خجالتی، مأخوذبهحیا و ریزهمیزه که برای دیدن عشقش حاضر است پشت در خانهی ترنجبینبانو بماند و ناز بکشد تا در نهایت در را برایش باز کنند. یا وقتی هنوز هم به رضا، شاگرد مغازهی کرایهی لوازم عقد و عروسی، در فیلم «خواب سفید» (ساختهی خودش) فکر میکنم، تمام و کمال او را به یاد میآورم؛ همانقدر آرام، همانقدر معصوم، همانقدر بیشیلهپیله.
شنیدن این خبر که او دیگر قرار نیست به کار هنری بپردازد، از جهات بسیاری ناراحتکننده است، اما شاید تنها از یک جهت خوب باشد و آنهم اینکه در چنین فضای آشفته و بیسروتهی که اینهمه آدم بیربط در آن نفس میکشند، همان بهتر که از آن دور بمانی و خودت را سنگین و رنگین نگه داری. در این فضای هنری که هیچکدام از آدمهایش حاضر نیستند کنار بکشند و برای ماندن در میدان و پول بیشتر به جیب زدن، میخواهند تا آخرین نفس بمانند، کنار کشیدن امریست هوشمندانه و شاید حتی مقدس.
حمید جبلی در ذهن و قلب ما میماند. او برای ما هنرمندی همهجانبه است که معنای اصالت شخصیت و اصالت هنر را بازتعریف میکند، آنهم در دوران تازهبهدورانرسیدهها، ندیدبدیدها، بیهویتها، هوچیگرها و البته بیسوادها."
نظر شما